«شقیقههای سفید» درباره هویت و جعل هویت در زندگی کنونی است
چطور شد به رماننویسی روی آوردید؟
من از سنین خیلی پایین با نوشتن داستان کار نویسندگی را شروع کردم و تا پیش از اتمام تحصیلات متوسطه آرام آرام به نمایشنامهنویسی روی آوردم و بعد هم روی نمایشنامه نوشتن ماندم.
بعد از این دوره هیچ وقت عادت نوشتن داستان را کنار نگذاشتم و بیشتر برای دل خودم کار میکردم تا اینکه اتفاقاتی روی داد که تصمیم گرفتم یک مضمون بخصوص را تبدیل به داستان بلند کنم.
وقتی نوشتن «شقیقههای سفید» تمام شد و نتیجهاش برایم بسیار راضیکننده بود احساس کردم خالی از لطف نیست که داستانم چاپ شود.
مهمترین عاملی که باعث شد تا به چاپ اثر ترغیب شوید، چه بود؟
اینکه این رمان با فضاهای عمومی تجربه شده زندگی ما به عنوان یک ایرانی معاصر اتصال داشت و میتوانست تابع سنت همیشگی کارهایم یعنی داشتن نسبت روشن با شرایط زیستی مخاطب باشد، من را علاقهمند به چاپ آن کرد.
«شقیقههای سفید» چه اثری است؟
این اثر یک داستان اجتماعی معاصر درباره سالهای نخست پس از جنگ در ایران است و گوشه چشمی هم به مسائل مهاجران، مهاجرت و مهاجران غیر ایرانی ساکن در ایران دارد.
«شقیقههای سفید» یک رمان زنانه است و بنا بر نظر برخی از افراد این اثر یکی از قدرتمندترین پرداخت زنان در ادبیات معاصر به شمار میرود.
چه ویژگی از این کتاب باعث بهتر دیدهشدنش شد؟
مسئله مهم اصرار بر جور دیگر زندگی کردن است که در این رمان جزو محورهای اصلی ماجراست.
در این میان من امیدوارم با شرایط موجود این کتاب برای نمایشگاه بینالمللی امسال به چاپ دوم برسد.
در این کتاب چه چیزی مورد بررسی قرار گرفته است؟
در «شقیقههای سفید» گوشهای از زندگی یک زن ایرانی مطرح میشود که بدون اراده و خواست خودش با مسئله مهاجرت پیوند خورده است. این رمان درباره مهاجرت نیست بلکه مهاجرت یکی از محورهای روایتش است.
«شقیقههای سفید» آنقدری که درباره هویت و جعل هویت در زندگی کنونی ایرانی است درباره چیز دیگری نیست و این نمونههای واقعی به مهاجرت هم ارتباط پیدا میکند.
نمونه آنچه در این کتاب روی میدهد را در دنیای واقعی دیدهاید؟
بله، خیال یک نویسنده از یک چیز تغذیه میشود و آن تجربه زیستی خود یا جامعهای است که در آن زندگی و تنفس میکند.
بعد از موفقیتهایی که به واسطه نگارش «شقیقههای سفید» حاصل شد آیا باز هم تصمیم به نگارش رمان جدید دارید؟
به قدری برای این رمان تشویق شدم که فکر میکنم از برنامه کاریام چنین تصمیمی را دور نگه ندارم، اما آنچه مسلم است این است که بسیار دلی و برای خودم خواهم نوشت تا به نتیجه برسد.
من انگ رماننویسی را همچون شعر در تمام زندگیام داشتهام، اما به مثابه یک اتفاق حرفهای که بخواهم از آن درآمد کسب کنم، نگاه نکردهام و به همین دلیل فکر میکنم به شکل اصیلتری بتوانم آن را تعقیب کنم. مضامینی در ذهنم بوده و است که حس میکنم با توجه به تشویقها و توصیهها احتمالا به شکل جدی و به قالب رمان فکر خواهم کرد.
مهمترین اتفاقی که برای این اثر افتاد چه بود؟
مهمترین رویداد، اقدام برای گرفتن مجوز چاپ بود که آسان به دست نیامد، اما در نهایت به اتفاقی به نفعم منجر شد. این رمان با یک یا دو بار بازنویسی، مجوز چاپ گرفت و من موفق شدم با همکاری نشر عنوان آن را چاپ کنم.
آیا از بازخوردها راضی بودید؟
بله، طبق صحبتهای ناشر، این رمان هم مورد استقبال منتقدان و هم مخاطبان کتاب قرار گرفته است.