صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

وقتی اختلاف دو طرف به کمتر از انگشتان یک دست محدود شد/ نقش "ویلیام برنز" در توافق هسته‌ای چه بود؟

۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۴:۱۰
کد خبر: ۵۳۶۱۱
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
خبرگزاری میزان: حمید بعیدی‌نژاد از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، در صفحه اینستاگرام خود خاطره‌ای را از ایام مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 در ژنو منتشر کرده است که در آن نکات قابل توجهی به چشم می‌خورد.
به گزارش گروه سیاسی میزان، حمید بعیدی‌نژاد از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، در صفحه اینستاگرام خود خاطره‌ای را از  مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 منتشر کرده است که در آن نکات قابل توجهی به چشم می‌خورد.

متن یادداشت بعیدی‌نژاد به این شرح است:

آن روز یکی از روزهای طولانی مذاکرات ما بود، روزی که خیلی زود از خواب بلند شده بودیم و بدون توقف تا ساعت  2:30 صبح آن روز بیدار بودیم.

یکسره جلسات رفت و آمد و گفتگوها ادامه داشت، بامداد 24 نوامبر 2013 مطابق با 3آذر ماه 1392 در ژنو.

از غروب آن روز مذاکرات وارد مرحله نهایی شده بود چون بعد از سه ماه مذاکراه‌ای فشرده، حالا اختلافات به تعداد انگشتان یک دست محدود شده بود.

غروب جلسه وزیران ایران و1+5 برگزار شد که توافقی بدست نیامد و بعد از آن وزیران بعضی تک تک و یا بعضی مثل وزیران چین و روسیه دو تایی به دیدن دکتر ظریف آمدند و توصیه کردند که در این مرحله آخر ایشان به فرمول‌های پیشنهادی طرف 1+5 رضایت بدهند.


آن لحظه عقربه‌های ساعت 2:40 صبح را نشان می‌داد و آمریکایی‌ها نیز از مواضع خود کوتاه نمی‌آمدند.


حالا اختلافات به دو عبارت کوتاه در یک جمله مهم محدود شده بود که ناظر بر مهم‌ترین بحث یعنی شناسایی روشن غنی‌سازی برای کشورمان از سوی همه اعضای 1+5 مربوط می‌شد کاری که به خاطر آن کشور ما مورد بیشترین تحریم‌ها و محدودیت‌ها قرار گرفت و شش قطع‌نامه توسط شورای امنیت و کلی مقررات تحریم یک جانبه توسط آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ما تصویب شده بود اما هیچ چیز قابل پیش‌بینی نبود و به خاطر اهمیتی که موضوع برای هر دو طرف داشت راه‌حل آن هنوز هم بسیار مشکل به نظر می‌رسید.


اما گفتگوها در راهروها ادامه داشت و آقای عراقچی و روانچی کماکان با برخی از معاونین سیاسی از جمله خانم شرمن در تماس بودند از خانم اشتون دیگر کاری ساخته نبود و او منتظر آخرین تماس‌های سیاسی بود، رد و بدل کردن آخرین نتایج مذاکرات و مشورت‌ها با دکتر ظریف ادامه داشت که تلفن موبایل یکی از دوستان زنگ خورد ویلیام برنز قائم مقام کری بود.


او که مشخص بود در همان اتاق کری است، خواهش کرد که پیشنهاد جدیدی از سوی آقای کری به دکتر ظریف منتقل شود آن پیشنهاد آغاز یک سری بحث‌های جدید از پشت تلفن شد که حول و حوش عبارت بندی‌های مختلفی برای حل مشکل همان بند مهم بود.


نفس‌ها در سینه حبس بود و دکتر ظریف با قاطعیت جمله‌بندی جدید را روی متن توافق می‌نوشت و آن‌ها را بالا و پایین می‌کرد.


یکباره برنز پای تلفن گفت که اگر این جمله آخری بتواند به نحوی دیگری نوشته شود ما هم مبنای آن را می‌پذیریم، این صحبت برنز هیجان جدیدی بین همه ایجاد کرد.


چشم‌انداز امید به تفاهم حالا برای همه نمایان شد، در این فضا عبارتی که محور مشخص مذاکرات بود و چندین بار تغییر کرده بود با کم و زیاد مختصری کامل شد و متن مورد توافق قرار گرفت.





ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *