صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«مردی برای همیشه»، نمایشنامه‌ای از زندگی امام موسی صدر/اثری از شهرام کرمی در انتشارات سوره مهر

۱۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۰:۰۱
کد خبر: ۵۳۷۸۰۴
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
«مردی برای همیشه» نمایشنامه ایی است که شهرام کرمی زندگی امام موسی صدر از مرحله تولد تا ربوده شدن وی در هفت صحنه برای نوجوانان به رشته تحریر درآورده است.

به گزارش خبرنگار  گروه فرهنگی ، اذان برای موسی، یک شاخه گل برای پروین، روزگار صور، اولین شهید، گفت وگو با سنگ، آزادی را باور کن و مردی برای همیشه عنوان هفت صحنه این نمایشنامه هستند.

شهرام کرمی مدیر مرکز هنر‌های نمایشی پیشتر در مراسم رونمایی از این اثر گفته بود: «این کتاب جزء کار‌های پر افتخار من است، چرا که برای نوشتن آن میل فراوانی داشتم. اگر قرار باشد از مجموعه آثارم یکی را انتخاب کنم و بگویم به کدام وابسته هستم، مردی برای همیشه جزء کار‌هایی است که واقعا با عشق آن را نوشتم و از آن همیشه به نیکی یاد خواهم کرد.

وی ادامه داده بود: وابستگی من به امام موسی‌صدر از دوران کودکی آغاز شد. من با نام ایشان از همان دوران آشنا شدم، عکسی در منزل ما از ایشان وجود داشت که دست زیر چانه قرار دارد و من همیشه چهره نورانی این مرد مومن در خاطرم هست و همیشه فکر می‌کردم امام موسی‌صدر امام حاضر ماست. از همان روز‌ها وابسته او شده بودم و یکی از ویژگی‌هایش جمال نورانی‌اش است.»

در بخشی از این نمایشنامه آمده است: "امروز جمعه چهارده خرداد سال هزار و چهارصد خورشیدی برابر با بیست‌وچهار رجب سال هزار و چهارصد و چهل‌وسه قمری من سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین صدر از اهالی ایران و ساکن لبنان در این زندان با دیوار‌های بلند برای شما نامه می‌نویسم. من امروز نودوسه ساله می‌شوم و تولد خود را در این ظلمت و تاریکی به امید دیدن آفتاب جشن می‌گیرم. می‌دانم هنوز کسانی چشم انتظار من هستند و من با صدای بلند فریاد می‌زنم که موسی صدر زنده است. با ایمان به وعده خدا یقین دارم به‌زودی آفتاب را خواهم دید. در این زندان بشارت خداوند بر ایوب پیامبر را به یاد می‌آورم و روز‌های روشن را انتظار می‌کشم. "

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *