آشنایی با سلمان پارسی به واسطه مطالعه «نالههای عشق»
این کتاب لحنی شاعرانه دارد و از سه راوی برخوردار است که هر سه خود سلمان هستند. همچنین در این اثر ادبی سعی شده تا در برخی موقعیتهای داستانی تلاطمات احساسی و روحی سلمان را نشان دهد.
در حقیقت «نالههای عشق» کتابی است که براساس مستندات تاریخی و نسخ متعدد خطی نوشته شده و در آن به تمام احساسات، نوع نگرس سلمان پارسی با روایت زندگیاش میپردازد برای مثال در قسمتهایی از این اثر تردیدها و واکنشهای وی در مواجهه با عقاید و رسوم ادیان ایرانی به گونهای رمزگونه مطرح شده است.
در این کتاب ماجرای زندگی و شخصیت سلمان پارسی براساس سه وجه نفس اماره، لوامه و مطمئنه روایت شده است.
نصرالله قادری در «نالههای عشق» از واژگان و اسامی زبان باستانی ایرانی بهره گرفته که مختص به قهرمان اصلی داستان است.
در معرفی این کتاب آمده است:
نالههای عشق حکایت غریب غربت خاک است که خداوند بسیار دوستش میداشت و بر او سلام میفرستاد. حکایت محبوبی است که باز به سراغ من آمد، با همان صلابت و استواری همیشگی و به همان نرمی و مهربانی آسمانی و مثل همیشه در فضایی عطرآگین و مهگون از هفت سفر سبزش گفت: از صفر تا صفر، سفر سبز آغاز و انجام! از آن هنگام که زاده شد تا آن وقت که به سفری بیبازگشت رفت و همدمش را تنها گذاشت. از هنگامهای که در کودکی نگهبانی آتش میداد و اورمزد را ستایش میکرد تا وقتی ترسا شد و تا زمانی که در یثرب دل به آخرین فرستاده آسمانی سپرد. تا وقتی که خانه گرامیترین زن زمینی که مادر پدر خویش بود، را دید که به خشم و غضب جهل در آتش میسوزد، تا آن هنگام که به امیری مداین رفت؛ و تا مرگ، مرگی از آن دست عاشقانه و زیبا که سبز بود! نالههای عشق حکایت اوست.