اغتنام ماه مبارک رمضان برای کسب تقوا
***ماه مبارک رمضان، عید بزرگ مسلمانان
چون ماه ضیافت الهی است در این ماه فقط مومنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منان و کریم مینشینند. این غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسانها بلکه همه موجودات عالم از آن بهرهمندند؛ این، سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.
***روزه؛ یکی از پایههای اصلی تکامل انسان و تعالی معنوی او
بخشی از مسائل مهم مربوط به این ماه، در ذیل این آیه شریفه سوره بقره و آیات بعد از آن ذکره شده است، که من گوشه کوچکی از ان را در این خطبه عرضه میکنم.
اولا میفرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ» ما میدانیم که نماز و زکات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلکه قبل از رسول اکرم اسلامی (ص) در صدر احکام خود، نماز و زکات را داشتهاند. «أوصانی بالصّلوة و الزّکوة ما دُمتُ حیّا» از قول حضرت عیسی (ع) است که به مخاطبان خود میفرماید: خدا را به نماز و زکات وصیت کرده است. از آیات دیگر قرآن هم این معنا استفاده میشود آیه اولی که تلاوت کردم، میفرماید؛ روزه هم مثل نماز و زکات، در شمار احکامی است که مخصوص امت اسلام نیست؛ بلکه امم سابق و پیامبران گذشته هم مامور به روزه بودهاند.
این نشاندهنده این حقیقت است که در بنای زندگی معنوی انسانها در هر زمان همچنان که نماز لازم است و این نماز، رابطه معنوی میان انسان و خداست و همچنان که زکات لازم است و این نکات، تزکیه مالی انسان میباشد، روزه هم واجب و ضروری است و این یکی از پایههای اصلی تکامل انسان و تعالی معنوی اوست و الا در طول زمان و با تغییر ادیان این خط، ثابت و مستمر نمیماند.
البته روزه در ادیان مختلف و زمانهای گوناگون و به شکلهای دیگر وجود دارد؛ اما گرسنگی کشیدن و اندرون را از طعام خالی داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معینی بر روی تمتعات جسمانی بستن، خصوصیتی است که در روزه ادیان مختلف وجود دارد پس، روزه یک رکن اساسی در تعالی معنوی و تکامل روحی و هدایت و تربیت انسانی است.
***فایده روزه
بعد میگوید «لعلّکم تتقّون» یعنی این روز، پلکانی به سمت تقوا و وسیلهای برای تامین آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا این است که انسان در همه اعمال و رفتار خود مراقب باشد که آیا این کار مطابق رضای خدا و امر الهی است یا نه. این حالت مراقبت و پرهیز و برحذر بودن دایمی، اسمش تقواست.
***معنای تقوا
نقطه مقابل تقوا غفلت و بیتوجهی و حرکت بدون بصیرت است. خدا، ناهوشیاری مومن را در امور زندگی نمیپسندد. مومن باید در همه امور زندگی، چشم باز و دل بیدار داشته باشد. این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همه امور زندگی، برای انسان مومن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد، کاری که میکند، بر خلاف خواست خدا و طریقه و ممشای دین نباشد. وقتی این مراقبت در انسان به وجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او، بر طبق خط مشیی است که خدای متعال معین کرده اسم این حالت هوشیاری و توجه و تنبیه در انسان تقواست که در فارسی به پرهیزگاری ترجمه شده و مقصود از پرهیزگاری این است که حالت پرهیز و برحذر بودن، همیشه در انسان زنده باشد. فایده روزه این است.
***فایده تقوا
اگر ملتی یا فردی دارای تقوا بود تمام خیرات دنیا و آخرت برای او جلب خواهد شد. فایده تقوا، فقط برای کسب رضای پروردگار و نیل به بهشت الهی در قیامت نیست؛ فایده تقوا را انسان باتقوا در دنیا هم میبیند. جامعهای که با تقواست جامعهای که راه خدا را با دقت انتخاب میکند و با دقت نیز در ان راه حرکت میکند، از نعم الهی در دنیا هم برخورد میشود، عزت دنیوی هم به دست میآورد و خد علم و معرفت در امور دنیا هم به او میدهد. جامعهای که در راه تقوا حرکت میکند فضای زندگی آن جامعه فضای سالم و محبتآمیز و همراه با تعاون و همکاری بین آحاد جامعه است.
تقوا، کلید خوشبختی دنیوی و اخروی است بشریت گمراه که از انواع سختیها و رنجهای شخصی و اجتماعی مینالد، چوب بیتقوایی و غفلت و بی توجهی و غرق شدن در منجلابی که شهواتش برای او فراهم کرده است میخورد. جوامعی که عقب افتادهاند، حالش معلوم است. جوامع پیشرفته عالم هم اگرچه از بعضی جهات خوشبختیهایی دارند –که همان ناشی از هوشیاری و بیداری در بعضی از امور زندگی است-، اما دچار خلاها و کمبودهای مرگباری هستند که نویسندگان و گویندگان و هنرمندان انها، امروز با صد زبان آنها بیان میکنند.
***روزه مقدمه تقوا
تقوا، اول و آخر پیامبران است. در سورههای مختلف قرآن میخوانید اولین سخنی که انبیای الهی به مردم گفتهاند توصیه به تقوا بوده است. اگر تقوا باشد، هدایت الهی هم هست؛ و اگر تقوا نباشد، هدایت الهی هم به صورت کامل نصیب فرد و جامعه نمیشود. این روزه مقدمه تقواست.
خداوند در یک آیه دیگر از سوره حدید میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ» تقوا موجب میشود که خدای متعال نوری را در قلب و زندگی و راه شما قرار بدهد تا بتوانید در پرتو ان نور حرکت کنید و راه زندگی را پیدا نمایید. بشر نمیتواند با سردرگمی حرکت بدون شناختن مقصد و هدف، حرکت انسانی میسور نیست. این نوری که میتواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان دهد ناشی از تقوا و پرهیزگاری است. توصیه همه انبیا و اولیا به تقواست.
***ضرورت فرض دانستن تقوای الهی در همه امور زندگی
من به شما برادران و خواهران نمازگزار توصیه میکنم که در همه امور و آنات زندگیتان تقوای الهی را بر خود فرض و لازم بشمارید؛ مخصوصا کسانی که در جامعه مسئولیت بیشتری دارند. اگرچه در جامعه اسلامی همه مسئولند، اما هر چه مسئولیت بیشتر و بار سنگینتر باشد زاد و توشه تقوا بیشتر مورد نیاز است. آن کسانی که در جامعه مسئولند باید بر مایه تقوای خود بیفزایند بدانند که چه میکنند و بفهمند که آیا رضای الهی در این حرفی که میزنند در این اقدامی که انجام میدهند و در این عملی که میکنند هست یا نه؟ این معیار و ملاک است اگر ما تقوا را پیشه خودمان بکنیم والله قویترین قدرتهای مادی هم نخواهد توانست سر سوزنی در این راه مستقیمی که ما طی میکنیم انحراف به وجود بیاورند.
***غنیمت شمردن ماه رمضان
ماه رمضان را مغتنم بشمارید این رونها را با روزهداری و این شبها را با ذکر و دعا به سر ببرید فصل دعا هم همین ماه مبارک است. اگرچه همیشه انسان باید با رشته دعا به خدا متصل باشد، اما آیه «إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ.» در سوره بقره، در خلال همین آیات مبارکه مربوط به روزه و ماه رمضان است. در وسط آیات روزه و ماه رمضان این آیه «إِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیب» آمده که همه انسانها و همه بندگان را به دعا و توجه سوق میدهد و دعوت میکند.
***دعا عامل نشاط و حرکت جامعه
رابطه دعا، رابطه قلبی شما با خداست دعا یعنی خواستن و خدا را خواندن. خواستن، یعنی امیدواری. تا امید نداشته باشد، از خدا چیزی را درخواست نمیکنید. انسان ناامید که چیزی طلب نمیکند. پس، دعا یعنی امید، که ملازم با امید به اجابت است، این امید به اجابت، دلها را مشعل میکند و منور نگه میدارد به برکت دعا، جامعه با نشاط و اهل حرکت میشود.
***ماه رمضان؛ بهار قرآن
این ماه همچنین بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از قرآن و حقایق معارف آن است. آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمیفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را میفهمند به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنی آشنا نمیشوند و انس نمیگیرند میبینید که آیه «لَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» -یعنی خداوند مومنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است- در کشورهای عربی و به وسیله مردم عرب زبان در دنیا خوانده میشود، اما به ان عمل نمیگردد در آیات قرآن، توجه و تنبیه و تدبر نیست؛ لذا کشورهای اسلامی عقب ماندهاند.
***لزوم انس با قرآن
انس با قرآن یعنی قرآن خواندن و باز خواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آنها را فهمیدن. فارسی زبانها میتوانند از ترجمه قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنی را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها فکر و تامل کنند.
اگر در آیات قران تامل کنیم اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسانهایی را تربیت کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند و همین معارف است ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود با دنیای مدرن مظلم جاهلیت جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن.
منبع: ماه مبارک رمضان در کلام حضرت آیتالله خامنه ای (پیشخوان شماره ۳۴)
بیانات در خطبههای نماز جمعهی (خطبه اول) ۱۳۶۹/۰۱/۱۰
انتهای پیم/