جایزه پروین اعتصامی برگزیدگان خود را معرفی کرد
بر این اساس در بخش ادبیات کودک 3 تقدیری معرفی شدند که عبارتند از:
بهتر از شکلات مجانی از انتشارات امیرکبیر نوشته سودابه فرضی‌پور
من و عجیب و غریب از فروزنده خداجو، انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
هم روزنامه و هم کلوچه از مریم هاشم‌پور انتشارات امیر کبیر
در بخش ادبیات کودک جواد محقق، زهره پری‌رخ و محمدحسن حسینی داوری آثار را به‌عهده داشتند.
در بخش پژوهش‌های ادبی نیز هیئت داوران متشکل از اسماعیل امینی، بهمن ساکی و مریم جلالی دو اثر را مشترکاً به‌عنوان برگزیده معرفی کردند. این دو اثر عبارتند از:
حرکت تئاتر به‌سمت شعر اثر طلایه رؤیایی از انتشارات قطره
کارکرد ابهام در فرآیند خوانش متن اثر فروغ صهبا از انتشارات آگه.
هیئت داوران در بخش ترجمه متشکل از عباس پژمان و نجمه شبیری نیز دو اثر را مشترکاً حائز رتبه برگزیده دانسته و 12 سکه بهار آزادی به‌صورت مشترک به نویسندگان این دو اثر اهدا شد. این آثار عبارتند از:
قطار شبانه لیسبون ترجمه مهشید میرموعظی از نشر افق
وداع با ملکه ترجمه سعیده بوغیری از نشر البرز.
همچنین هیئت داوران در بخش نمایشنامه متشکل از سعید کشن‌فلاح، علاءالله کوپال و بهداروند کتاب اینگرید برگمن با بوی قورمه‌سبزی اثر هاله مشتاقی‌نیا از نشر افراز را به‌عنوان اثر برگزیده بخش نمایشنامه معرفی کرد.
در بخش داستان نیز هیئت داوران متشکل از ابراهیم زاهدی مطلق، خسرو باباخانی و بلقیس سلیمانی کتاب هزار گره اثر مریم فردوسی از انتشارات کتاب نیستان را حائز رتبه تقدیری معرفی کرد.
در بخش شعر نیز هیئت داوران متشکل از بهروز جلالی، قربان ولیئی و زیبا یوسفی کتاب جاری‌تر از ونیز اثر پونه نیکوی از انتشارات هزاره ققنوس و سکوت گفتنی اثر سودابه مهیجی از انتشارات سوره مهر را به‌عنوان آثار تقدیری معرفی کرد.
پونه نیکوی در این مراسم شعری را که برای 175 شهید غواص سروده بود قرائت کرد و گفت: امروز روز عجیبی بود، استقبال عظیم از شهدا و تقدیر از کتاب من هر دو در یک تاریخ رخ داد.
متن این شعر به این شرح است:
فر بر طبل جنگ کوبید و خنجری وقف چکمه‌لیسان کرد
صد و هفتاد وپنج دریا را لاجرم طعمه بیابان کرد
جنگ از آغوش مادران وطن، شور شیدایی و جنون آموخت
گرچه افتاده بود مشکل‌ها، هرچه را بود عشق آسان کرد
بیست و نه سال داغ دربه‌دری، آه شاید که نامه‌ای، خبری
بیست و نه سال انتظار و سکوت خانه را همچو بیت‌الاحزان کرد
مثل یک بمب منفجر می‌شد خبری در رسانه‌های جهان
"صد و هفتاد و پنج بار امروز قلب یک رودخانه طغیان کرد"
خبری پخش شد دهان به دهان، کمر روزنامه‌ها تا خورد
تیتر روزنامه‌های دنیا را خبری تلخ تیرباران کرد
صد و هفتاد و پنج دریا را می‌شود دست‌بسته پنهان کرد
صد و هفتاد و پنج مادر را می‌شود سال‌ها پریشان کرد
می‌شود سال‌ها بدون هوا زندگی کرد در دل یک رود
می‌شود دست‌بسته جنگید و می‌شود دست‌بسته طوفان کرد
سنگری ساختند در گودال زیر امواج نیلی مجنون
آخرین اشک آخرین غواص، قلب نیزار را مسلمان کرد
مجری بیست و سی! تصور کن، خبری را که خوانده‌ای با بغض
ما به رزمنده‌ها بدهکاریم کاش می‌شد نمرد و جبران کرد
دسته دسته کبوتر آوردند با پر و بال بسته آوردند
باز شد راه اشک و می‌رفتند، عشق بارید و راه‌بندان کرد