«گلولههای داغ» منتشر شد/ از پیاده روی اربعین تا قلب دشمن
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، گلوله های داغ خرده روایت هایی جذاب از پیاده روی سفر اربعین که در آستانه اربعین حسینی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنبالهروِ عاشوراى حسین است. این است که مىبینیم همه جا این تپشهایى که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشى است؛ اینها شعلههایى بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالىمقدار سرکشیده؛ به جانها و روحها زده؛ انسانها را به گلولههاى داغى تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. مقام معظم رهبری۱۳۹۷/۸/۲
طلبه ای با خواهرزاده ناتوان ذهنیاش همسفر راه کربلا میشود. شخصیّت منحصر به فردی که در طول سفر ماجراهایی طنزآمیزی را خلق میکند. روایت شیرین از این سفر در کنار روایت دلدادگیها و عاشقانههای زائران و خادمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام این کتاب را خواندنی کرده است.
بخشی از کتاب: بعضی مواقع واقعا دست خودش نبود و کارهای عجیبی میکرد. بعد از آن جریان قلقلک زیر بغل زن مردم در مشهد خیلی به او هشدار داده بودم که حواسش باشد. اما یکبار دیگر موقع نماز در حال سجده دستش را جلو برده بود و کف پای نفر جلوی را قلقلک داده بود. کاش فقط قلقلک میداد، آنچنان میخاراند که پوست را زخم میکرد.
نوبت او شده بود هر چه منتظر ماندم حرکتی نکرد. لبخند بر صورتش ماسیده بود، سر به زیر انداخته و کاری نمیکرد. گمان کردم ناراحت شده، با حرکات صورت دلیلش را پرسیدم سرش را بالا آورد و با اقتدار و هیبت چشم در چشمان من دوخت و گفت: «لا، لا لعب.»
نمیخواست بازی کند. گفتم: «بازی کن، لعب زین ، خوش!»
گفت: «من روی دست شما ضربه نمیزنم!»
گفتم : «بازی است اشکال ندارد من روی دست شما زدم حالا نوبت شماست اگر میتوانی بزن!»
لبخندش دیگر تمام شده بود با حالت جدی گفت: «انت زائر، زائرالحسین علیه السلام.»