ایرانیها، ایالات متحده را در مخمصهای بزرگ گیرانداختهاند
تحمیل محاصره بنادر ایران با بستن انتخابی تنگه هرمز گزینه دیگری است، اما این راهبرد چند نقطه ضعف دارد: نیاز به استقرار نیروی دریایی عظیمی از گروههای جنگی مختلف برای مدت نامحدود. چنین ناوگانی میتواند مورد حمله موشکهای ایرانی قرار بگیرد و هر اشتباهی از سوی ایالات متحده یعنی از دست دادن یک ناو. از این رو ناوگان نظامی هوایی نیز مورد نیاز است.
پاسخ نظامی دیگر میتواند یک حمله هوایی به اهداف ایرانی باشد. کارخانههای تولیدکننده هواپیمایی بدون سرنشین و موشکهای کروز بهترین اهداف هستند. در اختیار نداشتن اطلاعات دقیق مشکل اصلی این گزینه است. عملیات بر پایه اطلاعات اشتباه میتواند با هزینه حمله ایران به سایتهای حساس تحت حمایت ایالات متحده همراه باشد.
دشوارترین سوالی که ایالات متحده با آن روبهروست این است که چگونه پاسخ دندانشکنی به ایران بدهد که هرگونه اقدام اضافی ازسوی ایران را منتفی کند. حملات هوایی هم مانند محاصره بنادر میتواند تا ناکجا ادامه یابد حملات تلافیجویانه درمقیاس کوچک هم اقدامات متقابل ایران را در پی خواهد داشت و میتواند به یک جنگ تمام عیار کشیده شود.
یک جنگ واقعی برای آمریکا قابل تصور نیست. ایران کشور بزرگی است، بیش از دو برابر عراق و افغانستان. اشغال نظامی این کشور با ۸۲ میلیون جمعیت یک خیالپردازی صرف است.
بازگرداندن اعتماد عربستان سعودی به آمریکا تنها دستاورد حمله هوایی به ایران است. با این حال ایالات متحده بیشتر نگران گسترش نفوذ سیاسی ایران است. ایران چندین سال، وقت و سرمایه صرف کرده است تا نیروهای نیابتی خود را آماده کند.
پاسخ به حمله هوایی ایران به کمک یک نیروی نیابتی هم نامحتمل است. سعودیها در تصور حمله به سوریه، عراق، یا یمن اشکالش این است که هم اطلاعات روشنی در دست نیست و هم ایران خود در این میادین آسیبی نمیبیند. توانایی عربستان در حملات هوایی نیز محل تردید است و با پاسخ متقابل روبهرو خواهد شد.
ایرانیها، آمریکا را در یک مخمصه گیر انداختهاند. به نظر میرسد گزینه نظامی قابل ملاحظهای وجود ندارد. هیچ کاری انجام ندادن نیز ائتلاف ضد ایرانی را نابود میکند. پاسخ احتمالی، اما نامشخص به این مسئله میتواند «یک تلافی نمادین» باشد. اما مشکل یک تلافی نمادین هم این است که ممکن است کار به جاهای باریک بکشد.