فرهنگ کتاب هدیه دادن را در خانوادهها ترویج کنیم/ «اردیبهشت نام دیگر توست»، روایتی از اوضاع سامرا در زمان داعش
زینب بخشایش نویسنده کتاب «اردیبهشت نام دیگر توست» در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، به ضرورت ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر مردم فرصت کافی برای مطالعه ندارند. جدای از گران بودن کتاب، دغدغهها نیز زیاد شده است، از طرفی نسخههای الکترونیکی ارزانتر و سریعتر در دسترس مردم قرار میگیرد و همه جا نیز همراهشان است.
وی کاهش قیمت کتاب را راهی موثر بر افزایش سرانه مطالعه در کشور دانست و افزود: کاهش قیمت کتاب و کاهش حجم مطالب در کتابها که کمک کند مخاطب اطلاعات را سریع دریافت و زمان کمتری برای خواندن ان صرف کند، راههایی هستند که برای کمک به افزایش سرانه مطالعه درکشور میتواند کمک بسزایی کند، البته نویسندگان توانمند مخاطبان خودشان را دارند و کسی که سراغ کتابهایشان میرود میداند اثر نویسنده محبوبش را میخواند و اگر حتی کتاب مورد نظر حجم زیادی داشته باشد باز هم آن را میپذیرد، خریداری می کند و برای خواندنش وقت میگذارد.
این نویسنده کتاب تصریح کرد: در کنار این ها خوب است که پدر و مادر فرزندان خود را از دوران کودکی با کتاب آشنا کنند. خودشان کتاب بخوانند و در سبد کالایشان حتما جایی برای کتاب خالی بگذارند. طبیعتا بچهای که با کتاب بزرگ شود در آینده کتابخوان خواهد شد و آموزه هایش را از کتاب به عنوان یک منبع موثق خواهد گرفت. مخصوصا که حالا عصر ارتباطات است و اطلاعات غلط به راحتی با فشردن چند دکمه و کلید در دسترس افراد قرار میگیرد.
بخشایش به فرهنگسازی در حوزه هدیه دادن کتاب در خانوادهها اشاره و ابراز کرد: هدیه دادن کتاب و معرفی کتابهای خوب به دوستان و اقوام نیز تاثیر زیادی در ترویج کتابخوانی و آشتی کردن مردم با کتاب دارد که اول از خانواده ها شروع می شود
وی در خصوص کتاب جدید خود با نام «اردیبهشت نام دیگر توست» عنوان کرد: نام کتابم در ابتدا «انار دلم هزار ترک دارد» بود که به خواست ناشر به «اردیبهشت نام دیگر توست» تغییر پیدا کرد. داستان درباره مارال، دختر جوانی است که تازه فارغ التحصیل شده و بسیار رویایی است. عاشق پیشه بوده و همسرش را بسیار دوست دارد. رمانتیک بازی هایش، او را به سفری میکشاند که مسیر زندگی اش را عوض میکند. مارال محجوب و مهربان است، اهل قضاوت کردن نیست، صبور است و زود تصمیم نمیگیرد؛ این ویژگیها از او زنی میسازد که همسرش و افرادی که او را میشناسند شیفته مرامش میشوند. این رمان موقعیتی حساس، از اوضاع سامرا در زمان حکومت داعش را بیان میکند.