روزگار سیاه عرصه هنرهای نمایشی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، عرصه هنرهای نمایشی طی سالهای گذشته با فراز نشیب فراوانی روبرو بوده و این هنر با وجود مشکلات فراوان همچنان به سختی به بقای خود ادامه میدهد، هنری که در میان سایر رشتهها به هنری انسان ساز معروف بوده، اما این روزها از هویت اصلی خود به شدت فاصله گرفته است.
از سویی حضور دلالان و تهیه کنندگان غیر تخصصی در این عرصه، تئاتر را بازاری برای سوداگری مبدل کرده است، بازاری که جرات و امکان ریسک و تجربه را از نسل جوان گرفته و از همان ابتدا جوانان را با عنصری به نام گیشه روبرو میکند، عنصری که اگر به آن تن ندهند لاجرم به راحتی شکست میخورند.
نبود نمایشنامه و عدم پرداخت و آموزش درست در این زمینه طی سالهای گذشته باعث شده تا عرصه نمایشنامه نویسی کشور با ضعف فراوانی به کار خود ادامه داده و اکثر کارگردانان به جای پرداختن به آثار داخلی به سرعت سراغ اثری خارجی و دسته دوم رفته و برای چندمین بار آن را روی صحنه ببرند.
از طرفی دیگر مشکل تازه بوجود آمده در تئاتر، ایجاد یک دستورالعمل خلع الساعه است، دستورالعملی که بدون اندک مشورتی با اهالی تئاتر به وجود آمده و تولید تئاتر را بیش از پیش سخت کرده است، طی این دستورالعمل قوانینی سختگیرانه برای جوانان این عرصه لحاظ شده تا برای اجرای یک اثر راه سختی را در پیش گیرند.
ورود بازیگران متوسط سینما، سلبریتیهای فضای مجازی، ورزشکاران و ... در قامت بازیگر تئاتر از دیگر مشکلات این روزهای این هنر مظلوم است، افرادی که با حضورشان نه تنها بر کیفیت تئاتر اضافه نکرده اند بلکه تنها هزینه تولید اثر را چند برابر کرده اند.
تماشاخانههای خصوصی که در ابتدا راه گریزی به سمت ایجاد عدالت در زمینه اجرای آثار نمایشی بودند حالا به بنگاههای معاملاتی تبدیل شده و سالن خود را در ازای پول حتی در اختیار مراسم عروسی هم قرار میدهند، این سالنها بدون اهمیت دادن به کیفیت اثر به راحتی هر محصول بی کیفیتی را قبول میکنند.
در میان مشکلات مذکور که هر کدام در نوع خود باعث ویرانی تئاتر کشور شده، اما قانونی جدید سر برآورده که در صورت عملی شدن به نوعی باید فاتحه تئاتر را به طور کامل خواند، تئاتر که این روزها آخرین نفسهای خود را میکشد بدون شک با قانون جدید جان به جان آفرین تسلیم خواهد کرد.
براساس قانون جدید که البته به تمامی رشتههای هنری مرتبط است، قرار شده تا کسر و حذف مالیات افراد حقیقی و حقوقی که بر محصولات و تولیدات فرهنگی سرمایه گذاری میکنند به طور کامل برداشته شود، این اتفاق در قبال تئاتر نه تنها در قبال تهیه کنندگان بلکه برای بازیگران هم رخ داده و آنها نیز مجبور به پرداخت مالیات هستند.
شاید در نگاه اول پرداخت مالیات اتفاق بزرگی به حساب نیاید، اما این امر در تئاتر چه عواقبی را در بردارد، در حال حاضر تئاتر عرصهای کاملاً ورشکسته است، سالنهای نمایشی به سختی پر میشوند و اکثریت آثار روی صحنه با ورشکستگی کامل به کار خود پایان میدهند.
در این میان شاید تنها دلخوشی تهیه کنندگان تئاتر کسر یا حذف مالیات باشد، به این طریق آنها حداقل اگر در فروش اثر دچار مشکل شوند، اما در بخش دیگر میتوانند ضرر سنگین مالی خود را جبران کنند.
تئاتر طی ماه گذشته شاهد پایان زودهنگام بسیاری از آثار به دلیل کمبود مخاطب بوده است، آثاری که به گفته بسیاری از منتقدین از کیفیت خوبی هم برخوردار بوده اند، اما حال با اجرای طرح جدید که از سازمان امور مالیاتی ارائه شده و از سوی وزارت ارشاد مورد مخالفت قرار گرفته، آیا باز هم شاهد اجرای تئاتر خواهیم بود؟.
در قبال مالیات بازیگران بدون شک همچون سینما این طرح باعث دریافت پولهای زیرمیزی و القاب تازهای همچون مشاور انتخاب بازیگر و ... خواهد شد، القابی که در لوای آنها دستمزد بازیگر در قرارداد اصلی کم میشود تا مالیات کمتری بخورد و از سوی دیگر در اسامی دیگری پرداخت میشود.
اما نکته قابل تامل آنجاست که با طرح موجود بدون شک شاهد افت شدید ورود سرمایه تئاتر خواهیم بود، اتفاقی که باعث میشود اندک تهیه کنندگانی که به این حوزه وارد میشوند هم قید تئاتر را بزنند. نکته جالب توجه آنجاست که مرکز هنرهای نمایشی به عنوان بانی تئاتر در کشور باز هم همچون تمامی اتفاقات اخیر تئاتر، در برابر این طرح سکوت کرده است.
تئاتر طی سالهای گذشته مسیر سقوط را طی کرده و به جرات میتوان گفت که تا نابودی کامل راه زیادی ندارد، حال هر روز طرحهای عجیب و غیرکارشناسانه تازهای در قبال این هنر ارائه میشود، طرحهایی که نابودی کامل و قطعی تئاتر را در پی خواهند داشت، هنری که روزی قرار بود فرهنگسازی کند حال برای بقای خود تلاش میکند.