آمریکا و متحدانش، امروز در کجای منطقه ایستادهاند؟
این تهاجم در حالی اتفاق میافتاد که چند ماه قبل از آن، افغانستان هم توسط ارتش آمریکا اشغالشده بود و حتی رئیسجمهور آمریکا، مرتبا از ایستگاه بعدی سخن میگفت و دیگر مقامات آمریکایی از آن، حمله به سوریه یا ایران را تعبیر میکردند.
بوش پسر که شبیهترین رؤسای جمهور آمریکا به رئیس فعلی دولت این کشور بود، با دیوانگی و قلدرمآبی، دنیا را به دودسته تقسیم میکرد، با آمریکا یا علیه آمریکا و معتقد بود که هر که علیه آمریکاست، باید نابود شود.
کاندولیزا رایس، وزیر وقت خارجه آمریکا، با وقاحت، خونریزی و مصائب ناشی از جنگ در منطقه غرب آسیا را درد زایمان تولد خاورمیانه جدید معرفی میکرد، خاورمیانهای که آمریکا صحنهگردان آن و اسرائیل محورش باشد.
همان وقت مجلسی در کشورمان بر سرکار بود که بسیاری از نمایندگانش، ذلیلانه و از ترس حمله آمریکا، در نامهای به رهبر معظم انقلاب، نوشتند که «اگر جام زهری باید نوشید، تا قبل از آنکه کیان کشور و تمامیت ارضی در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود.»
از آن زمان هجده سال گذشته و آمریکا و متحدانش، کم در منطقه ما فتنه افروزی نکردهاند. در این بیست سال، منطقه ما بیش از ۱۰ جنگ به خود دیده که طرف مهاجم، یکی از کشورهای آمریکا، انگلیس، اسرائیل، عربستان سعودی و یا ائتلافی از این کشورها در قالب ناتو یا ائتلافهای دیگر بوده است. چندین کودتا و دهها مورد تنش و حتی جنگ داخلی که همواره، آمریکا یکی از صحنهگردانان آن بوده است.
آرامش و ثبات ایران اسلامی در این دریای آتش، دستاورد بزرگی است، اما مراد این نوشته نیست، آمریکا و متحدانش، امروز در کجای این منطقه ایستادهاند، چه جایگاهی دارند و آینده را چگونه میبینند؟
محور مقاومت، روزبهروز در حال گسترش مرزهای فکری و عقیدتی و حتی حوزه نفوذ زمینی خود است، اسرائیل غاصب در پنج جنگ آخر خود با حزبالله و حماس، شکستخورده است، سالها تلاش ائتلاف به رهبری آمریکا برای تغییر دولت در سوریه به بنبست رسیده و عربستان، در باتلاق یمن گرفتارشده وتوانش، روزبهروز تحلیل میرود. این، مسلما آن خاورمیانه جدیدی نیست که جهانخواران منتظرش بودند، امروز رؤیای نیل تا فرات، برای سران رژیم صهیونیستی، افسانه تلخی بیش نیست.