آیا انگلیس و آمریکا پشت پرده اعتراضات فرانسه هستند؟
مهمترین کشورهای عضو اتحادیه اروپا انگلیس، فرانسه و آلمان هستند که جمهوری اسلامی ایران نقش آنها را در ماجرای مذاکرات هستهای و توافقی که در پی آن به دست آمد، دیده است.
در سازمانی مانند اتحادیه اروپا کشورهایی که از قدرت سیاسی و اقتصادی بیشتری برخوردارند حرف اول را میزنند و اعضای دیگر اتحادیه مجبور به تبعیت از چنین کشورهایی هستند.
حتی به اعضای دیگر اتحادیه اجازه رشد اقتصادی و سیاسی به اندازه کشورهایی همچون انگلیس، فرانسه و آلمان نیز داده نمیشود چرا که بیم آن میرود آنها جای کشورهای قدرتمند اتحادیه اروپا را بگیرند.
بحرانهای اقتصادی که هر از گاهی برای کشورهایی چون یونان، اسپانیا، ایتالیا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی ایجاد میشود، برنامه کشورهای قدرتمند اتحادیه اروپا است تا از پیشرفت چنین کشورهایی جلوگیری کنند.
به کشورهایی که پیش از این در اردوگاه بلوک شرق اروپا قرار داشتند نگاه کنید، کدام یک از آنها توانسته پیشرفت قابل توجهی داشته باشد؟!
اکنون انگلیس عزم خروج از اتحادیه اروپا را دارد و چند سالی است که درگیر این تصمیم شده است.
اگرچه هنوز تکلیف قطعی تصمیم انگلیس روشن نشده اما با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، باید یک کشور با نفوذ جایگزین او در این اتحادیه شود.
خلاء وجودی انگلیس قطعاً در اتحادیه اروپا احساس خواهد شد و البته مغایرت و مخالفت های سیاسی انگلیس با سیاست های اتحادیه اروپا نیز نمود خواهد یافت.
انگلیس خود یکی از کشورهای با نفوذ سیاسی است، سیاستهای مداخله انگلیس همواره با دخالت های مستقیم و غیر مستقیم در امور دیگر کشورهای دنیا بوده است و پس از خروج از اتحادیه اروپا نیز ادامه خواهد داشت.
اما جدایی انگلیس بدون تبعات نخواهد بود، اکنون فرانسه با اعتراضات مردمی روبرو است، جلیقه زردها هر شنبه به خیابان ها رفته و نسبت به سیاست های امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه اعتراض میکنند که بارها با واکنش تند نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی روبرو شده است و تاکنون چندین نفر از شهروندان فرانسوی کشته شدهاند.
فرانسه جزو سه کشور برتر اتحادیه اروپا است که هم در زمینه سیاسی و هم در زمینه اقتصادی تأثیر گذار است.
اعتراضات و ناآرامیهایی که اکنون در فرانسه دیده میشود، اگرچه خاستگاه و ریشه مردمی دارد و اعتراضات به حق آنها است، اما پس از قصد انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، تحلیلهایی می توان ارائه داد که نشان میدهد دستی از بیرون به اعتراضات دامن میزند.
فروکش نکردن اعتراضات مردمی پس از گذشت چند ماه خود مسئلهای است که باعث شده تا فرانسه با یک مشکل داخلی درگیر باشد و قطعاً مشغولیت سیاست داخلی فرانسه، به این کشور اجازه نمیدهد که بتواند یا بخواهد به تحولات پیرامونی و بین المللی دقت داشته باشد.
انگلیس و آمریکا نیز چنین سیاستی را دنبال میکنند، به این مفهوم که از اتفاقات فرانسه و اعتراضاتی که وجود دارد، به هیچ عنوان نگران و ناخرسند نیستند بلکه استقبال هم میکنند چرا که شرایط موجود در فرانسه از قدرت گیری این کشور برای یکه تازی در اروپا جلوگیری خواهد کرد.
جدای از این که مردم فرانسه نسبت به سیاستهای حکام خود معترض هستند و در این ماجرا حق با معترضان فرانسه است، اما بی تردید انگلیس و آمریکا از این شرایط موجود بهره برداریهای سیاسی خود را دارند.
فرانسه هیچگاه نمیتواند همچون انگلیس برای آمریکا باشد، آمریکا با انگلیس روابطی خارج از اتحادیه اروپا داشته و دارد و با خروج انگلیس از اتحادیه این روابط گسترده تر و آشکارتر هم خواهد شد.
اگر فرانسه در تلاش برای قدرت اول شدن در اتحادیه اروپا باشد، انگلیس و آمریکا از آن جلوگیری خواهند کرد همچنان که پس از آغاز اعتراضات مردمی در فرانسه، چنین شد.
اعتراضات این فرصت را برای انگلیس و آمریکا آماده کرد تا بتوانند به این بحران دامن بزنند و از فروکش کردن اعتراضات جلوگیری کنند.
اکنون پشت پرده ادامه اعتراضات در فرانسه، آمریکا و انگلیس قرار دارند. نه این که اعتراضات از آغاز، کار انگلیس یا آمریکا بوده است، بلکه از میان راه با سوء استفاده از شرایط فرانسه، فرصت را غنیمت شمرده و از آب گل آلود ماهی خود را صید میکنند.
فرانسه اگر بتواند قدرت سیاسی اروپا شود، برای آمریکا و انگلیس مشکل ساز خواهد شد. این کشور سعی دارد تا بتواند جایگاه خود را در معادلات اروپا و بین المللی افزایش دهد که این خواسته خوشایند آمریکا و انگلیس نیست.
فرانسه اگر میخواهد در اروپا نقش بیشتری داشته باشد به مانند انگلیس باید از اتحادیه بیرون برود و اکنون اگر خروج از اتحادیه اروپا را به همه پرسی بگذارد احتمال زیاد مردم نیز رأی به خروج خواهند داد.
به هر صورت فروپاشی اتحادیه اروپا برای دیگر کشورهای دنیا راه مبادلات و مناسبات سیاسی و اقتصادی را هموارتر میسازد.