واکاوی این موضوع که چرا کارآفرینی رونق نمیگیرد؟
واکاوی این موضوع که چرا کارآفرینی رونق نمیگیرد؟
شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چرا با وجود این همه برنامهریزی برای رونق کارآفرینی در کشور، هنوز به نقطه مطلوبی در این حوزه نرسیدهایم. در ادامه این مطلب به سه دلیل اصلیتر که باعث این ناکامی شدهاند، اشاره میشود.
پرده اول: دولتمردانی که اهل کسب و کار نیستند
نامزد سابق ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه یعنی «میت رامنی»، دلیل اصلی انتخاب شدنش را در سال ۲۰۱۲، تجربه کسب و کار میدانست و به تازگی گفته است: «میخواهم بندی در قانون اساسی داشته باشیم، تا بگوید که رئیس جمهور باید قبل از آنکه رئیس جمهور آمریکا شود، حداقل سه سال سابقه اشتغال به کسب و کار داشته باشد.» در ایران نیز البته چنین قانونی نداریم، ولی این نکته جای تامل زیادی دارد. به عنوان مثال حداقل ما به یاد نداریم که هیچکدام از وزرای بازرگانی در دولتهای مختلف کشورمان قبل از زمان وزارت با چند میلیون تومان از پول خودشان کسب و کاری را راه اندازی و مدیریت کرده باشند. به نظر میرسد تا زمانی که فردی در گود چنین ماجراهایی قرار نگیرد، شناخت درستی از مشکلات نخواهد داشت و نتیجهاش هم سیاستگذاریهای درست برای حل مشکلات نخواهد بود.
پرده دوم: نمایندههایی که با کارآفرینی آشنا نیستند
«سر توماس مور» در فیلم «مردی برای تمام فصول» هر بار برای رسیدن به خانه پادشاه باید توسط قایق از رودخانهای عبور میکرد. در یکی از سکانسهای این فیلم، گفتوگویی بین او و قایقران رد و بدل میشود که ارزش تحلیل دارد. «توماس مور» از کرایه مسیر میپرسد و قایقران میگوید: «چلسی به هامپتون، موافق جریان آب، یک و نیم پنی و هامپتون به چلسی، خلاف جهت آب، باز هم یک و نیم پنی! من مطمئن هستم کسی که این قیمت را تعیین کرده، خودش یک بار هم پارو نزده!» به نظر میرسد که این مثال درباره بعضی نمایندگان مجلس در کشور خودمان در حوزه کارآفرینی صدق میکند، چرا که اگر نمایندههای مجلس با گوشههایی از مشکلات کارآفرینها آشنا و دست و پنجه نرم کرده بودند، به طور قطع در پی اصلاح برخی قوانین بر میآمدند.
پرده سوم: مردمی که عاشق کارمندی هستند
بعضی از مردم دوست ندارند از منطقه امن خود خارج شوند و زندگی و کار خود را با ریسک موفقیت توام سازند. آنها بیحوصلهتر از آن هستند که به کشف موضوعات جدید بپردازند یا تمایلی داشته باشند که ایدهای که نیازهای دیگران را برطرف میسازد، در ذهن بپرورانند و در عمل، آن ایده را به کسب و کاری تبدیل کنند. آنها عمدتا دوست دارند، هفت ساعت از زمان خود را به کاری به دور از هر دغدغهای سپری کنند و سپس بقیه روز را در کنار خانواده یا دوستان به سرخوشیهای روزانه و گاهی بیهدف خود برسند. چنین افرادی با بیانگیزگی و تنبلی باعث میشوند که بیحرکتی و غیر مولدی در جامعه تشدید شود. برای این دسته از افراد، زمان با ارزشترین منابع نیست و برای همین شاهد هستیم در بعضی ادارات و سازمانها، کارکنان زمان را گوهر گرانبهایی که تکرار شدنی نیست، نمیپندارند. آنها تقریبا روی کارهایی که قادر به انجامش هستند، تمرکز نمیکنند و برایشان مهم نیست که قدم بعدی چه خواهد بود و چگونه میتوانند پیشرفت کنند یا کاری کنند که دنیا جای بهتری برای زندگی کردن شود.
شجاعت و قدرت تغییر را در خودتان پرورش دهید
این سه پرده به خوبی نشان میدهد که فضای کارآفرینی در کشور ما دچار چه مسائلی است و این انتظار بیجایی است، اگر تنها به یک علت از علل مساله بغرنج کارآفرینی بپردازیم و از سایر موارد در این شبکه مسائل غافل بمانیم. در دنیای کارآفرینی با فراز و نشیبهای زیادی مواجه خواهید شد. در این بین گاهی خودتان را نیز به چالش میکشید و باید شجاعت و قدرت تغییر بسیاری از عادات قدیمی خود را داشته باشید. اگر از منطقه امن زندگی خارج نشوید و به ماجراجوییهای تازه تن ندهید، معنی واقعی زندگی را نخواهید یافت. البته هیچ تضمینی هم وجود ندارد که ریسکپذیری و تغییر عادتهای قدیمی به ارتباطات عالی و تجارب فوقالعاده منجر شود، ولی اگر در وضعیت همیشگی خود باقی بمانید و منتظر باشید تا موفقیت به سراغتان بیاید، اتفاق خاصی رخ نمیدهد. البته کارآفرینی مسیر همواری نیست که هر کسی بتواند به راحتی در آن گام نهد و شاید این نیز یکی از دلایلی است که بیشتر ما دوست داریم به سمت کارمندی سوق پیدا کنیم و کاری روزمره و تکراری را برای کسب درآمد برگزینیم، اما اگر تمایل دارید، میزان روحیه کارآفرینی را در خودتان جویا شوید، به چهار پرسشی که در اینفوگرافیک این پرونده مطرح شدهاند، پاسخی درست بدهید. چهار سوال مهمی که پاسخ مثبت به آنها پیشنیاز کارآفرین شدن است
• آیا من میتوانم یک کارآفرین موفق شوم؟
• آیا قادر به مذاکره هستید؟
مهارتهای مذاکره به شما کمک میکند تا کسب و کار خود را از خطرات احتمالی نجات بدهید، پول کمتری خرج کنید، دوستان و همراهان بیشتری به دست آورید و در قراردادها و مناقشات کاری بتوانید از حقوق خود صیانت کنید. این مهارت یکی از مهمترین پیش نیازها برای یک کارآفرین موفق شدن است.
• آیا توان مواجهه با ریسک را دارید؟
اگر جواب شما به این سوال «خیر» است، کارآفرینی برای شما مناسب نیست چراکه ممکن است، در مسیر کارآفرینی به کرات زمین بخورید و مجبور باشید همه چیز را از نو بسازید. اگر توان مقابله با فشارهای کاری و استرس را ندارید، تلاش برای کارآفرین شدن را رها کنید و به فکر شاغل شدن در حرفه دیگری باشید!
• آیا خلاق هستید؟
تفکر خلاق برای یک کارآفرین از نان شب هم واجبتر است. اگر ایده پرور و خلاق نیستید، به دنبال کارآفرینی نروید، چون آب در هاون کوبیدن است. شما باید هر لحظه در ذهنتان به ایدههای جدید فکر کنید. اگر میتوانید راههای جدیدی برای حل مشکلات پیرامونتان پیدا کنید، باید به شما تبریک گفت، چون خلاق هستید.
• آیا مستقل هستید؟
شاید شما در گام اول تلاشتان به نتایجی برسید که برخلاف تصور خودتان و اطرافیانتان باشد. اگر مستقل نباشید کارتان گره خواهد خورد. هرچند نباید مشاوره گرفتن از صاحبان فکر و تجربه را فراموش کنید و به بهانه مستقل بودن دچار تک روی شوید. مشاوره بگیرید، همفکری کنید و در نهایت خودتان تصمیم بگیرید.
مشکلات محصولات ساخته شده را شناسایی کنید!
طبق یک آمار جالب و منتشر شده توسط اداره کار آلمان، خلق یک محصول جدید در ۴۲ درصد از مواقع با شکست روبهرو میشود، چراکه معمولا نیازی به آن محصول وجود ندارد و همین نکته قبل از تولید به درستی بررسی نشده است! بنابراین و قبل از هر تصمیمی، یک کارآفرین موفق به جای اینکه محصولات جدید و اعجاب برانگیز تولید کند باید به دنبال این باشد که مشکلات محصولات مشابه را شناسایی و برطرف کند. به گزارش یوکن و در ادامه به نکاتی اشاره خواهد شد که شما باید قبل از کارآفرین شدن از آنها مطلع باشید.
سعی نکنید که راه صد ساله را یک شبه طی کنید
حتی شرکتهایی مثل یاهو و آمازون که به کسب موفقیت یک شبه شهرت دارند، نیز به سه سال زمان نیاز داشتند تا به درآمدزایی برسند. بسیاری از شرکتها برای رسیدن به موفقیت مد نظر، بیش از ۱۰ سال تلاش میکنند بنابراین اگر برای کسب درآمد به طور مثال از طریق راهاندازی استارت آپ خود برنامهریزی کردهاید، خود را برای یک مسیر تقریبا طولانی و دشوار آماده کنید، اما به آینده هم امید زیادی داشته باشید.
روی نقاط قوت خود متمرکز شوید
موفقیتی که در پی آن هستید، به دنبال نقاط قوت شما به وجود خواهد آمد بنابراین بیشتر وقت خود را روی این نقاط متمرکز کنید. تمام افراد نقطه ضعف دارند. پیشنهاد میکنیم که آنها را فراموش کنید یا اینکه فردی را برای برطرف کردن آنها استخدام کنید. تمرکز روی نقاط ضعف باعث میشود که از بهترین حالت خود دور شوید و زمان بهینه خود را از دست بدهید.
تیمی از افراد مناسب را در اطراف خود جمع آوری کنید
هیچ کاری را نمیتوان به تنهایی انجام داد. ما به کمک نیاز داریم، اما باید مطمئن شویم که این کمکها از محل مناسبی دریافت میشوند. شکست استارت آپها در ۲۹ درصد از مواقع مربوط به تیم ناکارآمدی است که فراهم کردهاند؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم که برای ارزیابی اعضای تیم خود زمان بیشتری را صرف کنید؛ بهترینها را انتخاب و برای پیشبرد هدف خود آنها را استخدام کنید.
ارزش نوآوریهای خود را درک کنید
اگر خودتان ارزش خدمات و نوآوریهای خود را درک نکنید، خرید آنها توسط سایر مردم غیر ممکن خواهد شد چراکه مصرفکنندگان نمیدانند که شما قصد فروش چه محصولی را دارید. محصول را به سادهترین و واضحترین شکل ممکن معرفی کنید تا مصرف کننده تشخیص دهد که آیا به خدمات و محصول شما نیاز دارد یا خیر.
مشتریهای خود را بشناسید
بسیاری از کارآفرینان با تشخیص نوع مشتریان خود دچار مشکل میشوند. اگر شما توان پاسخ به چنین سوال سادهای را ندارید، پس بازاریابی را عملا غیر ممکن میکنید. اگر بتوانید با صراحت و دقت بیشتری این موضوع را تشریح کنید، بازاریابی هدفمندتر و موفقتری خواهید داشت؛ این موضوع در نهایت به فروش بالاتر منجر خواهد شد.
از اشتباهات دیگران درس بگیرید
اشتباهات میتوانند فرصتهای یادگیری فوقالعادهای را ایجاد کنند، اما برای یاد گرفتن از آنها مجبور نیستیم که خودمان آنها را تجربه کنیم. بسیاری از کارآفرینها در قدمهای ابتدایی با شکست مواجه میشوند؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم که دلایل شکست آنها را بررسی کنید و از راههایی که به آن شکستها منجر میشوند، دوری کنید. با این کار میتوانید در زمان، پول و استرس صرفه جویی کنید.
بدون فروش، تجارتی نخواهید داشت
فروش به منزله اکسیژن است و جان تجارت شما بدون آن از بین میرود. درگیر شدن در بخشهای طراحی محصول، بازاریابی، برنامهریزی، استخدام نیروی جدید، نام تجاری و ... بسیار مهم است، اما فراموش نکنید که کسب و کار خود را برای به دست آوردن پول راه انداختهاید و بدون فروش، پول هم در کار نخواهد بود.