«تبلیغات» حلقه گمشده کتاب
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، عرصه کتاب طی سال جاری با مشکلات و حواشی فراوانی روبرو بوده که از جمله آنها میتوان به افزایش سرسام آور قیمت کاغذ، کاهش محسوس تیراژ کتاب و عدم ریسک پذیری ناشران در حمایت از مولفان جوان، نبود تبلیغات مناسب جهت افزایش سرانه مطالعه در کشور و همچنین افزایش چاپ کتب غیرمجاز و قاچاق اشاره کرد.
مسئله تبلیغات کتاب همواره یکی از مشکلات عمده صنعت کتاب در کشور بوده است، به نحوی که اخبار مرتبط با کتاب تنها به یک ماه میانی فروردین و اردیبهشت ختم شده و پس از آن اکثریت خبرهای مرتبط با کتاب بسیار کم و در فضای مجازی است، این مسئله به بخش چاپ و نشر لطمه جدی وارد میکند چراکه وقتی تقاضا نباشد چرخه عرضه و تولید از کار میافتد.
نبود تبلیغات مناسب مخصوصاً تبلیغات شهری جهت تهیج افکار عمومی به مطالعه بیشتر همیشه در سطح کلانشهر های کشور احساس شده و همچنان هم راهکاری برای حل این مشکل ارائه نشده است.
از یک سو میتوان به هزینه بالای تبلیغات برای ناشران دولتی و خصوصی اشاره کرد، به طور معمول تبلیغات شهری در جهت رویدادهایی فرهنگی بیشتر به سینما و گاهاً تئاتر خلاصه می شود که تراکنش مالی آنها اجازه تبلیغات میدهد اما در قبال کتاب هیچ ناشری با توجه به قیمت کتاب و همچنین فروش پایین آن نمی تواند هزینه تبلیغات را پرداخت کند.
فارغ از این مساله اتفاق دیگری که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد عدم حمایت از بخش کتاب از سوی نهادهای فرهنگی است، این نهادها که همواره در طراز سالانه بودجه خود بخشی را به کتاب اختصاص میدهند نه تنها در بخش تالیف قدمی بر نمی دارند بلکه در تبلیغات آثار همسو با خود نیز هیچ اقدامی نمیکنند.
از طرفی سایر نهادهای غیرفرهنگی نیز همواره در بودجه سالانه خود بخشی را برای رویدادهای فرهنگی در نظر می گیرند اما کتاب همیشه در این بودجه سالانه در ردیف آخر اهمیت قرار می گیرد، این نهادها ترجیح میدهند اکثریت این هزینه را به خرید بلیت سینما یا تئاتر تخصیص داده و یا پایان سال با هدیهای فرهنگی از جمله اقلام تجسمی به وظیفه فرهنگی خود پایان دهند.
وزارت ارشاد نیز به عنوان بزرگترین و مهمترین نهاد فرهنگی کشور در طول سال برنامه خاصی برای تبلیغات در بخش کتاب ندارد، طی سالهای گذشته تمام فعالیت کتاب اکثراً به مراسم رونمایی از کتب ختم میشود، مراسمی که میهمانان نزدیک ناشر و یا مولف را شامل شده و باز هم تاثیری در تبلیغات عمومی ندارد.
در این میان طرحهای زودگذری نیز در بخش تبلیغات دیده میشود اما این طرحها با توجه به اینکه تفکر خاصی در پس زمینه خود نداشته و یا برنامه ریزی بلندمدتی را برای خود متصور نشده اند به سرعت به کار خود پایان داده و تاثیرات بسیار مقطعی در بخش کتاب می گذراند.
از جمله این طرحها میتوان به پخش کتاب در اتوبوس و یا مترو اشاره کرد که به دلیل کیفیت پایین موضوعات، طراحی جلد و محتوای سطحی به زودی از میان جامعه حذف شدند، طرح هایی که شاید اگر پیش از اجرا با برنامه بهتری معرفی می شدند هنوز هم در میان مردم علاقمند داشتند.
نبود تبلیغات برای کتاب طی سالهای گذشته باعث شده که اکثریت جامعه هیچگاه نه تنها با تازه های کتاب هیچگونه آشنایی نداشته باشند بلکه در کل رفته رفته اشتیاق مطالعه کتاب را از دست بدهند، سرانه مطالعه در کشور هر روز در حال کاهش است و مسئولین فرهنگی با اینکه بر این مسئله واقف هستند اما هنوز هم برنامه ای برای حل این مشکل پیدا نکرده اند.