صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

روایتی از یک چالش اجتماعی در «بدون نسخه»/نمایشی ساده اما تفکربرانگیز

۰۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۲:۴۸
کد خبر: ۵۳۴۸۶۳
بدون نسخه اثری متکی بر بازیگر و دیالوگ محور بوده و در کمترین میزان از دکور و طراحی صحنه به دنبال ایجاد فضای درست و رابطه صحیح بین دو بازیگر برای انتقال روایت به مخاطبان است، مخاطبانی که می بایست پس از روایت این اثر با سوالی در ذهن تماشاخانه سپند را ترک کنند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، "امیرحسین کزنق" نویسنده و کارگردان جوان تئاتر این شب‌ها در تماشاخانه سپند نمایش "بدون نسخه" را روی صحنه برده و توانسته با حداقل‌های اجرایی نمایشی نسبتاً قابل دفاع را روی صحنه ببرد.

بدون نسخه اثری کاملاً بازیگر و دیالوگ محور بوده و در کمترین میزان از دکور و طراحی صحنه به دنبال ایجاد فضای درست و رابطه صحیح بین دو بازیگر برای انتقال روایت به مخاطبان است، مخاطبانی که می بایست پس از روایت این اثر با سوالی در ذهن تماشاخانه سپند را ترک کنند. 

محمد رضا منصور و حمیدرضا کمال‌پور بازیگران این اثر هستند، بازیگرانی که منصفانه از پس نقش خود بر آمده و به خوبی روابط بین کاراکترها را ایجاد کرده اند، روابطی که ساختارمند و در جهت متن شکل گرفته و تا پایان انسجام نسبی خود را حفظ می کند. 

نمایش «بدون نسخه» بر اساس ساختار اجتماعی و دل‌مشغولی‌های مرسوم که انسان را مورد هجوم قرار می‌دهد جهان خود را برپا می‌سازد به طوری که مخاطب تصورش این موضوع باشد که در فاصله‌ای از خانه خود نشسته و ماجرایی را از نظر می‌گذراند.

جهان متن این اثر تلاش دارد که جزئیات را به شکلی هدایت کند که اتفاق‌ها و نتایج به شکل یکباره پیش نیاید، بلکه مسائل به نوعی نمایان شود که در طول زمان نمایش حرفی برای گفتن از سوی شخصیت‌ها وجود داشته باشد. حال یکی از دلایل این طراحی آن است که شرح دیالوگ‌ها با هدفی مشخص پیش بروند تا جهان‌بینی نویسنده همراه با دغدغه‌های موجود در ابتدا فرد را مورد خطاب قرار داده و سپس با جریانی معلوم به کلیت جامعه بپردازد.

البته این رویکرد در اثر بیشتر متوجه ارتباط بین شخصیت‌ها است که با قرار گرفتن در موقعیت مکانی معین شروع به برون‌ریزی کرده و از حواشی زندگی خود نکاتی را بازگو می‌کنند که به نوعی برگرفته از بازخورد‌های اجتماعی است. شخصیت‌ها در جهان این نمایش هویتی را برای خود ترتیب داده‌اند که بعنوان راوی از منزوی شدن و هدفی که برای خودشان در نظر گرفته‌اند می‌گویند تا سمت و سوی اثر از ابتدا مشخص باشد.

حال با این نگاه می‌توان چنین تلقی کرد که هویت، اجتماع و در نهایت تصمیم فردی هر یک از شخصیت‌ها سه ضلع این روایت قلمداد می‌شوند که سعی شده است در درام به صورت موازی هر سه عنوان را پیش بروند تا اهمیت موضوع بر مخاطب عیان شود.

در واقع جهان متن با کارکرد‌های تاثیرگذار خود قصد دارد تابویی از افراد جامعه را نمایان سازد که در آن شخصیت‌ها بعنوان ما به ازا‌هایی از افراد جامعه عمل می‌کنند که بین بودن یا نبودن دچار ابهام و عدم تصمیم‌گیری هستند.

مولفه روایت شاید بهترین انتخاب در درام این نمایش بوده که توانسته شخصیت‌ها را با بیان بخشی از زندگی خود نزد مخاطب عنصری برای همذات‌پنداری تعریف بدهد تا بتواند از آن طریق نقدی بر افراد جامعه و باور‌های آن‌ها وارد کند؛ لذا اهمیت شخصیت‌پردازی یکی از رویکرد‌هایی است که مورد نظر است تا بر اساس کنش‌ها و واکنش‌های هر یک از آن‌ها خرده پیرنگ‌ها را پیش گرفته و تحت تاثیر هدف اصلی قرار بدهد.

مسئله اصلی که می‌توان از نگاهی آن را هدف اثر، نقد باور‌های اشتباه و از زاویه‌ای دیگر قوه محرک به شمار آورد خودکشی انسان است. شخصیت‌ها در این نمایش بر اساس اتفاق‌هایی که در طول زندگی برایشان رخ داده و منزوی شدن در اجتماع، تصمیم به آن دارند تا مرگ را به شکل غیرطبیعی تجربه کنند.

حال در این میان شرح داده‌های جهان متن با لحنی طنز و ساختاری کمدی پیش می‌رود که ضرورت این انتخاب می‌تواند بازگوکننده این نکته باشد که آن‌ها حتی برای مردن نیز تصمیم قاطعی نگرفته و هنوز در انجام دادن آن مردد هستند. از نگاه دیگر این مسئله نقدی جدی بر هویت فردی دارد که متاسفانه انسان را در ازای نارکارآمد بودن در جوامع امروزی متحمل عمل خودکشی می‌کند.

البته باید این نکته را یادآور شد که تاثیر دیالوگ‌ها نیز به باور مخاطب یاری می‌رساند که ذهن خود را برای آگاهی گرفتن آماده سازد تا بتواند جامعه پیرامون خود با مسائل موجود بهتر مورد تحلیل قرار بدهد. شاید برشی که از زندگی این دو شخصیت در اثر لحاظ شده بسیار به کنش افراد جامعه که این واقعه تلخ را رقم می‌زنند نزدیک باشد که شاخص‌های خشونت را در الگوهای جهانی دائم دچار تغییر می‌کنند.

استفاده از فضای مینی‌مالیستی نیز یکی از کارکرد‌های مهمی است که به شکل مقطعی توانسته شناسنامه‌ای از شخصیت‌ها را به مخاطب ارجاع بدهد تا آن‌ها بدانند دلیل تصمیم خودکشی بر چه اساس و مبنایی در ذهن بازیگران این نمایش نقش بسته است. حال در این میان مولفه زمان با محدودیت‌هایی که برای شخصیت‌ها مسجل کرده آن‌ها را در تعلیقی سیال رها ساخته تا آن‌ها بتوانند با بررسی زندگی خود از پیش آوردن این اتفاق هولناک منصرف شوند؛ لذا موقعیت‌محور بودن ساختار روایی در درام این اثر را می‌توان رویکردی مناسب تلقی کرد که سبب پرسش و پاسخ‌های لحظه‌ای از سوی شخصیت‌ها می‌شود که هر یک از آن‌ها به این موضوع واکنش نشان می‌دهند.

حال در طراحی‌های موجود در این نمایش باید به تاکید موقعیت در نور‌های موضعی، فضاسازی، ریتم و تصویرسازی‌های مناسب اشاره داشت که مخاطب را ترغیب می‌کند تا در صدد کشف علت خودکشی و مرگ خودخواسته شخصیت‌ها هدایت شوند. شاید میزانسن‌های سیال از سوی کارگردان این نمایش جزو دلایلی باشد که تمام و کمال به برون‌ریزی شخصیت‌ها وابسته است تا اثرگذاری بیشتری را برای آگاهی رسانی به مخاطب در نظر داشته‌اند.

در واقع نمایش «بدون نسخه» کوشیده است تا هدف خود را پیرو آگاهی‌رسانی پیش بگیرد تا مخاطب بداند که در ابتدا احترام به هویت فردی و استفاده درست از شاخص‌های انسانیت مهمترین دلیل برای پیشرفت یک جامعه به شمار می‌آید.


برچسب ها: بدون نسخه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *