صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«راز رشید»، گزیده‌ای از اشعار عاشورایی/تلفیقی از اشعار حسینی، امین‌پور و رحماندوست در یک کتاب

۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۰۰:۰۲
کد خبر: ۵۴۸۹۴۹
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
کتاب «راز رشید» مجموعه شعر‌های عاشورایی به انتخاب دکتر محمدرضا سنگری است که در آن اشعار شاعرانی، چون زنده یاد سید حسن حسینی، علی موسوی گرمارودی، علی معلم، زنده یاد قیصر امین پور، مصطفی رحماندوست، افشین علاء، سعید بیابانکی، زنده یاد عمران صلاحی و ... جمع آوری شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب حاضر مجموعه شعر‌های عاشورایی است که آن را دکتر محمدرضا سنگری در سه مطلع در قالب‌های، غزل، قصیده، مثنوی و رباعی گرد آورده است.

مطلع اول کتاب برگزیده شعر‌های عاشورایی است که با شعر بلند علی معلم «تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما» آغاز شده و شعر «نیمی از خورشید» سعید بیابانکی به پایان می‌رسد.


مطلع دوم کتاب، برگزیده شعر‌های عاشورایی کودک و نوجوان است که با شعر ظهر روز دهم، دکتر قیصر امین‌پور، روز عاشوراست/ کربلا غوغاست/ کربلا آن روز غوغا بود/ عشق تنها بود/ و ... باغی از گل رست/ روز عاشوراست/ باغ گل، لب تشنه و تنهاست/ عشق، اما همچنان با ماست/ آغاز می‌شود و با شعر عزای نخل‌ها از مجید ملامحمدی پایان می‌یابد.

مطلع سوم کتاب به برگزیده شعر‌های عاشورایی شاعران جوان، ویژه اولین و دومین همایش ادبی ـ هنری عاشورا، اختصاص دارد که با غزل نیزه‌زار فاجعه از مرتضی اردستانی آغاز و با غزل شاه شهیدان از نیره السادات هاشمی پایان می‌یابد.

در بخش مثنوی‌های کتاب، مثنوی «افسوس بسیط واژه محدود است»، از اسماعیل امینی، نجمه زارع، حمید محسن‌پور، حسن هدایتی، عباس احمدی و ... را می‌خوانیم:

بخش آخر کتاب به سپیدسرایی و رباعیات اختصاص دارد که شعر‌های سپیدی از مریم سقلانی، مریم خاکبازان، آزاده سقلانی و ... آمده‌اند.

در بخش رباعیات، چند رباعی از نغمه مستشار نظامی و علی حاجتیان فومنی آمده است که زیبا به وصف عاشورای حسینی نشسته‌اند:

می‌آمد و آب هم به پایش افتاد

در حنجر خشک نی، ندایش افتاد

آمد و علقمه عطشناک لبش

می‌رفت و در آب، دستهایش افتاد



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *