تنهایی ترکیه در باتلاق سوریه
ترامپ با تصمیم ناگهانی خروج از شمال سوریه، هدیهای مرموز به اردوغان حواله کرده است و ترکیه را در دام مهلکی انداخته که خروج از آن دشوار خواهد بود، همانند وضعیت در تله افتادن سعودیها و بن بست در یمن.
جمهوری ترکیه به رهبری رجب طیب اردوعان، طی روزهای اولیه اعلام جنگ علیه سوریه در عرصه میدانی تحت دستور و نظارت مستقیم آمریکا قرار گرفت و تصور میکرد که دولت سوریه طی چند ماه سقوط خواهد کرد اما تحولات میدانی سوریه دستاوردهای نظامی و میدانی قابل توجهی برای دولت سوریه محقق کرد تا اردوعان و حامیاناش، سقف مطالبات خود را کاهش داده و ایجاد یک منطقه نفوذ تحت عنوان منطقه امن را تامین کند که بتواند حدود چهار میلیون سوری پناهنده، حامی خود را در این مناطق اسکان دهد؛ لذا ترکیه با موانع اساسی بشرح ذیل مواجه شد و نتوانست به اهداف مورد نظر خود برسد.
۱- دولت سوریه هر گونه اقدام در خدشه به تمامیت و وحدت اراضی این کشور را رد کرد. این اقدام تاثیرات میدانی قابل توجهی داشت و بر اساس اولویتهای سوریه در چارچوب جنگ دفاعی، زمان تقابل ارتش سوریه با نیروهای اشغالگر هوادار ترکیه را نیز بررسی و تعیین کرد، سوریه با همراهی متحدان خود موفقیتهای عمدهای را محقق ساخت.
۲- کشورهای شرکتکننده در کنفرانس آستانه شامل ترکیه، روسیه و ایران نقش گروههای تروریستی در آینده سوریه را رد میکنند. آنها هم چنین موجودیت گروههای خارجی در اراضی سوریه بدون پذیرش و موافقت دولت بشار اسد را نیز مردود میدانند.
۳- مشکلات میدانی ناشی از مخالفت کردها با اقدامات ترکیه برای جلوگیری از تسلط بر مناطق شمالی سوریه، خطرات عملیات نظامی ترکیه در این مناطق را افزایش داده است.
۴- فریبکاریهای آمریکا و ملاحظهکاریهای اروپا، از دیگر موانع فراروی دولت ترکیه به شمار میرود. آمریکا چندین هزار نیروی نظامی خود را در منطقه مستقر کرده و پایگاههای نظامی زمینی و هوایی خود را در آن ایجاد کرده تا بتواند امور را تحت کنترل خود نگه دارد و به این ترتیب منابع نفتی سوریه را در اختیار بگیرد و بخشی از پروژه خود در جهت تجزیه دولت سوریه را احیا ءکند. به این ترتیب به نظر میرسد آمریکا در نهایت با مطالبات ترکیه در زمینه ایجاد منطقه امن به عمق ۴۰ کیلومتر و مساحت ۲۶۰ کیلومتر موافقت نخواهد کرد. البته واشنگتن نمیخواهد به صورت مستقیم این عملیات را رد کند، چرا که نمیخواهد ترکیه را بیش از این از خود دورکند.
۵- مجموعه این عوامل اردوغان را در دو بحران قرار داده است. بحرانی که در عرصه داخلی، موقعیت حزب وی در میان گروههای سیاسی دیگر ترکیه و در عرصه خارجی شامل گفتوگوهای آستانه و تعهدات اردوعان در قبال ادلب و سوچی، است.
۶- مانع بزرگ در روند طرح و برنامههای ترکیه، متحدان سوریه است که به هیچ وجه عملیات نظامی ترکیه در سوریه را نمیپذیرند.
البته، اردوعان بر این باور است که عملیات نظامی یک جانبه در شمال شرقی سوریه میتواند موقعیت ترکیه را در عرصه داخلی بهبود بخشیده و قدرت و اعتبار آن را برای پیگیری خطرات استراتژی در مناطق مرزی تقویت کند؛ لذا تصمیم گرفته به تنهایی در سوریه منطقه امن ایجاد کند و مشکلات میدانی این اقدام را نیز نادیده بگیرد. مسلما، حمله مذکور، قماری بزرگ، پر هزینه، است که احتمال دارد به نتایج کاملا معکوسی منتهی شود.
سناریوهای مطرح:
چشمپوشی در برابر حمله ترکیه به شمال شرقی سوریه در مقابل چشمپوشی ترکیه از حمله برنامهریزی شده سوریه و روسیه برای بازپسگیری کامل ادلب، سناریویی است که برخی محافل ترکیه، مطرح و از معامله، سخن میرانند. سکوت حاکم بر دو هم پیمان سوری، در برابر نیات حمله نظامی ترکیه به شمال سوریه، سئوالهای بسیاری را مطرح کرده است، آیا این سکوت دلیلی بر موافقت یا تفاهمهای قبلی است که در اجلاس سهجانبه روسیه، ترکیه، ایران حاصل شده است. یا اینکه دلیل این سکوت، تامل و انتظار حوادث آتی است. چرا که اردوعان، قبلا نیز بارها تهدید به چنین حملهای کرده است، ولی درآخرین لحظات از تصمیم اش، منصرف شده است.
ملاحظات:
ایالات متحده آمریکا، به تنهایی تا کنون حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از طریق مداخله در جنگ سوریه، هزینه کرده است. تصمیم غیرمنتظره ترامپ برای خروج ۲۰۰۰ تن از نیروهای آمریکایی از شمال سوریه و مسخره توصیف کردن جنگها در این منطقه، کنار گذاشتن هم پیمانان کُردش، به مفهوم «بازبینی راهبردی» است. البته ترامپ نمیتواند از اقدام اردوغان جهت خرید سامانههای موشکی «اس ۴۰۰» از روسیه، و ترجیح دادن آن به سامانه آمریکایی «پاتریوت»، چشمپوشی کند.
اکراد شمال سوریه، اگر چه مصمم به دفاع از حقوق خود هستند، اما، این که باور کردند آمریکا ممکن است آنها را به ترکیه ترجیح دهد و منافع آنها را تأمین کنند، دیگر غافلگیر و مرتکب اشتباه بزرگی شدند.
مسلما، گزینه نظامی، صلح و ثبات پایدار آفرین نیست، مناسبترین گزینه برای تحقق منافع ترکیه، همسایگان، منطقه، مذاکرات و تفاهم است، مذاکرات سه جانبه آستانه، اجرای مصوبات مربوط به ادلب، بررسی شرایط شرق فرات، صلح و ثبات را در بر خواهد داشت، هر عمل نظامی، عکس العملی به همراه خواهد داشت که مسیری جز خسران نخواهد داشت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *