صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

آشنایی با زیر و بم وصیت تملیکی

۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰:۳۵
کد خبر: ۵۴۹۰۱۴
دسته بندی‌: حقوق و قضا ، قضایی
به‌طورکلی وصیت به این معناست که انسان سفارش کند بعد از مرگش برای او کاری انجام دهند یا بگوید بعد از مرگش چیزی از اموال او برای کسی باشد یا برای فرزندان خود قیّم (سرپرست) مشخص کند. وصیت باید برای انجام امور مشروع باشد.؛چرا که اگر برای امور غیرمشروع باشد باطل است.

به گزارش گروه حقوقی و قضایی ، وصیت تملیکی یعنی کسی عین یا منفعتی از مال خودش را برای زمان بعد از مرگش به دیگری، به‌طور مجانی، واگذار کند. با این نوع وصیت، شخص می‌تواند تا حدودی تکلیف بخشی از اموال خود را مشخص کند. مانند این­که وصیت کند اموالش برای ساخت بیمارستان، دانشگاه، مسجد و… صرف شود و یا این­که به اشخاص خاصی داده‌شود. البته باید به یاد داشته باشیم که شخص وصیت‌کننده تنها می­‌تواند یک سوم تمام دارایی‌هایش را وصیّت کند و بیش از این مقدار را اجازه ندارد مگر این­که ورثه اجازه‌دهند. منظور، یک سومِ اموالی است که در زمان فوت وصیت‌کننده به او تعلق دارد؛ یعنی اگر وصیت‌کننده بیشتر از یک سوم اموال خود را وصیت کند، این وصیت به‌شرطی صحیح است که ورثه میزان اضافه بر یک سوم را اجازه دهند.

وصیت تملیکی ارکانی دارد که عبارتنداز:

۱. موصی یا وصیت‌کننده: کسی است که مال یا منفعتی را به‌طور مجانی به دیگری برای بعد از مرگش واگذار می‌کند. موصی باید عاقل باشد و به سن بلوغ رسیده باشد و با رضایت واختیار خود وصیت را انجام دهد؛ بنابراین اگر کسی در حال مستی یا بیهوشی یا به اجبار وصیت کند، وصیّت او باطل است چرا که این وصیت با اراده و تعقل صورت‌نگرفته‌است و از طرفی موصی باید بتواند در اموالش تصرف کند؛ مثل این که ورشکسته نباشد.

۲. موصی‌له: کسی است که به واسطه­‌ی وصیت، مالی به او داده می‌شود. موصی له باید هنگام وصیّت موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است. هر چند بچه‌ای باشد که در شکم مادر است؛ اما اگر به کلی وجود نداشته باشد، وصیّت برای او صحیح نیست.

ولی اگر زنی بچه‌ای را حامله باشد می‌توان برای او مالی را وصیّت کرد. در این صورت اگر آن بچه حتی برای لحظاتی کوتاه زنده به دنیا بیاید و سپس بمیرد صاحب آن مال می‌شود، ولی اگر از ابتدا مرده به دنیا بیاید، آن مال به سایر ورثه می‌­رسد.

۳. موصی‌به: مورد یا موضوع وصیت است. آن مال یا منفعتی است که مورد وصیت قرار گرفته است. این مال باید قابل انتقال باشد مثل این­که وقفی نباشد.

وصیت تملیکی یک عقد است و مانند سایر عقود نیازمند دو طرف است تا با ایجاب و قبول واقع شود.

ایجابِ وصیت تملیکی یعنی موصی با قصد و رضایت خودش اعلام‌کند که بعد ازمرگش مالی یا منفعتی به ملکیت موصی‌له در‌بیاید؛ و موصی‌له هم باید قبول کند تا وصیت تحقق پیدا کند؛ بنابراین صرف اینکه فردی (موصی) وصیت کند که بعد از مرگش عین یا منفعتی از اموالش به فرد دیگر (موصی له) داده‌شود، کافی نیست. بلکه طرف وصیت، یعنی شخصی که به نفع او وصیت شده نیز، باید قبول کند. در این­جا یک استثنا وجود دارد و آن این­که، اگر وصیت برای امور عام‌المنفعه باشد مانند: وصیت به فقرا و مساکین یا قشر خاص، قبول وصیت از طرف آن‌ها شرط نیست.

زمان قبول وصیت اهمیت دارد چرا که اگر قبول وصیت قبل از فوت موصی باشد، تأثیر ندارد و قبول یا رد وصیت پس از فوت موصی موثر است؛ بنابراین هر تصمیمی که موصی‌له در زمان حیات موصی گرفته باشد، قابل تغییر است؛ بنابراین اگر قبل از فوت موصی وصیت را قبول کند بعد از فوت نیازی به قبول دوباره نیست و اگر پیش از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد، یعنی آن­چه موصی، به نفعش وصیت کرده را نپذیرد، پس از فوت موصی می‌تواند آن را قبول کند. اما اگر بعد از فوت موصی آن را رد کرد، دیگر حق ندارد قبول کند، چون با رد او، وصیت ساقط شده است و دیگر چیزی برای قبول باقی‌نمانده است.

ردکردن وصیت تشریفات خاصی لازم ندارد. ممکن است لفظی یا کتبی باشد همین­طور، صریح یا غیر مستقیم. از طرفی، موصی تا زمانی­که زنده است می‌تواند از وصیت خود رجوع کند. حتی اگر موصی‌له آن را قبول کرده باشد. در واقع انتقال مالکیت و خروج مال مورد وصیت از دارایی موصی، به نفع موصی‌له، با مرگ موصی اتفاق می­افتد و تا پیش از آن هیچ‌گونه انتقالی صورت نمی­گیرد. در مورد پذیرش مورد وصیت شده، موصی‌له می‌تواند فقط قسمتی از وصیت را بپذیرد، و ملزم نیست که تمام آن­ را بپذیرد.

حالا اگر موصی چندین وصیت‌نامه داشته باشد، باید به کدام یک عمل کرد؟

در این­صورت باید به آخرین وصیت و اراده‌­ی وصیت‌کننده عمل شود. به همین دلیل اگر وصیت‌کننده یک بار وصیت کند و پس از آن وصیت دیگری انجام دهد، بر اساس ماده‌­ی ۸۳۹ قانون مدنی، وصیت دومِ فرد به عنوان آخرین اراده‌­ی او ملاک عمل خواهد بود.

طرف وصیت می‌تواند هر کسی باشد، ممکن است ورثه باشند یا غیر از آن‌ها و حتی می­توان به نفع صغیر و مجنون هم وصیت کرد. اما از آن جایی که این افراد اهلیت ندارند، قبول یا رد وصیت باید از طرف ولیِ آن‌ها صورت بگیرد. وقتی موصی نسبت به اموال خود وصیت انجام می‌دهد، بعد از فوتش، ورثه حق تصرف در اموال او را ندارند تا‌زمانی‌که موصی‌له قبول یا رد خود را نسبت به وصیت اعلام‌کند. یعنی ابتدا باید حق موصی له از اموال میت داده‌شود و پس از آن تقسیم سهم ورثه صورت بگیرد. حالا اگر موصی‌له سکوت کند این سکوت او، نه نشانه­ی قبول، و نه نشانه­­ی رد است. بلکه باید نظر خود را اعلام کند و اگر تأخیر اعلام (قبول یا رد) باعث ضرر رسیدن به ورثه شود، دادستان موصی‌له را مجبور می‌کند که تصمیم خود را هرچه سریع‌تر اعلام کند.

در نهایت بد نیست به این نکته اشاره کنیم که:

همه‌­ی ما ممکن است مواردی را دیده‌باشیم که فردی به یکی از نزدیکان خود گفته «از ارث محرومت می‌کنم» سوالی که پیش می­آید این است که آیا از طریق وصیت کردن حق چنین کاری را دارد؟ پاسخ این است که خیر. در عالم حقوق امکان انجام چنین کاری وجود ندارد. هیچ‌کس نمی‌تواند به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه‌­ی خود را از ارث محروم کند. چنین وصیتی صحیح نیست. البته ممکن است فرد در زمان حیات خود، اموال و دارایی‌هایش را به خواست و اراده خود بین وراث بعدی یا بعضی از آن‌ها تقسیم و اموال را به آنان انتقال دهد. در اینصورت مالی به عنوان ترکه باقی نمی‌ماند که به فردی که مورث دید مثبتی به آن نداشته و قصدش این بوده که دارایی وی به فرد مذکور نرسد، به وسیله ارث منتقل شود.

منبع: پایگاه آموزش همگانی حقوق (مهداد)



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *