حضور شمس کنار تیم ملی بازگشت به عقب است/ رفتارهای عجیب پرهیزکار ادامه دارد
پرهیزکار در شرایطی این صحبتها را انجام داده که تیم ملی خودش را برای مسابقات قهرمانی آسیا که حکم انتخابی جام جهانی را دارد شرکت کند، مسابقاتی که چهار تیم اول آن به جام جهانی صعود میکنند. در این شرایط چه لزومی دارد که پرهیزکار با مطرح کردن احتمال حضور حسین شمس در تیم ملی بخواهد تمرکز تیم ملی را به هم بزند؟
اصلا آخرین باری که حسین شمس در یک تیم موفق بوده را کسی یادش هست؟ هنوز یادمان نرفته که تیم دانشگاه آزاد با آنهمه امکانات چطور با حضور شمس در رده آخر جدول ردهبندی لیگ برتر حضور داشت. مدتها است که تاریخ مصرف حسین شمس حداقل در فوتسال ایران تمام شده. شمس در این مدت جز حضور سمبلیک در مراسمها و مسابقات فوتسال چه کاری انجام داده؟ وقتی تیم ملی آرامش دارد و کارش را انجام میدهد چه نیازی به حضور امثال شمس هست؟
مسئله دیگر نوع رفتار داود پرهیزکار است. پرهیزکار به شکل عجیبی سعی میکند با هر ترفند و عنوانی شده با همه اهالی فوتسال ارتباط داشته باشد و خواه ناخواه با دخالتهای خود تمرکز تیم ملی را از بین میبرد. فرقی هم ندارد یک روز شمسایی، یک روز شمس و یک روز نفری دیگر؛ پرهیزکار سعی دارد با نزدیک شدن به اهالی فوتسال برای خودش مقبولیت جمع کند.
پرهیزکار در شرایطی از حضور حسین شمس کنار تیم ملی صحبت کرده که همه میدانند اختلافات عمیقی بین شمس با ساکت و حتی تاج وجود دارد. البته شمس پیش از این هم نشان داده برای رسیدن به پست و مقام مورد علاقهاش حاضر است هرگونه اختلاف را نادیده بگیرد و حتی زیر مصاحبههایی که علیه افراد انجام داده بزند.
به هرحال حضور حسین شمس کنار تیم ملی فوتسال با هر عنوانی جز برگشت به عقب و از بین بردن تمرکز تیم ملی چیز دیگری ندارد. پرهیزکار هم بهتر است با این حرکات بیشتر به تیم ملی ضربه نزد. شمس در این سالها به اندازه کافی در تیم ملی و باشگاههای مختلف به اشکال مختلف حضور داشته و دیگر باید فکر استراحت کردن باشد.