به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ،
محمدرضا داورزنی برای چهارمین بار سکاندار
والیبال کشور شد، اتفاقی که قابل پیشبینیبود و قبل از برگزاری مجمع انتخاباتی حتی مخالفان وی هم به این موضوع اذعان داشتند و در نهایت هم کسی که در طول ۱۳ سال گذشته نفر اول والیبال کشور محسوب میشد یک بار دیگر به فدراسیون والیبال بازگشت، حتی در طول مدتی که داورزنی به وزارت ورزش رفته بود باز هم ردپای او در تصمیمات فدراسیون والیبال دیده میشد.
در ادامه این گزارش حضور داورزنی در والیبال کشور و اقدامات او در طول سالیان گذشته مورد بررسی قرار گرفته است.
داورزنی چگونه والیبالی شد؟
ورود داورزنی به فدراسیون والیبال به زمانی برمیگردد که وی بازرس این فدراسیون بود. پس از اینکه یزدانیخرم از فدراسیون والیبال رفت داورزنی سرپرست فدراسیون شد. او سپس در انتخابات فدراسیون والیبال به عنوان کاندیدا شرکت کرد و قاطعانه و با کسب همه آرا که ۴۴ رای بود رئیس فدراسیون والیبال شد. داورزنی جانشین کسی شده بود که نقش زیادی در توسعه والیبال کشور داشت و هنوز هم این اعتقاد در بین بسیاری از اهالی والیبال وجود دارد که تاثیر مدیریت یزدانیخرم را حتی در موفقیتهای اخیر والیبال کشور نیز میتوان دید. هر چند واقعیت این است که صعود چشمگیر والیبال کشور با مدیریت داورزنی شکل گرفت. در دوره ریاست داورزنی بود که والیبال ایران به والیبال نوین دنیا نزدیک شد و توانست قهرمان آسیا شود و در مسابقات جهانی و املپیک به میدان برود.
از فدراسیون والیبال تا وزارت ورزش
۱۱ آبان ۹۵ مسعود سلطانیفر برای وزارت ورزش از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت. در همان زمان گفته شد که سلطانیفر از داورزنی به عنوان مشاور کمک میگیرد و همین موضوع شائبهها را در خصوص انتخاب داورزنی به عنوان معاون سلطانیفر بیشتر کرد هر چند داورزنی این موضوع را رد و گفت که همچنان به عنوان رئیس فدراسیون والیبال ادامه خواهد داد، اما شائبهها تبدیل به واقعیت شد و داورزنی معاون قهرمانی وزارت ورزش شد هر چند وی همزمان سرپرستی فدراسیون والیبال را بر عهده داشت. حضور همزمان داورزنی در وزارت ورزش و فدراسیون والیبال تا هفتم دی ۹۶ ادامه داشت. انتخابات فدراسیون والیبال در این روز برگزار و احمد ضیایی که از دوستان نزدیک داورزنی و نایب رئیس فدراسیون والیبال بود به عنوان رئیس جدید این فدراسیون انتخاب شد. بغضهای داورزنی در مجمع انتخاباتی جزو تصاویر ماندگار این انتخابات بود.
همه تصمیمات والیبالی داورزنی
مهمترین دلیلی که باعث شده از داورزنی به عنوان مدیری موفق در والیبال کشور یاد شود نتایج تیم ملی در چند سال اخیر بوده است. بیشتر این نتایج موفق هم در دوره حضور خولیو ولاسکو در تیم ملی به دست آمد اما ولاسکو جزو معدود انتخابهای درست داورزنی برای تیم ملی بود. کیاچ، گاییچ، کواچ، لوزانو و کولاکوویچ مربیانی بودند که برای هدایت تیم ملی انتخاب شدند اما هیچ کدام از آنها انتخابهای مناسبی نبودند.
بازیکنسالاری، معضلی که هیچ وقت حل نشد
یکی از معضلاتی که در چند سال گذشته با والیبال ایران همراه بوده معضل بازیکنسالاری است. چنین معضلی در دوره حضور ولاسکو وجود نداشت اما پس از اینکه ولاسکو از ایران رفت برخی از بازیکنان باتجربه تیم ملی شرایطی را مهیا کردند که باعث شد کار برای مربیان تیم ملی سخت شود. داورزنی هیچگاه نخواست یا نتوانست این مشکل را حل کند و همین حالا هم این مشکل کموبیش وجود دارد. این طور گفته میشود که داورزنی با بازیکنان تیم ملی روابط دوستانهای داشتند و به همین خاطر این بازیکنان همیشه از حمایتهای داورزنی برخوردار بودند.
موفقیت در ردههای پایه، نتیجه سیاستهای داورزنی
داورزنی در زمانی حضورش در فدراسیون والیبال به ردههای پایه اهمیت زیادی میداد و بسیاری از ستارههای فعلی والیبال ایران نتیجه سیاستهای داورزنی در ردههای پایه هستند، ضمن اینکه تیمهای نوجوانان و جوانان ایران، افتخارات و عناوین زیادی در آسیا و جهان کسب کردند. هر چند اظهارنظرهایی در خصوص چگونگی کسب این عناوین هم مطرح شد. این اظهارنظرها بیشتر پیرامون استفاده از بازیکنان صغرسن در تیمهای پایه بود.
مربیانی که هیچ وقت بین المللی نشدند
مربیان والیبال ایران هیچگاه نتوانستند همانند بازیکنان چهره بینالمللی به خود بگیرند. البته از این مربیان به تناوب به عنوان دستیاران مربیان خارجی در تیم ملی استفاده شد اما آنها نقش چندانی در مسائل فنی نداشتند. ضمن اینکه داورزنی تنها در یک مقطع که حسین معدنی روی نیمکت تیم ملی نشست دیگر به مربیان ایرانی برای سرمربیگری تیم ملی بها نداد.
لیگ برتر والیبال و تصمیمات مصلحتاندیشانه
داورزنی هیچگاه سیاست درستی در قبال لیگ برتر والیبال اتخاذ نکرد. همه معضلات والیبال کشور پشت موفقیتهای تیم ملی پنهان ماند. که بخش قابل توجهی از این معضلات به لیگ برتر تعلق دارد، لیگی که بسیاری از تصمیماتی که برای آن گرفته شد مصلحتاندیشانه بود و یکی از مهمترین چالشهای داورزنی در دوره جدید ریاست او همین لیگ والیبال خواهد بود. شاید وقت آن رسیده بشد که دیگر خبری از کنارهگیری مداوم تیمها، انحلال تیمها، تغییر نتایج و بسیاری دیگر از مشکلات نباشد.
انگیزهای برای داورزنی باقی مانده؟
۳۹ سال سابقه مدیریت که ۱۳ سال آن در فدراسیون والیبال بوده میتواند برای داورزنی بی انگیزگی را به دنبال داشته باشد، اما والیبال کشور آنقدر اهداف بزرگی دارد که هر کدام از آنها یک انگیزه برای داورزنی خواهد بود. تیم ملی والیبال هنوز سهمیه المپیک ۲۰۲۰ را به دست نیاورده، ضمن اینکه ماجراجویی در توکیو و رویارویی با بزرگان والیبال دنیا برای هر کسی میتواند چالشبرانگیز باشد حتی اگر در حال سپری کردن سالهای پایانی مدیریت خود باشد.
داورزنی دیگر رئیس مقتدر نیست
پیروزی داورزنی در مجمع انتخاباتی فدراسیون والیبال قابل پیشبینی بود، اما نه با چنین نتیجهای. در ۳ دورهای که داورزنی رئیس فدراسیون والیبال شده بود در مجموع تنها یک رای را نتوانست کسب کند، اما در مجمع انتخاباتی اخیر ۱۵ نفر به او رای ندادند. این موضوع نمیتواند برای داورزنی نشانه خوبی باشد چرا که بیشتر از یک سوم اعضای مجمع والیبال مخالف انتخاب او بودند.
باورهای جدید داورزنی
مجمع انتخاباتی اخیر فدراسیون والیبال، پیامهای زیادی برای داورزنی داشت. او دیگر حمایت کامل مجمع را پشت خود نمیبینید و وقت آن رسیده که در مدیریت خود تجدیدنظر کند و با باورهای جدیدی که از شرایط والیبال کشور به دست آورده دوره جدید مدیریت خود را آغاز کند. استفاده از مدیران جوان، حل مشکلات لیگ والیبال، تلاش برای بالا رفتن سطح دانش مربیان ایرانی و اعتماد بیشتر به آنها، انتخاب مربی سطح بالا و جریانساز برای تیم ملی والیبال و همینطور استفاده از ساختاری نوین در فدراسیون والیبال میتواند موفقیت والیبال کشور را در ۴ سال آینده تضمین کند.
گزارش از آرش عبدی