سیاست حداکثری ترامپ در مقابل ایران با شکست مواجه شد
با این وجود و به گواه کارشناسان غربی، مقاومت کم نظیر جمهوری اسلامی در برابر تحریمهای ایالات متحده باعث شده که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ با شکست مواجه شود.
کنت کاتزمن، از متخصصین خاورمیانه و تحلیلگران امور خلیج فارس که بیش از بیست سال با کمیته روابط بین الملل کنگره همکاری داشته در نشریه آمریکایی لوبلاگ اذعان کرد که سیاستهای تحریمی ترامپ تاکنون هیچ دستاوردی برای ایالات متحده نداشته است.
این تحلیلگر آمریکایی در ادامه نوشته است: هدف هیچ رژیم تحریمی صرفا مجازات کشور هدف یا تضعیف اقتصاد آن نیست، بلکه هدف از کارزارهای تحریمی از جمله سیاست «اعمال فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ علیه تهران، وادار کردن کشور هدف به تغییر رفتارهایش است.
هرچند مشاهدات و اطلاعات موجود نشان میدهند که کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران تا به امروز هیچ دستاورد استراتژیکی برای سیاست ایالات متحده نداشته است. با این حال، تمایل تهران به مذاکره میتواند به حصول نتیجهای «موفقیت آمیز» از دیدگاه واشنگتن کمک کند. این در حالی است که سیاست ایالات متحده خطر مواجهه مستقیم نظامی با ایران را افزایش داده که میتواند عواقب گسترده و فاجعه باری داشته باشد.
سیاست اعمال فشار حداکثری
اگرچه دونالد ترامپ در کمپینهای انتخاباتی ایران را تهدیدی بزرگ برای ایالات متحده میخواند، اما سیاست اعمال فشار حداکثری ماه مه ۲۰۱۸ و با خروج از برجام آغاز شد. ترامپ با خروج از توافق همه تحریمهای لغو شده را مجددا بر هسته بخشهای اقتصادی ایران اعمال کرد. توجیه این اقدامات این بود که لغو تحریمها پس از حصول برجام ایالات متحده را از اتخاذ تدابیر لازم برای ترغیب ایران به محدود کردن اقداماتش در منطقه، محدودسازی برنامه موشکی و پذیرش محدودیتهای بیشتر در برنامه هسته ای، باز میدارد. از همه این موارد مهم تر، دولت ترامپ مدعی بود که اعمال مجدد تحریمها ایران را از ایفای نقش و حمایت از گروههای متحد در لبنان، عراق، یمن، غزه، بحرین و حتی افغانستان باز میدارد.
هدف از تحریمهای ثانویه که در نوامبر ۲۰۱۸ مجددا علیه ایران اعمال شدند، این موارد بود:
- حذف هر بانک خارجی که با نهادها و افراد تحریم شده ایرانی ارتباط مالی داشته باشد از نظام مالی ایالات متحده؛
- حذف هر شرکت انرژی بین المللی که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کند یا کالاهای ایرانی را بفروشد از بازار ایالات متحده؛
- تهدید به تحریم هر بانکی در هر کشوری که از کاهش خرید نفت از ایران خودداری کند و تهدید به تحریم شرکتهایی که نفت ایران را حمل کنند؛
- اعمال تحریمهای شدیدالحن ایالات متحده بر معاملات فلزات گران بها، مواد معدنی خاص، ارز، تجهیزات تولید خودرو، حمل و نقل، کشتی سازی، بیمه حمل و نقل، عملیات بندر ایران و نرم افزارهای صنعتی.
ترامپ اوایل آوریل تصمیم گرفت فراتر از اعمال مجدد تحریمهای پیش از برجام پیش برود و تدابیری را برای تحمیل فشار بیشتر بر اقتصاد ایران در نظر بگیرد که عبارتند از:
- دولت ترامپ از دوم ماه مه به معافیتها از تحریمهای نفتی علیه ایران پایان داد تا صادرات این کشور را به کلی متوقف سازد؛
- رئیس جمهور آمریکا هشتم ماه مه با صدور یک فرمان اجرایی املاک افراد و نهادهای مستقر در ایالات متحده را که به انجام معاملات قابل توجه با بخشهای آهن، فولاد، آلومینیوم یا مس در ایران مظنون بودند، هدف گرفت؛
- وزارت خزانه داری آمریکا ۲۰ سپتامبر بانک مرکزی ایران را به عنوان یک نهاد حامی تروریسم معرفی کرد و آن را هدف تحریم قرار داد.
چشم انداز موفقیت سیاست گذاریهای ایالات متحده، اما تاثیری بر محدودیت بیشتر برنامه هستهای ایران و رفتارهای منطقهای این کشور نداشت.
برایان هوک، نماینده ویژه امور ایران، در شهادت خود در کنگره مدعی شده که سیاست اعمال فشار علیه ایران قابلیتهای این کشور را از جمله در زمینه سایبری و در تامین مالی متحدان منطقهای همچون حزب الله به شدت کاهش داده و سبب شده بودجه دفاعی ایران هم کمتر شود؛ با این حال، تحولات در منطقه نشان میدهند که تحت فشار اقتصادی تحریمها تغییری در هسته سیاست گذاری ایران ایجاد نشده است.
دولت اوباما از سال ۲۰۱۲ اعمال فشار از طریق تحریمها را بر ایران آغاز کرد. با این حال، ایران در سال ۲۰۱۳ توانایی مداخله در جنگ داخلی سوریه و کمک به دولت بشار اسد را داشت. در سال ۲۰۱۴ هم ایران توانست به راحتی در عراق مداخله و به دولت این کشور در مبارزه با داعش کمک کند.
در سال ۲۰۱۵ هم اگرچه ایران هنوز تحت فشار رژیم تحریمی بین المللی بود، از حوثیها در مقاومت در برابر حمله ائتلاف تحت رهبری سعودی در یمن حمایت کرد. هیچ شکی نیست که تحریمهای دوره اوباما در تصمیم ایران به حضور پای میز مذاکره و حصول برجام تاثیرگذار بودند، اما حقیقت این است که تولید سلاح هستهای هرگز بخشی از ایدئولوژی خارجی و دفاعی ایران نبوده است که اگر چنین بود، ایران احتمالا برای دستیابی به آن بیشتر تلاش میکرد.
شواهد دال بر اینکه کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ هیچ تاثیری بر رفتار تهران نداشته اند، به ویژه در ماههای اخیر آشکار شدند:
- ایران همچنان به شدت در سوریه درگیر است و توانسته یک زیرساخت نظامی در آنجا بسازد و اسرائیل را به اعتراف به حملات متداولش در منطقه وادار سازد؛
- ایران همچنان به حمایت از حوثیها در یمن ادامه میدهد و بسیاری از سلاحهایی که آنها در حملات علیه عربستان سعودی استفاده کرده اند، ساخت ایران بوده اند.
- ایران همچنان به شدت در عراق درگیر است نفوذ آن بر گروههای شیعه شبه نظامی و فرماندهان قدرتمند این گروهها بیشتر میشود.
- ایران به رغم کمپین اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ همچنان موفق شده حمل و نقل دریایی در خلیج فارس را تهدید و حتی یک نفتکش بریتانیایی را توقیف کند.
- ایران همچنان به پیشرفت در موشکهای بالستیک و کروز ادامه میدهد و میتواند از آنها استفاده یا حتی آنها را به متحدان و نزدیکان خود در منطقه منتقل کند.
- ایران همچنین به توسعه و آزمایش موشکهای دوربرد ادامه داده است.
در عین حال، شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سیاست دولت ترامپ میتواند به طور بالقوه موثر باشد. ایران در ماه اوت با اعزام محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، به محل اجلاس گروه ۷ در بیاریتز فرانسه آمادگی برای مذاکره درباره برجام را اعلام کرد. پیش از حمله ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی سعودی هم احتمال دیدار ترامپ با حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شده بود. اگرچه، به رغم تلاشهای فرانسه هیچ نشستی برگزار نشد.
به طور قطع، تسهیل تحریمها میتواند انگیزه اصلی ایران در بازنگری مخالفت با برجامی جدید باشد. با این حال، ایران هرگز در برابر تسهیل تحریمها با محدود سازی فعالیتهای منطقهای که هسته ایدئولوژی تهران و استراتژی آن برای دفاع از انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد، موافقت نخواهد کرد.