صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

سازمان همکاری اقتصادی؛ آرزوی دست نیافتنی کشور‌های عربی حوزه خلیج‌فارس

۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰:۰۱
کد خبر: ۵۷۲۴۷۱
دسته بندی‌: سیاست
اقتصاد‌های رقیب، اختلافات سیاسی ریشه‌دار و وابستگی‌های امنیتی کشور‌های عرب حوزه خلیج فارس به غرب که بقای نظام سیاسی آن‌ها را تضمین می‌کند، اجازه شکل‌گیری مناسباتی مشابه روابط اعضای اکو با یکدیگر را در این منطقه نمی‌دهد.

گروه سیاسی ؛ محمدجواد ظریف سه‌شنبه هفته گذشته در آیین روز سازمان همکاری اقتصادی «اکو» گفت: ایران معتقد به سیاست همسایگی قدرتمند است. ما معتقدیم با داشتن همسایه‌های قوی قادر خواهیم بود بسیار بهتر و با سهولت بیشتر به اهداف خود برسیم تا اینکه بخواهیم این اهداف را به تنهایی محقق کنیم.

وی با اشاره به «طرح امید» یا «طرح صلح هرمز» که اخیرا توسط حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شد، بیان کرد: ایران علاقه‌مند است همان نوع روابطی را که با سایر شرکای خود در اکو دارد، حفظ کرده و به شرکای خود در خلیج فارس تسری دهد.

علاقمندی ایران به بهبود مناسبات و ایجاد پیوند‌های مختلف با کشور‌های پیرامونی به ویژه حوزه خلیج فارس، همواره از سوی مقامات جمهوری اسلامی به ویژه وزارت خارجه در چهل سال گذشته تکرار شده است. در همین راستا تا پیش از ارائه طرح صلح هرمز، جمهوری اسلامی دست کم سه پیشنهاد دیگر برای ارتقا همکاری‌های امنیتی در خلیج فارس تحت عناوین مجمع گفت‌وگوی منطقه‌ای (۲۰۱۴)، طرح صلح یمن (۲۰۱۵) و پیمان منطقه‌ای عدم تجاوز (۲۰۱۹) مطرح کرد که تاکنون راهگشا نبودند.

در همین حال بیان علاقه‌مندی ایران به تسری روابطی از جنس روابط کشورمان با اعضای اکو در حوزه خلیج فارس، آرمان سیاسی دیگر است که در اینجا به امکان شکل‌گیری آن پرداخته می‌شود.

در این باره محمدعلی مهتدی دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه و تحلیلگر مسائل جهان عرب به خبرنگار میزان گفت: «از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مقامات کشورمان این پیشنهاد را به کشور‌های عربی خلیج فارس ارائه دادند که نظام امنیت در این منطقه بایستی با تشکیلات کشور‌هایی صورت بگیرد در این حوزه دارای خط ساحلی هستند. اما در چهل سال گذشته کشور‌های عربی تحت فشار آمریکا، انگلیس و فرانسه با این طرح مخالفت کرده‌اند.»

واقعیت سیاسی حاکم در خلیج فارس، وابستگی امنیتی-نظامی کشور‌های عرب این منطقه به غرب به ویژه آمریکاست. این مساله علی‌رغم برخی اقدامات اخیر عربستان در حوزه اصلاحات اقتصادی و یا بعضی ماجراجویی‌های منطقه‌ای همواره در حال تشدید است.

جغرافیای کوچک پنج کشور از ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس و دارای خط ساحلی در خلیج فارس، ماهیت غیرمردمی بودن سیستم سیاسی در آنها، تک محصولی بودن و همچنین تبلیغات روزافزون و گسترده ایران‌هراسی از سوی غرب موجب شده است تا سردمداران این کشور‌ها امنیت خود را به همکاری با غرب پیوند بزنند.

نکته مهم دیگر در بررسی این مساله که آیا امکان شکل‌گیری روابطی مشابه مناسبات اکو در بین کشور‌های خلیج فارس، در ماهیت این تعاملات است. در این خصوص حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل عرب به خبرنگار میزان گفت: «رابطه ایران با اکو بر مبنای مناسبات اقتصادی پایه‌ریزی شده است و فضای حاکم بر ۱۰ عضو این سازمان امنیتی نیست. اما نوع روابط در خلیج فارس سیاسی-امنیتی و تابع سیاست‌های آمریکا است.»

وی ارسال برخی سیگنال‌های عربستان برای همکاری با ایران را هم از روی ناچاری سعودی‌ها دانست و تصریح کرد: «این اقدامات در جهت تلاش ریاض برای خروج از بحران است. اما در نهایت عربستان یکی از اضلاع مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود و بنابراین تا زمانی هم که این پیوند باقی است و رویکرد آمریکا نسبت به کشورمان تهاجمی باشد، امکان برقراری روابط پایداری بین تهران-ریاض نخواهد بود.»

اما در کنار عوامل مذکور که موانع بسیار بزرگی در جهت ایجاد مناسباتی مشابه آنچه در اکو برقرار است، باید به نوع روابط کشور‌های عرب منطقه نیز اشاره کرد. در حال حاضر در اکو ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان حضور دارند. به رغم وجود برخی اختلافات سیاسی بین اعضا، هیچ یک از این کشور‌ها نسبت به دیگری احساس خطر استیلا ندارد. اگرچه ممکن است این نگاه در برخی از رهبران کشور‌های تازه استقلال یافته عضو اکو وجود داشته باشد که اعضا موسس آن یعنی ایران، ترکیه و پاکستان به کمک اقتصاد‌های قوی‌تر خود تلاش دارند ساختار موجود را در جهت منافع حداکثری‌شان هدایت کنند؛ اما این نگاه عمومیت ندارد و در طبقه‌بندی ترس از بقا قرار نمی‌گیرد.

این در حالی است که میان ۶ کشور شورای همکاری خلیج فارس (عربستان، بحرین، امارات متحده عربی، قطر، کویت و عمان) همواره نگرانی‌های امنیتی جدی وجود دارد. در یک دهه اخیر تاثیرپذیری سیاست‌های داخلی و خارجی بحرین از ریاض آشکار شده است. این ترس در میان دیگر اعضا نیز هست که عربستان سعودی به کمک قدرت مالی، عمق استراتژیک و نیروی نظامی گسترده‌تری که نسبت به آن‌ها دارد، درصدد استیلای سیاسی برآید.رقابت مصر و عربستان بر سر رهبری جهان عرب، این ترس را دوچندان کرده است. در همین خصوص جهت‌گیری متفاوت قطر نسبت به جمهوری اسلامی ایران موجب تحریم همه جانبه این کشور از سوی اعضای شورای همکاری خلیج فارس شد و تا آماده‌باش نظامی نیز پیش رفت.

در این باره مهتدی خاطر نشان کرد: «زمانی کشور‌های این حوزه درصدد ایجاد بازار مشترک و حتی پول واحد بدون حضور ایران برآمدند. اما به دلیل اختلافات زیاد میان خودشان، نتوانستند این امر را محقق سازند. در این شرایط طبیعتا نخواهند توانست در بحث همپیمانی با ایران هم به تفاهم برسند.»

مساله دیگر مربوط به نوع اقتصاد این کشور‌ها است. اقتصاد اعضای اکو مکمل یکدیگر به شمار می‌رود. اگرچه در میان آن‌ها نیز چند تولیدکننده نفت و گاز وجود دارد که درآمد اصلی‌شان را شکل می‌دهد، اما به دلیل برخی شرایط، همین مساله موجب رفع نیاز اعضا هم شده است. برای مثال ایران زمانی با واردات گاز از ترکمنستان نیاز برخی مناطق شمال شرقی کشور را پوشش می‌داد.

ولی این مساله در میان کشور‌های حوزه خلیج فارس کمرنگ است. اقتصاد‌های کشور‌های دارای خط ساحلی این منطقه، صرفا نفتی است و به دلیل شرایط اقلیمی مشابه نمی‌توانند مایحتاج دیگر همسایگان را تامین کنند. صادرات نفت، گاز و فراورده‌های نفتی و محصولات پتروپالایشی منبع اصلی درآمد تمامی کشور‌های حوزه خلیج فارس از جمله ایران و عراق است. این کشور‌ها در شرایط کنونی به صورت بالقوه و بالفعل رقیب یکدیگر به شمار می‌روند. زیرا اساس و پایه توسعه آن‌ها در کسب دلار‌های نفتی بیشتر است. در این میان وابستگی‌های سیاسی و برخی توافقات پشت پرده با آمریکا و غرب که بعضا موجب کاهش قیمت نفت می‌شود، تقابل و رویاروی سیاسی همسایگان را رقم زده است.

در این میان ایران فقط توانسته است از سال ۲۰۰۳ به این سو با عراق روابط رو به رشدی را تجربه کند که دلایل آن در بافت اجتماعی، مسائل دینی-مذهبی و همچنین وجود مرز‌های زمینی طولانی در کنار مرز‌های آبی است. در حال حاضر حجم صادرات ایران به عراق به ۱۰ میلیارد دلار در سال رسیده که اگر شرایط سیاسی این کشور مناسب باشد، این رقم بازهم افزایش خواهد یافت. هرچند آمریکا با همراهی عربستان و رژیم صهیونیستی تلاش دارند مناسبات تجاری مذکور را تحت تاثیر تبلیغات ایران‌هراسی قرار دهند، که بخشی از آن در نوع جهت‌گیری معترضان عراقی در روز‌های اخیر قابل مشاهده است.

در وضعیتی که موضوعاتی مانند تامین مواد غذایی، صنعت توریسم، اقدامات عمرانی در زمینه هتل‌سازی و گردشگری، تامین آب، مصالح ساختمانی و برخی محصولات دارویی می‌توانند زمینه‌ای برای ارتقا روابط کشور‌های حاشیه خلیج فارس با ایران باشد، غلبه نگاه‌های سیاسی و امنیتی مانع همکاری‌های تجاری گسترده شده است. نخستین منفعت تقویت پیوند‌های تجاری با ایران به ویژه در حوزه مواد غذایی که کشور‌های عرب منطقه بنا به شرایط جغرافیایی‌شان صرفا وارد کننده هستند، کاهش هزینه‌های واردات است. همجواری موجب کاستن از هزینه‌های حمل و نقل و نیاز به ناوگان دریایی بزرگ می‌شود.

با این حال به نظر نمی‌رسد چنین فضایی حتی در شکلی محدودتر از آنچه در اکو شاهد هستیم، در خلیج فارس عینیت یابد. رها شدن اعضای شورای همکاری خلیح فارس از وابستگی به غرب ساده نیست و طبق نظر کارشناسان، تصور نمی‌شود سناریوی مذکور به این زودی نیز امکان پذیر باشد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *