هميشه در توليد خلاقيت داستانى از كودكان عقب هستيم/نویسندگان باید به دنیای کودکان نزدیک شوند
وی در همین راستا ادامه داد: در این میان برخی معتقدند که ادبیات کنونی نمیخواهد و نباید خواستهها و پندها را به صورت مستقیم انتقال بدهد، از نظر من اگر بخواهیم دیدگاه خود را خواسته یا ناخواسته به کودکان تلقین کنیم اتفاق مثبتی در عرصه ادبیات نخواهد افتاد.
این نویسنده کودک درباره راه توسعه و ترقی ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد: طی گذشت سالها، داستانها و افسانهها به پند تبدیل شده و قرنها بدین ترتیب به مردم عرضه میشدند، اما در دورههای بعد این شیوه تغییر کرده و ادبیات جدید پا به عرصه گذاشت، در این ادبیات زمانی که نویسنده اثر خلاق و جذابی را نگاشته و در آن بدآموزی نمیکرد، مخاطب را به خود جذب کرده و کودکان هم از آن اثر استقبال می کردند.
خورشاهیان تاکید کرد: تجربه نشان داده است نویسندگان با همه خلاقیتهایی که از خود نشان میدهند باز هم در تولید خلاقیت داستانی از کودکان عقبترند، کودکان داستانهای خود را از ذهن زلالشان سرچشمه می گیرند، طبیعتاً این خلاقیتها با قواعد و قوانین ما همخوانی ندارد، ما عموماً داستانها را با فکر و اندیشههای خود بیان میکنیم در حالی که کودکان با ذهن و دید خود به موضوع می پردازند و آنها از ما جلوتر هستند.
وی ابزار کرد: نوع دیگری از ادبیات کودک پس از مدتی پا به عرصه گذاشت که معتقد است نباید در داستانها پند داده شود و معتقد بودند نباید به کودک پند داد، ولی با این همه زمانی که تولید می شدند باز هم در حال پند دادن بودند، در این نوع داستانها محدود بوده و نویسنده یک دیدگاه جدید برای خودش تعریف میکند.
این نویسنده عرصه کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: باز هم معتقدم نگاه آدم بزرگها با کودکان بسیار متفاوت است و این امر از تجربیات ما نشات می گیرد، پس برای اینکه بتوانیم داستانی خوب برای کودکان بنویسیم باید از دنیای آدم بزرگها فاصله گرفته و به دنیای کودکان نزدیک شویم.