آدرس غلط متولیان صنعت
روایت دبیر انجمن قطعه سازان که اطلاعات صورتهای مالی هر دو خودروساز عمده نیز آن را تایید میکند، حاکی از زیان بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومانی این دو شرکت در فاصله سال گذشته و نیمه نخست امسال است.
خودروسازان معتقدند که آزاد نگذاشتن قیمت خودرو و مجوز ندادن به افزایش قیمتها، باعث این زیان گسترده شده است و در مقابل، بسیاری از کارشناسان و نهادهای ناظر ضعفهای مدیریتی جدی و مجموعهای از مفاسد و اقدامات حاشیهای در این صنعت را باعث زمینگیر شدن آن میدانند، به گونهای که تولید خودرو در نیمه نخست امسال ۳۵ درصد کمتر از نیمه نخست سال گذشته بوده است و در مقایسه با سالهای قبلتر نیز، روند تولید خودرو، کاهش بیشتری یافته است.
با این حال روایت متولیان صنعت خودرو این است که قیمت خودرو توسط نهادهای ناظر مثل شورای رقابت و سازمان حمایت تعیین میشود و چون این نهادها با افزایش بیشتر قیمت مخالفت کرده اند، در نتیجه خودروسازان با زیان مواجه شده اند.
این در حالی است که برخلاف ادعای «سرکوب قیمت» که خودروسازان مدعی آن هستند، بررسی نرخ تورم در هشت سال اخیر از سال ۹۰ تاکنون نشان میدهد که شاخص قیمتها ۴.۲ برابر شده، ولی قیمت انواع خودروهای داخلی ۶ تا ۷ برابر شده است. آنچه در این میان از سوی متولیان صنعت خودرو بدون پاسخ مانده است، حجم بالای ناکارآمدیها و فسادها و تخلفات مختلف است. مجلس در چهار دوره به تحقیق و تفحص از صنعت خودرو پرداخته است. در مجالس دوره ششم، هفتم و نهم، تحقیق و تفحصها نهایی شد و در مجلس فعلی نیز تحقیق و تفحص از صنعت خودرو در دست تدوین است. گزارش تحقیق و تفحصهای قبلی نشان داد انتصابات سفارشی، سرمایه گذاریهای غیراقتصادی و نامعقول، جایگزینی رابطه به جای ضابطه در مدیریت این شرکتها، ورود و خروج افراد سیاسی در بدنه مدیریتی شرکتهای اصلی خودروساز و واگذاریهای شائبه برانگیز بخشی از سهام خودروسازان به شرکتهای زیرمجموعه و قطعه سازان، تنها بخشی از تخلفات خودروسازان بوده است.
دادگاه مدیرعامل سابق یکی از شرکتهای خودروساز و پروندههایی که نشان میدهد چگونه در شرایط بحرانی بازار، خودروها از برخی نمایندگیهای نورچشمی سر درآورده است، نشان میدهد که ساختار صنعت خودرو، ساختاری همراه با رانت و فساد بوده است و در این ساختار همراه با رانت و فساد، آدرس فشل شدن را نه به سمت ادعای غیرواقعی «سرکوب قیمت» که باید به سمت مدیریت ناکارآمد دولتی و محفلی خودروسازان برد. واضح است که ادعای سرکوب قیمت که نقل هر محفل خودروسازان و ترجیع بند ادعای آن هاست چقدر خلاف واقع است، ولی اشاره به همین نکته بدیهی نیز ضروری است که بخشی از معضل بازار خودرو، کاهش قدرت خرید به دلیل قیمتهای بالای فعلی است که باعث شده است، متقاضی واقعی خودرو از گروههای درآمدی متوسط جامعه، خرید خودرو را به تعویق بیندازد.
در چنین شرایطی، مسیر نجات صنعت خودرو، افزایش مجدد قیمت و بهرهمندی هر چه بیشتر از تسهیلات ارزی و ریالی رانتی نیست. بلکه این صنعت نیازمند شکل گیری ساختاری شفاف، عاری از فساد و رقابتی است.
متاسفانه این حرف بسیار تکراری را باز هم باید تکرار کرد که حمایت بدون قید و شرط از صنعت خودرو نتیجه نمیدهد و خروجی آن، همین زیان انباشته گسترده خودروسازان است. صنعت خودرو نیازمند حمایتی هدفمند و مشروط است.
حمایتی که برای مدت زمانی مشخص، به شرط بهبود ساختار و افزایش بهرهوری باشد. نه آن که داخلی سازترین خودروی کشور، با شروع تحریم ها، دچار افت قطعه شود! این اتفاق که پراید با بحران کمبود قطعه مواجه شد نشان داد که داخلی سازترین خودروی کشور چقدر در برابر فشارهای بیرونی آسیب پذیر است و این صنعت چه مقدار با وجود حمایتهای گسترده طی این سالها ناکارآمد باقی مانده است.