صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مشروح دیدار رهبر معظم انقلاب از خانواده شهدا

۲۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۷:۴۰
کد خبر: ۵۲۴۷۴۰
صفحه ریحانه منتسب به پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در فضای مجازی چنین پستی را منتشر کرد: مادر شهید ژان‌داوید: باورم نمی‌شد که آقای خامنه‌ای بیایند خانه‌مان! اول آمدنشان، من هنوز در همان حال و هوا بودم، اما خدایی، این‌قدر این مرد روحانی بود و این‌قدر فضای خانه غمزده ما را عوض کرد که من از این‌رو به آن‌رو شدم.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، صفحه ریحانه منتسب به پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب در فضای مجازی پستی به این شرح را منتشر کرد:


«دو روز پیش، یعنی هجدهم خرداد ۱۳۹۸، حاجیه خانم حلیمه خاتون خانیان، همسر گرامی شهید سیدحمزه سجادیان و مادر بزرگوار چهار شهید داوود، ابوالقاسم، کاظم و کریم، دارفانی را وداع گفتند. مادر شهیدی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکبار در سال ۶۷ و برای بار دوم در بهمن ۹۳ به منزل ایشان رفتند.

رهبر انقلاب اولین بار و در دیدار با خانواده‌ی یک شهید آشوری، احساسات خود را نسبت به این مادر بزرگوار بیان کردند. ایشان در هشتم دی ماه ۶۷ و یک هفته پس از دیدار با مادر شهیدان سجادیان، به خانه‌ی شهید ژان ژرژ ژان‌داوید (تاریخ شهادت ۶۷/۱/۸) رفتند. آنچه در ادامه می‌خوانید، روایت کتاب «مسیح در شب قدر» از این روایت است:

مادر شهید ژان‌داوید می‌گوید: «من آن روز‌ها حوصله هیچ‌چیز و هیچ‌کس را نداشتم؛ به‌خصوص اگر می‌خواستند در مورد ژان صحبت کنند. قبل از ظهر، دو نفر آقا با تیپ بسیجی‌ها آمدند دم در و گفتند یکی از مسئولین می‌خواهند بیایند دیدنتان! گفتم نمی‌خواهد بیایند! اما شب دوباره زنگ زدند. عصبانی بودم، گفتم نمی‌خواهم کسی بیاید. گفتند از مقامات هستند. گفتم حتی اگر بالاترین مقام مملکت باشد، بگویید اول پسر من را برایم بیاورد، بعد بیاید! بندگان خدا مانده بودند چه بگویند.
باورم نمی‌شد که آقای خامنه‌ای بیایند خانه‌مان! اول آمدنشان، من هنوز در همان حال و هوا بودم، اما خدایی، این‌قدر این مرد روحانی بود و این‌قدر فضای خانه غمزده ما را عوض کرد که من از این‌رو به آن‌رو شدم»

یکی از جملاتی که آیت‌الله خامنه‌ای آن موقع به مادر شهید داوید گفتند، روایت دیدار هفته‌ی پیش‌شان با خانواده شهید سجادیان بود:

«من خانواده‌هایی را دیده‌ام که چند شهید داشتند. همین هفته گذشته، من خانه یک شهیدی رفتم که چهار پسرشان و شوهر آن خانم شهید شده بودند. پنج تا عکس زده بودند آنجا به دیوار، چهار تا جوان مثل چهار دسته گل. انسان واقعا منقلب می‌شد. پدر هم بعد از بچه‌ها شهید شده بود. پرسیدم کی شهید شدند. تاریخ شهادت را که برای من گفتند، من دیدم که از شهادت اولی تا آخری، یک سال فاصله نشده، یعنی واقعا چیز عجیبی است ... من واقعا از استقامت آن خانواده تعجب کردم. پدر خانواده مرد خیلی مؤمنی بوده، ولی من احساس کردم پدر طاقت نیاورده، رفته بود جبهه مرتبا بعد از شهادت بچه‌ها، بعد از دو سه سال، او هم شهید می‌شود. اما مادر خانواده که نمی‌تواند برود جبهه؛ آن خانم بیچاره، همه آن کوه مصیبت را تحمل می‌کرد، تنهایی. من واقعا خیلی آن خانم را بزرگ و با ارزش یافتم، خیلی باعظمت دیدم آن خانم را.»



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *