صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نگاهی تازه به اوتیسم در عرصه نمایش/روایتی جسورانه از یک کارگردان کار اولی

۲۷ تير ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۰:۰۱
کد خبر: ۵۳۳۷۳۰
نمایش «ماجرای عیب سگی در شب» نوشته سایمون استیونز به کارگردانی «افسانه کمالی» در تماشاخانه نوفل‌لوشاتو در حالی به کار خود پایان داد که این اثر را می‌توان یکی از معدود آثار مرتبط با بیماری اوتیسم در عرصه تئاتر نامید.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایش "ماجرای عجیب سگی در شب" نوشته "سایمون استیونز" به کارگردانی "افسانه کمالی" در تماشاخانه نوفل‌لوشاتو در حالی به کار خود پایان داد که این اثر را می‌توان یکی از معدود آثار مرتبط با بیماری اوتیسم در عرصه تئاتر نامید. 

وقایع این نمایش در انگلستان می‌گذرد و در واقع هسته اصلی داستان شرح سفر پرماجرای قهرمان داستان از سوئیندون به لندن است. داستان از زبان کریستین بون که دختری مبتلا به اوتیسم است، بیان می‌شود و از همین رو لحن ویژه و منحصربه‌فردی دارد. او به علت این بیماری خاص از درک مسائل عادی زندگی عاجز است، اما هوش فوق‌العاده‌ای دارد و دنیا را متفاوت می‌بیند.


این نمایش نخستین تجربه کارگردانی "افسانه کمالی" بازیگر سینما و تلویزیون است که حال برای آزمودن شانس خود پا به تئاتر گذاشته و در اولین گام سراغ نمایشنامه و اثر خاص و البته سختی رفته است، به تصویر کشیدن مشکلات افراد مبتلا به اوتیسم از منظر تئاتر رویدادی است که کمالی سعی داشته آن را به خوبی نمایش بگذارد. 

یکی از نقاط قوت فعالیت کمالی را باید در انتخاب بازیگران این نمایش دانست، بازیگران این اثر از طیف های مختلفی انتخاب شده و در میان آنان همکاری بین بازیگران با سابقه و جوانان تازه کار دیده می‌شود؛ اما نقطه قوت ماجرای عجیب سگ عجیبی در شب در انتخاب بازیگران زن اثر است که چندین پله بالاتر از مردها به ایفای نقش می پردازند. 

البته بدون شک از هارمونی و هماهنگی بدنی و فیزیکی بازیگران نباید به راحتی گذشت، حرکات منظم و همین طور در خدمت بودن بازیگر برای ارسال پیام متن و پیش برد درام اتفاق جالبی بود که ماجرای عجیب سگی در شب را به اثری خاص تبدیل می کرد. 

کمالی در این نمایش جسورانه عمل کرده اما بی تجربگی در برخی موارد برای وی سد بزرگی برای ارتباط با مخاطب ایجاد کرده است، استفاده از ویدئو وال در انتهای صحنه یکی از مشکلات اصلی اثر است، ابزاری که شاید در ابتدا جذابیت بصری ایجاد می کند اما در ادامه جلوی درام را گرفته و سر نخ های قصه را کاملا از دست مخاطب خارج می کند. 

شاید به تصویر کشیدن ذهن فرد مبتلا به اوتیسم در این نمایش مورد نظر کمالی بوده اما در نهایت هر اثر نمایشی نیازمند یک درام منسجم است، اثری که بتواند در منتها علیه خود خط داستانی را ارائه کند، اما ویدئو وال این کاربرد را کاملا از اثر گرفته است، مخاطب گاها آنچنان مجذوب این ابزار می شود که حواسش از اتفاق اصلی درام پرت شده و داستان اصلی را فراموش می کند. 

در برخی موارد هم چیدمان بازیگران در صحنه این مسئله را تشدید کرده است، پخش شدن تماشاگران در صحنه ای که عرض زیادی دارد و در عین حال پخش تصاویر متحرک از ویدیو وال به همراه موسیقی و حرکات بازیگران در لحظاتی ماجرای عجیب سگی در شب را اثری شلوغ و نامنظم نشان می دهد، باز هم باید یادآور شد که این گسستگی را نباید به پای ذهن فرد مبتلا به اوتیسم که کاراکتر اول نمایش است گذاشت. 

گفتنی است در کل نمایش ماجرای عجیب سگی در شب شاید نمونه ایده آل یک اثر نمایشی نباشد اما در جای خود برای گام اول یک کارگردان جوان حرکتی کاملا مثبت و رو به جلو محسوب می شود، حرکتی که می توان به آینده آن و استمرار فعالیت های افسانه کمالی امیدوار بود. 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *