صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مولفه‌های افول قدرت آمریکا

۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۹:۴۶
کد خبر: ۵۱۹۰۱۸
دسته بندی‌: سیاست
امروزه جایگاه آمریکا با دهه ۶۰ و ۷۰ بسیار متفاوت است. ستاره قدرت آمریکا از منظرگاه بسیاری از متخصصان و جامعه شناسان شناخته شده در این کشور، رو به افول است. فضایی که امروز در حوزه قدرت آمریکا مشاهده می‌کنیم هم این را به ما می‌گوید.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، «سیدرضا صدرالحسینی» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه در یادداشتی نوشت: برای درک مناسب از جایگاه آمریکا در نظم جهانی و جهت پیشرفت این کشور در آینده باید، قدرت کنونی این کشور را در عرصه‌های مختلف امنیتی، سیاسی، اجتاعی و اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم.

در دهه‌های گذشته تعریفی از مولفه‌های قدرت داشتیم که بخش اعظم آن در حوزه تجهیزات نظامی بود. اما در دو دهه گذشته با تغییراتی که در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پدید آمده است، امروز دیگر مولفه قدرت، موضوع نظامی نیست بلکه مسائل متعددی را در برمی‌گیرد.

امروزه جایگاه آمریکا با دهه ۶۰ و ۷۰ بسیار متفاوت است. ستاره قدرت آمریکا از منظرگاه بسیاری از متخصصان و جامعه شناسان شناخته شده در این کشور، رو به افول است. فضایی که امروز در حوزه قدرت آمریکا مشاهده می‌کنیم هم این را به ما می‌گوید.

در دهه‌های گذشته که مولفه قدرت نظامی، مهمترین شاخصه اقتدار یک کشور شناخته می‌شد؛ حرکت ناوگان آمریکا به هر سمت و سویی که انجام می‌گرفت، در آنجا زلزله سیاسی رخ می‌داد.

ولی هم اینک کمتر از دو هفته از کودتای آمریکا در حیاط خلوت آن‌ها در آمریکای لاتین نمی‌گذرد و همان ونزوئلایی که در دهه‌های گذشته در اختیارشان بود ومردم آن براساس اعتقادات ملی گرایانه و استقلالی که می‌خواستند، علیرغم میل آمریکایی‌ها شرایط را تغییر دادند. امروز دیگر نمی‌توان ادعا کرد آمریکا با دارا بودن قدرت نظامی، به عنوان کدخدای جهان و کسیکه هراقدامی کند، به پیروزی خواهد رسید.

از سوی دیگر، آمرکایی‌ها به گفته خودشان ۲۲ تریلیون دلار بدهی دارند؛ وقتی درباره قدرت اقتصادی یک نظام سیاسی صحبت می‌کنیم، مشخصا مبتنی بر منابع و صرف آن بایستی بحث کنیم این بدهی ناشی از یک انحراف بزرگ در منابع و هزینه‌هایی است که این اقتصاد بزرگ با خود حمل می‌کند. اقتصادی که ۲۰ هزار میلیارد دلار ظرفیت دارد امابیش از این مقدار دارای بدهی ملی مواجه است و اگر بدهی عمومی آن را که بر تمام ایالات متحده آمریکا و افراد تقسیم کنیم، می‌بینیم این رقم بزرگتر است و چه بسا به رقم بیش از ۵۰ هزار میلیارددلار ارتقا یابد.

اما یکی دیگر از شاخص‌های قدرت درنظام بین الملل، مقایسه آن کشور با دیگر قدرت هاست، یعنی در نظرگیری قدرت آمریکا در مقایسه با روسیه و چین است. باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که از قدرت یکجانبه دردنیا عبور کرده‌ایم. هم اکنون تئوری‌های مبتنی بر قدرت، بر این مسئله استوارند که کلونی‌های قدرت خواهیم داشت نه تک کشور‌های قدرتمند. به عنوان یک قطبی کردن جهان.

از سوی دیگر در حال حاضر شاهدیم؛ آمریکایی‌ها غیر از مسائل اقتصادی در مسائل سایبری هم با چینی‌ها دچار چالش‌هایی هستند. اگر با آن نگاه و تعریف قدرت‌های تک قطبی می‌توانستیم صحبت کنیم، امروز یک همچین قدرتی نباید به وجود می‌آمد.
 
لذا بجز قدرت مقابله‌ای چین در حوزه اقتصاد با هژمون آمریکا، آنها در چند حوزه با هم درگیر هستند که یکی از آنها سایبر است.سایبر؛ علم جدیدی است که ابتدائاً در آمریکا تبلور یافت، اما سرعت رشد این علم در مناطق دیگر دنیا به گونه‌ای است که آمریکایی‌ها گهگاه ادعا می‌کنند که در برخی از مراکز حساس شان، هکر‌هایی وارد شده‌اند. واقعیت این است که آنهادر حوزه سایبر نمی‌توانند ادعا کنند که قدرت بلامنازع در دنیا هستند.

درست است که جماهیرشوروی، مانند سابق نیست و یک روسیه و ۱۵ کشور از آن بیرون آمده؛ اماهیچکس نمی‌تواند بگوید، امروز آمریکا در شرایطی از قدرت نظامی است که هیچ کشوری اعم از روسیه و چین نمی‌توانند با او مقابله کنند.

تعداد کلاهک‌های اتمی آمریکا بیش از دیگران است، اما این موضوع نیز نمی‌تواند، تنها مولفه قدرت و هژمون بین‌المللی محسوب شود، بنابراین در مقایسه این موارد کاملا مشخص است که در دو حوزه علوم نوین که سایبر است و علوم قدیمی که نظامی و اقتصادی است، فاصله آمریکایی‌ها، با رقبای‌شان کاهش یافته است.

پیش بینی می‌شود در سال ۲۰۲۵ قدرت اقتصادی چین از آمریکا جلو بیفتد؛ البته آمارو اطلاعات زمان کمتری را تخمین زده است؛ بنابراین اگر نخواهیم بگوییم آمریکایی‌ها عقب افتادند، اما به رقبای خود نزدیک شدند و باتوجه به مشکلات عدیده‌ای که در داخل دارند، بعید می‌دانم بتوانند به رقبای خود نزدیک کنند.

در حوزه داخلی آمریکا می‌توان گفت، زیرساخت‌های بسیار قدیمی دارند که متعلق به ۳۰ سال قبل است و هیچ تغییری نکرده اند. آن‌ها نتوانسته اند در نیو اورلئند که بیش از یک دهه قبل سونامی آمد، مشکلات مردم را برطرف کنند؛ لذا اندیشمندان آن‌ها در کتابخانه‌ها و نیز مردم عادی این کشور درباره افول آمریکا نسبت به گذشته اتفاق نظر دارند.

امروز آمریکایی‌ها نسبت به مهاجرین، مواد مخدر، سبک زندگی، مشکلات خانوادگی، کودکان و زنان گرفتاری‌های زیادی دارند. از زمان اوباما مشکل بیمه وجود داشت و امروز نیز بخش قابل توجهی از مردم این کشور بابت این مسئله گله‌مند هستند.
 
با توجه به آمار رسمی خودشان ۴۰ میلیون آمریکایی زیرخط فقر هستند که این برای کشوری که ادعا می‌کند، بزرگترین، قدرتمند‌ترین و دارای شوکت زیاد در دنیاست، یک عدد شکننده است؛ بنابراین آمریکا نه فقط در حوزه‌های هایتک بلکه در حوزه‌های عادی زندگی هم با دشواری‌های فراوانی روبرو شده است.
 
آن‌ها یک وزارتخانه کهنه سربازان دارند که طبق آمار، در ماه حداقل ۱۶ نفر از اعضای این مرکز خودکشی می‌کنند. این نشان می‌دهد، گذشته از آسیب‌هایی که در جنگ‌های مختلف با دیگر کشور‌ها دیدند؛ مشکلات فراوانی هم از جهت بودجه و توانمندی‌های اجتماعی دارند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *