عطش رسانهها، غیبت اسپانسرها/ اولین معارفه بدون سیاهی لشکر
مارک ویلموتس سرمربی تیمملی در مراسمی متفاوت نسبت به مربیان قبلی تیمملی، قرارداد خود را مقابل نمایندگان رسانههای گروهی امضا کرد.
۱- فوتبال ایران در گذشته تجربه تلخی از انتخاب سرمربی تیمملی داشت؛ هواداران فوتبال فراموش نمیکنند در گذشته کلمنته با چه ماجراهایی به ایران آمد و تمام مسئولان فدراسیون، از هیئت رئیسه تا کارمندان رده پایین، حتی برخی مسوولان سازمان تربیت بدنی به فرودگاه رفتند و روی پله برقی، آن اتفاق زشت رخ داد.
در برخورد با ویلموتس، اما رفتاری حرفهای شاهد بودیم؛ تنها مهدی تاج در قامت رئیس فدراسیون فوتبال از ابتدا مذاکره با مربیان مختلف را آغاز کرد. در این مدت سایر مسئولان فدراسیون به ندرت حتی مصاحبهای درمورد انتخاب سرمربی جدید داشتند. تاج که مسئولیت این پروژه را برعهده داشت، امروز در اقدامی خوب از رسانهها دعوت کرده بود تا در مراسم امضای قرارداد سرمربی جدید شرکت کنند. در مراسم امروز حتی از دبیر فدراسیون یا نواب رئیس، روسای کمیتههای مختلف فدراسیون که درگذشته پای ثابت عکسهای یادگاری بودند، خبری نبود.
۲- در انتخاب کیروش، فدراسیون فوتبال آنقدر هیجان زده بود که برخلاف قواعد حرفهای، امضای قرارداد او در دفتر رئیس وقت سازمان تربیت بدنی انجام شد تا از این انتخاب بهرهبرداری سیاسی و جناحی شود. همین مساله تبعات سنگینی برای فدراسیون فوتبال درپی داشت. کیروش بعدها از این موضوع سواستفاده کرد و اغلب برای به کرسی نشاندن خواستههایش، راه سازمان تربیت بدنی یا دفتر رئیس جمهوری را در پیش میگرفت و با این رفتارش به رئیس فدراسیون بیاحترامی میکرد.
مقایسه مراسم امضای قرارداد کیروش ویلموتس، نشانهای واضح از تغییر رویه در فدراسیون فوتبال است. دخالت نکردن وزارت ورزش و جوانان نکته مهی است که نباید از آن به سادگی گذشت. در مرحله نخست سفر ویلوتس به ایران، برخلاف پیشبینیها ملاقاتی با وزیر ورزش در دستور کار قرار نداشت. در مراسم معارفه امروز هم نمایندگان وزارتخانه کنار تاج و سرمربی دیده نشدند. از این بابت مراسم امروز متمایز از گذشته برگزار شد. اگر در گذشته از فدراسیون فوتبال بابت تصمیمات نادرست انتقاد میشد، منصفانه نیست امروز از برگزاری مراسم خوبی که تدارک دیده بودند، تمجید نکنیم.
۳- در کنار اتفاقات مثبتی که از ابتدای پروسه مذاکره تا امضای قرارداد با ویلموتس رخ داد، چند نکته دیگر هم بود که میتوانست به این مراسم پرستیژ و شخصیت بالاتری بدهد. در دنیای فوتبال مرسوم است که هنگام امضای قرارداد، فدراسیونها برای کسب درآمد از اسپانسرها و حامیان مالی استفاده کنند. امضای قرارداد و توافق با سرمربی تیمملی ایران، همیشه برای رسانهها از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ از صدا و سیما تا خبرگزاریها و مطبوعات، همگی به صورت ویژه این مراسم را پوشش میدهند؛ در فضای که عطش اطلاع رسانی در رسانهها شکل گرفته و هتل المپیک مملو از نمایندگان رسانههای گروهی شده، فدراسیون فوتبال میتوانست از فرصت پیش آمده نهایت بهره را ببرد و با نصب بنر اسپانسرها، درآمد خوبی کسب کند.
این فرصت همیشه نصیب فدراسیون فوتبال نمیشود که یک مربی بزرگ به ایران بیاید. البته این موضوع منحصر به فدراسیون فوتبال نیست. یکی از راههای درآمدزایی چه در تیمملی و چه در باشگاهها، کسب درآمد از طریق اسپانرها و حامیان مالی است. همه میدانیم که شرکتهای بزرگ تبلیغاتی مراسم معارفه سرمربی تیمملی ایران را غنیمت میدانند تا تبلیغات خود را در رسانهها به نمایش بگذارند. شاید مهدی تاج در پروسه انتخاب سرمربی تیمملی دغدغههای بزرگتری داشته. بیشک او نمیتواند جزییات مراسم معارفه را هماهگ کند. اگر کمیته بازاریابی و اقتصادی فدراسیون کمی باهوش عمل میکرد، از این فرصت درآمد خوبی نصیب تیمملی و فدراسیون فوتبال میشد.
۴- درمجموع فوتبال ایران آهسته آهسته قدمهای حرفهایگری را برمیدارد و مراسم امروز یا برنامههایی نظیر برگزاری جشن قهرمانی تیمها که هرسال با طراحی جدید شکل و شمایل بهتری به خود گرفته، نشان میدهد فوتبال ایران درحال پوستاندازی و گذر از دوران آماتوری به سوی حرفهای شدن است.
فوتبال از نظر شکل بازی و قوانین در تمام دنیا یکسان است؛ ۱۱ بازیکن در حضور داوران ۹۰ دقیقه مقابل هم بازی میکنند. در تمام دنیا تماشاگران و علاقمندان به فوبال بلیت میخرند تا به ورزشگاه بروند و به تماشای تیم محبوب خود بنشینند. اما این جزییات است که تفاوتها را رقم میزند. اگر فوتبال ایران به جزییات توجه کند، اقتصاد فوتبال را جدی بگیرد و از کنار موضوعاتی که به ظاهر ساده و دم دستی میرسد نگذرد، بدون شک فوتبال ایران ظرفیتهای فراوانی دارد و میتواند فراتر از آسیا قدم بردارد و قلههای بزرگری را فتح کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *