به التماس افتادهاند/ آقای روحانی دست مریزاد! / نطق روحانی و چهار نکته
- روزنامه حمایت یادداشتی با عنوان «به التماس افتاده اند » درج کرده که به این شرح است:
«دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا طی سخنرانی خود در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پرده دیگری از سیاست ضدایرانی خود را روی صحنه برد و در قبال مطالبه به حق جمهوری اسلامی برای رفع تحریمها مدعی شد: «تحریمهای ایران لغو نمیشوند بلکه بیشتر هم خواهند شد»! روی دیگر سکه، انتظار سادهاندیشانه برخی از مسئولین کشورمان از آمریکا برای رفع تحریمها از طریق گفتگو و مذاکره با آمریکاست، حال آنکه دلخوشی برای تغییر در گفتار و رفتار مقامات کاخ سفید، تمنای محال و امری غیرقابل دسترس است و در این میان، فرقی میان حزب دموکرات و جمهوریخواه نیست. سیاستهای آمریکا طی سالیان پس از انقلاب، کاملاً مشخص و لایتغیر بوده و جان مایه همه راهبردهایش، عبارت است از «براندازی» یا «Regime Change». رؤسای جمهور دو حزب مطرح این کشور، در تاکتیکها با یکدیگر زاویه دارند، اما در اصول و مبانی هرگز دچار انفکاک و تشتت نیستند. قانونی که آمریکاییها آن را به رسمیت میشناسند، نه مناسبات و معاهدات جهانی بلکه «قانون جنگل» است؛ از این رو میبینیم که در عالیترین سطح تفاهمات بین المللی، جایی که قدرتهای دنیا در موضوعات حساس و مهم توافق کردهاند، یانکیها به خود اجازه میدهند که پس از انتفاع کامل از پایبندی طرف مقابل و در سررسید پرداخت تکالیف حقوقی خود، از آن خارج شده و سپس با قلدری و گردنکشی، تحریمهای شدیدتر و وحشیانهتری را وضع کنند. تحریمهای گسترده و غیرقانونی آمریکا علیه جمهوری اسلامی هر چند به هیچ وجه نمیتوانند خللی در عزم ملت ایران به وجود آورند و آنها را از پیمودن مسیر درست منصرف کنند، اما در مقابل، تصویری شفاف از آمریکای بدون روتوش را به جهان ارائه میکند که آشکارا زیر تعهدات خود میزند و وقعی به درخواست مشروع ایران برای لغو همه تحریمها نمینهد. آمریکا با طرح اباطیل و اراجیفی همچون تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای، از برجام خارج و مدعی شد که باید مذاکراتی جدید و با پیش پرداختهای مضاعف کلید بخورد! این رویکرد، اوج زیادهخواهی و انحصارطلبی است که همواره به اشکال و انحاء مختلف در رفتار کلیدداران کاخ سفید مشاهده شده است. نکته اینجاست که هرگاه از موضع اقتدار و منطق سدید در مقابل کسانی که تنها زبان زور را میفهمند ظاهر شدیم، به اجبار، کوتاه آمده و به گوشهای خزیدهاند. در جریان زیادهخواهی شرمآور آمریکا پس از لگد زدن به برجام و نمایش مضحک اعزام ناو هواپیمابر و بمبافکنها به منطقه، شاهد بودیم که جبهه مقاومت، آرایش خود را در منطقه تغییر داد و موجب شد تا ادبیات جنگطلبانه ترامپ، بولتون، پمپئو و ... تغییر کند. حتی پس از ساقط کردن پهپاد متجاوز، رئیس جمهور آمریکا بابت هدف قرار ندادن یک فروند هواپیماهای حامل سرنشین آمریکایی از مقامات کشورمان تشکر کرد! از سوی دیگر؛ بر حسب ظاهر، باید از پایبندی ایران به برجام و تأیید ۱۵ باره آن توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی تقدیر کرده و از ضرب شست نظامی جمهوری اسلامی گله میکردند، اما این اتفاق رخ نداد، چون میدانند که چانه زنی در این باره محلی از اعراب ندارد. اروپا که اکنون از طرف آمریکا نمایندگی تامالاختیار دارد، دریافته است که از رهگذر دیپلماسی و چانهزنی شاید بتواند چند گام دیگر پیش بیاید و امتیازاتی برای پدرخوانده خود اخذ کند، ولی هرگز به خود اجازه نمیدهد که از اقدام قاطع نیروهای مسلح کشورمان سخن به میان آورد، زیرا نتیجه را از قبل میداند. سؤال اینجاست که عزت و تفوق جمهوری اسلامی در حوزه نظامی با چانهزنی و گپ و گفتگو به دست آمده یا از طریق شدت عمل و سیلی بیدارکننده؟ موارد مشابهی دیگری را نیز در منطقه میتوان آدرس داد که ثابت میکند، یانکیها و شرکایشان فقط زبان زور را میفهمند. یمنیها پس از پنج سال صبر راهبردی، با یک اقدام حیرتانگیز و غافلگیرکننده، همه محاسبات غرب و ارتجاع منطقه را به هم ریختند و با اینکه مدعی دست برتر و قدرت بلامنازع بودند و باج به فلک نمیدادند، آنچنان قافیه را باختهاند که به هذیانگویی روی آورده و تنها کاری که از دستشان برآمده، اتهام زنی به جمهوری اسلامی ایران است! در سواحل مدیترانه، صهیونیستها برای خود قلعهای ساختهاند، ولی میدانند که اگر دست از پا خطا کنند، بارانی از موشک بر سرشان فرود میآید، چرا؟ چون پاسخ گزنده مقاومت را چشیدهاند و درست به همین دلیل است که بعد از هر حمله حماس یا حزب الله با دستپاچگی به میانجیها التماس میکنند تا آتش بس برقرار شود. این مقاومت باید در تار و پود سیاستها و راهبردهای کشورمان تجلی یابد، همانگونه که غرب، یک چشمه آن را در کاهش تعهدات برجامی مشاهده کرد و محاسبات خود را برباد رفته دید. فارغ از اینکه اروپا هنوز هم امیدوار است که گامهای ایران را بازگرداند و حتی از رهگذر تحرک دیپلماتیک خود، سودای امتیازگیری مجدد در موضوعات برجامی، منطقهای و نظامی را در سر میپروراند، اما نفس تکاپوی آنها ثابت میکند که مقابله در برابر خلف وعده و بدعهدی غرب، میتواند چشماندازهای جدیدی برای استیفای حقوق از دست رفته کشورمان ترسیم نماید. همه این مصادیق نشان میدهند که دنیای امروز، دنیای مذاکره نیست بلکه عرصه «مقاومت فعال» است و حرکت در مسیری جز این اعم از مذاکره و گفتگو به «تسلیم» و «وادادگی» از سوی حریف تعبیر میشود. اساساً دستور کار و محور اقدام و حرکت جمهوری اسلامی بر مبنای استقلال و سر خم نکردن در برابر زیادهخواهیهاست و دو راهی «اقتدار» و «مذاکره» در برابر کشورمان، هیچگاه به مسیری غیر از مقاومت همهجانبه، حداکثری و فعال ختم نخواهد شد. - روزنامه کیهان مطلبی با تیتر « آقای روحانی دست مریزاد!» منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
دیروز، رئیسجمهور کشورمان زبان گویای مردم پاکباخته ایران اسلامی بود که در مجمع عمومی سازمان ملل به سخن ایستاده بود. عزت و حکمت و مصلحت را به هم آمیخته و تابلوی واقعنمایی از بایدها و نبایدهای پیش روی انقلاب اسلامی را در مقابل چشم جهانیان آویخته بود، سخنش را پس از نام خدا، با یاد حسین بن علی (ع) و اشاره به حقطلبی و ظلمستیزی سالار شهیدان آغاز کرد و به روان پاک «همه حقطلبانی که با تحمّلِ همه سختیها، برای احقاق حقوق خود مبارزه میکنند» و تمامی «شهدای مظلوم بمبارانها و اقدامات تروریستی در یمن، سوریه، فلسطینِاشغالی، افغانستان، عراق و دیگر کشورهای جهان» درود فرستاد. مطلع سخن ایشان، مرز روشن و پُر رنگی بود که میان آوردگاه چهل ساله ایران اسلامی و اردوگاه حرامیان آمریکایی و اراذل غربی و عبری و عربی کشیده میشد. روحانی بعد از این مرزبندی به روشنگری افشاگرانه درباره هویت ضد انسانی آمریکا و متحدانش پرداخت. «دولت آمریکا با اعمال تحریمهای فرامرزی و تهدید دیگر ملتها، تلاش کرده ایران را از مزایای حضور در اقتصاد جهانی محروم کند و با سوءاستفاده از نظام بانکی، به راهزنی بینالمللی دست زده است». رئیسجمهور کشورمان در ادامه سخنان خود ضمن برشمردن جنایات آمریکا و متحدانش که سخنی از ژرفای دل همه مردم ایران بود، با شجاعتی درخور تحسین اعلام کرد «ملت ایران هرگز این جنایتها و این جنایتکاران را نه فراموش میکند و نه میبخشد». ایشان از یکسو بااشاره به یک واقعیت ملموس و محسوس، توان نظامی آمریکا را به چالش جدی کشیده و آن را در حد و اندازه یک لاف گزاف پائین کشید. آنجا که گفت: «آمریکا پس از ۱۸ سال نتوانست اقدامات تروریستی را کاهش دهد». رئیسجمهور کشورمان از حضور آمریکا در منطقه با عنوان دخالتهای بیجا و جنایتکارانه یاد کرد و در همان حال، آمریکا را حقیرتر و کوچکتر از آن دانست که قدرت حل مسائل منطقه را داشته باشد. ایشان سپس به تحقیر آمریکا روی آورده و تلویحاً این دولت را حامی تروریستها معرفی کرد و گفت: «امنیت در خلیجفارس و ثبات در خاورمیانه، را باید در درون خاورمیانه جستوجو کرد و نه در بیرون آن. مسائل منطقه، بزرگتر و مهمتر از آن است که آمریکا از عهدۀ آن برآید. دولتی که نتوانسته مسئله افغانستان و عراق و سوریه را حل کند و بانی افراطیگری، طالبانیگری و داعشیگری بوده است؛ هرگز قادر به حل معضلات پیچیدهتر نخواهد بود.» در طول چند هفته گذشته و مخصوصاً طی دو روز اخیر که آقای روحانی و هیئت همراه ایشان در نیویورک به سر میبردند، سران سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان و سران برخی کشورهای دیگر، در ملاقاتهای جداگانه و نیز ملاقات مشترک با جناب روحانی از ایشان با جدیت و اصرار خواسته بودند به مذاکرهای حتی در حد و اندازه یک دیدار کوتاه و یا دیداری در حال عبور از کریدورهای سازمان ملل با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا موافقت کند. اگرچه هنوز بر این باوریم که بعد از بیانیه مشترک خصمانه و اهانتآمیز سه کشور اروپایی، ملاقات آقای روحانی با آنان و قهقهه و... شایسته و در شأن رئیسجمهور ایران نبود و اهانت به مردم این مرز و بوم تلقی میشد، ولی سخنان دیروز آقای روحانی در صحن مجمع عمومی سازمان ملل نشان داد که تیر مسموم اروپاییها به سنگ خورده است. آنجا که خطاب به آنان اظهار داشت: «ما را به مذاکره میخوانند؛ در حالی که خود از مذاکره گریزانند. ما با همین دولت فعلی آمریکا بر سر میز ۱+۵ در گفتگو بودیم؛ اما آنها بر عهدِ سلفِ خویش، خط بطلان کشیدند. من به نمایندگی از ملت و کشورم، اعلام میکنم که: پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم، «نه» میباشد. دولت و ملت ایران، یک سال و نیم زیر شدیدترین تحریمها، استقامتکرده است و هرگز با دشمنی که میخواهد با سلاح فقر، فشار و تحریم، ایران را به تسلیم وادارد مذاکره نخواهد کرد. اگر پاسخ آری میخواهید همانطور که رهبر معظم انقلاب اعلام کردهاند، تنها راه برای گفتگو، بازگشت به تعهدات است. اگر نسبت به اسم برجام حساسیت دارید، به رسمِ آن بازگردید و به چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، متعهد باشید. تحریمها را متوقف کنید تا راه گفتگو باز شود». آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان دیروز خود با کنایهای هرچند دوپهلو، ولی بهگونهای که برای حریف قابل فهم بود، به بستن تنگه هرمز و دکترین «صدور نفت از خلیجفارس برای همه یا هیچکس نیز اشاره کرد. به این فراز از سخنان ایشان توجه کنید. اگر این فراز را به زبان دیپلماتیک ترجمه کنید، نکته یاد شده را به وضوح در آن خواهید یافت» دکترین امنیتی جمهوری اسلامی ایران حفظ صلح و ثبات در خلیجفارس و تامین آزادی و امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز است. حوادث اخیر، این امنیت را به شکل جدی در خطر قرار داده است. امنیت و صلح در خلیجفارس، دریای عمان و تنگه هرمز را با مشارکت کشورهای این منطقه میتوان تأمین کرد و جریان آزاد نفت و سایر منابع انرژی را تضمین نمود و تاکید میکنند: «به شرط آنکه امنیت را چتری فراگیر در همه حوزهها برای تمامی کشورها بدانیم» و در ادامه میافزاید: «تشکیلِ هرگونه ائتلاف امنیتی، تحت هر عنوان در منطقه، با محوریت و فرماندهی نیروهای خارجی، مصداق بارز مداخله در امور منطقه است. رویکرد امنیتیسازیِ دریانوردی در تناقض با حق دریانوردیِ آزاد و حق توسعه، و باعث تشدیدِ تنش و پیچیدهتر شدنِ شرایط شده و صلح، امنیت و ثبات منطقه را تهدید مینماید». آقای روحانی در سخنان دیروز خود توضیح مختصر، ولی گویا و روشنگری از سرنوشت کنونی برجام نیز ارائه میدهد که هرچند نکات ناگفته دیگری هم دارد، اما حقانیت ایران اسلامی را در مقابل بدعهدی آمریکا و ناتوانی و دنبالهروی و گوش به فرمانی اروپا در برابر آمریکا را بهنمایش میگذارد. ایشان در این خصوص میگویند: «رویکردِ دولتِ کنونی آمریکا نسبت به برجام، نه تنها نقضِ قطعنامه ۲۲۳۱، بلکه تجاوز به حاکمیت و استقلالِ سیاسی و اقتصادی کلیه کشورهای جهان است. ایران با وجود خروج آمریکا از برجام تا یک سال، همچنان نسبت به اجرای تمامی تعهدات هستهای خود وفق برجام، وفادار بوده است. ما به احترامِ قطعنامه شورایِ امنیت، به اروپا فرصت دادیم تا به تعهدات یازدهگانه خود برای جبران خروجِ آمریکا عملکند، ولی متاسفانه فقط حرفهای زیبایی شنیدیم و شاهد اقدام مؤثری نبودیم. اینک بر همگان ثابت شده است که آمریکا به تعهدات خود پشت میکند و اروپا از اجرای تعهداتش ناتوان است. ما حتی در اجرای بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، راهبردِ گام به گام را در پیش گرفتیم، و هنوز بر عهد خود به برجام، برجا ماندهایم، اما صبر ایران هم حدی دارد؛ وقتی آمریکا قطعنامه سازمان ملل متحد را حرمت نمیگذارد، وقتی اروپا ناتوانی خود را به نمایش میگذارد، تنها راه، تکیه بر عزت، غرور و اقتدار ملی است»؛ و بالاخره، سخنان دیروز آقای روحانی با برخی از دیدگاههای قبلی ایشان و نگاه بارها اعلام شده جمعی از مدعیان اصلاحات و کارگزارانیها و شماری از اطرافیان وی که بعضا به فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ آلودهاند، تفاوت جدی و فاصلهای پُر ناشدنی دارد و حاکی از آن است که جناب روحانی با دیدگاهها و بینش و منشهای یاد شده مرزبندی کرده و فاصله گرفتهاند و این امیدواری را پدید آورده است که به لطف خدای منّان و گرهگشا، این مسیر آنگونه که دیروز در سخنان ایشان بروز یافته بود ادامه یابد و برخی مشاوران از کنار جنابشان دور بمانند!... و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِله رَبِّ الْعالَمِین. آقای روحانی، دست مریزاد!
- روزنامه رسالت سرمقالهای با عنوان «نطق روحانی و چهار نکته» منتشرکرده که به این شرح است:
سخنان رئیسجمهور محترم کشورمان در سازمان ملل بهعکس برخی از کنشهای سیاسی حجتالاسلام روحانی در سفر نیویورک که قابلقبول نبود پاسخی روشن به مواضع آشفته هیئت حاکمه آمریکا در هفتههای گذشته است. در این زمینه، گفتنیهایی هست:
یک. شفافترین بخشهای سخنان روحانی، در دو جمله خلاصه میشود، اول اینکه «پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم نه است» و دیگر آنکه «ما نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم.» چند سال پیش، وزیر محترم امور خارجه در یک نشست خبری در ارتباط با رفتارهای پیشین دولت آمریکا گفته بود که «ما آماده بخشیدن هستیم، اما آماده فراموش کردن نیستیم.» موضع جدید، یعنی عدم فراموشی خباثتهای دشمن، دقیقا سخن اسلام، راه امام، مشی مقام معظم رهبری و خواست قاطبه ملت ایران است.
دو. روحانی، در ارتباط با بیانیه ضد ایرانی تروئیکای اروپایی چیزی نگفت. این مسئله و همچنین دیدارهای او با سران انگلیس، فرانسه و آلمان، از بخشهای غیرقابلقبول سفر روحانی به نیویورک است. البته باید از حق هم نگذشت که رئیسجمهور در نطقش در جمع سران کشورها، اروپاییها را از انتقاداتش بینصیب نگذاشت و سران این کشورها را کسانی معرفی کرد که زیبا سخن میگویند ولی عمل نمیکنند و از اجرای تعهداتشان ناتوانند.
سه. قسمت قابلتوجه سخنرانی روحانی، توجه به منطقه بود، آنجا که او حتی به زبان عربی تأکید کرد که «الجار ثم الدار». پس از شکستهای پیاپی و سرافکندگی برخی از کشورهای منطقه، اکنون این ایران اسلامی است که مقتدرانه همسایگان را دعوت به امنیت و آرامش میکند؛ بهویژه آنکه برخی سران عربی به پشتگرمی آمریکا و انگلیس در برابر ایران اسلامی موضع دشمنی میگرفتند و حالا که در مواردی، چون سقوط پهپاد و توقیف نفتکش، دیدهاند حامیانشان در برابر اقتدار ایران، خود نیاز به حمایت دارند، بهترین زمان برای دعوت از سران منطقه در جهت چرخش از غرب، به کشورها و همسایگان خودشان است.
چهار. نکته پایانی، اشاره به مسئلهای است که متأسفانه اگرچه حاشیه است، اما اهمیتش از متن کمتر نیست. جناب روحانی! شما که ادعا میکردید زبان دنیا را بلدید، تصاویری که مرتبا شمارا در حال ملاقات با سران اروپایی، با چهرهای بسیار بشاش و خندهای بر لب، در برابر دیگرانی نشان میدهد که با جدیت، شما و این نوع خندیدن را نظاره میکنند، تصور خوبی در ذهن مردم ما تداعی نمیکند. زبان بدن، نحوه معاشرت و برونداد رسانهای یک ملاقات، گاهی از متن ملاقات مهمتر است، بهویژه آنکه به مدد فناوریهای ارتباطی، این تصاویر در مدت کوتاهی بین مردم دستبهدست میشود و خاطرشان را مکدر میکند.