ترفند عجیب سارق برای ناشناس ماندن/بعد از سرقت گوشی مردم لباس هایم را عوض می‌کردم تا شناسایی نشوم
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، آخرین روز‌های اردیبهشت ماه امسال بود که مأموران کلانتری نارمک در جریان سرقت‌های سریالی گوشی‌های شهروندان قرار گرفتند. با توجه به حساسیت ماجرا، مأموران تحقیقات گسترده‌ای را در این خصوص آغاز کردند. شواهد حاکی از آن بود که همه سرقت به یک شیوه و روش آن هم در ساعت‌های پایانی شب رخ داده است این یعنی به احتمال زیاد همه این سرقت‌ها را یک نفر انجام داده است.
بررسی‌ها ادامه پیدا کرد و مأموران در ادامه رسیدگی به این پرونده با مورد عجیبی روبه رو شدند. گاهی اوقات سرقت‌ها در یک محدوده و فاصله زمانی کوتاهی از یکدیگر اتفاق افتاده بود، اما افراد مالباخته هرکدامشان لباس سارق را یک رنگ اعلام می‌کردند.
از آنجایی که مأموران مطئن بودند سرقت‌ها توسط یک نفر انجام می‌شود و شگرد او یک شکل است با این حال تفاوت رنگ لباس متهم گره کوری به پرونده انداخته بود. با این حال تلاش مأموران ادامه پیدا کرد تا اینکه سرنخ‌ها به یک متهم سابقه دار رسید.
سرهنگ علی رضا ناصری رئیس سرکلانتری چهارم در گفتگو با خبرنگار گروه جامعه اظهار داشت:بررسی‌های حاکی از آن بودکه در این پرونده پای سارق سابقه داری به نام سعید در میان است.
وی ادامه داد:متهم در پرونده خود شش فقره سابقه زندان به دلیل شرب خمر، درگیری، سرقت ثبت کرده بود، به هرحال کار ادامه پیدا کرد و مأموران توانستند صبح آخرین روز اردیبهشت ماه با شناسایی مخفی گاهش متهم را در عملیاتی غافلگیران شناسایی و دستگیر کنند.
رئیس سرکلانتری چهارم پلیس گفت:تا به امروز حدود ۱۰ نفر شاکی متهم را شناسایی کرده اند وتحقیقات برای روشن شدن زاویای پنهان آن در دست تحقیق است.
گفتگو با متهم
قد بلندی دارد، چند تی شرت روی هم پوشیده، این‌ها همان لباس‌هایی است که در زمان سرقت عوض می‌کرد تا کسی او را نشناسد. حالا به پایان راه رسیده و برای چندمین بار است که باید دوباره روزگارش را پشت سر بگذارد. در ادامه گفت و گوی خبرنگار گروه جامعه میزان با این متهم سابقه دار را می‌خوانید.
چندسال داری؟
۲۴ سال
در پرونده ات آمده که شش فقره زندان داری، با این سن و سال کم این ماجرا کمی عجیب نیست؟
نمی‌دانم
به چه جرم‌هایی به زندان افتادی؟
درگیری، مشروب خوری، سرقت
این بارهم به اتهام سرقت دستگیر شدی، یعنی زندان برای تو درس عبرت نشد؟
هربار که به زندان می‌روم به خودم می‌گویم این آخرین بار است، اما پس ازآزادی وقتی نمی‌توانم کاری برای خودس دست وپا کنم و به پول احتیاج پیدا می‌کنم دوباره وسوسه می‌شوم و دوباره دست به سرقت می‌زنم.
این بار چند گوشی سرقت کردی؟
نمی‌دانم، اما داخل پرونده ام آمده ده نفر مرا شناسایی کردند.
باگوشی‌های سرقتی چه کار می‌کردی؟
کاری نمی‌کردم، اگر می‌توانستم به مالخر می‌فروختم
از شگرد و شیوه سرقت هایت بگو؟
شب که خیابان خلوت می‌شد با موتورم گشت می‌زدم تا سوژه مورد نظرم را پیدا کنم. بیشتر هم به سراغ افرادی می‌رفتم که در خیابان بدون توجه به اطرافشان مشغول صحبت کردن با تلفن همراه بودند. در یک لحظه با موتور کنارشان قرار می‌گرفتم و با سرعت گوشی را از دستشان می‌قاپیدم.
برای اینکه شناسایی نشوی، یک کار عجیب و غریب هم انجام می‌دادی؟ از این کار بگو.
وقتی یک گوشی را سرقت می‌کردم، بلافاصله به خانه می‌رفتم، لباسم را عوض می‌کردم و دوباره به خیابان می‌آدم. با این روش پلیس به دنبال فردی بود که مثلا تی شرت سفید به تن داشت، اما آن را عوش کرده بودم و تی شرت قرمز به تن داشتم.
حالا فکر می‌کنی چه آینده‌ای در انتظارت است؟
نمی‌دانم، بیرون هم که بیایم، چون به ادم سابقه دار کار نمی‌دهند، دوباره مجبورم دست به سرقت بزنم.
جعفر پاکزاد