مقاومت یک محور؛ شکست سه رژیم/ معامله قرن راهی زبالهدان تاریخ
رژیمهای سعودی، صهیونیستی و آمریکا امیدوار بودند با حذف بشار اسد از قدرت در سوریه، ایجاد مناطق سهگانه حکومتی در عراق و کنار زدن انصار الله از عرصه سیاسی یمن توان اثرگذاری جبهه مقاومت را کاهش دهند، اما خروجی تحرکات میدانی پیام دیگری دارد.
برای این منظور شهرک ابودیس واقع در حومه شرقی بیت المقدس به عنوان پایتخت به فلسطینیها واگذار میشود و در مقابل رژیم صهیونیستی از سه الی پنج روستای عربی و محلههای شرق و شمال بیت المقدس عقب نشینی میکند. براین اساس شهر قدیم و دره اردن در کنترل صهیونیستها خواهد بود و دولت فلسطین اجازه برخورداری از ارتش یا تجهیزات سنگین نظامی ندارد.
در واقع ماحصل اجرای کامل معامله قرن، خاتمه دادن به درگیری میان رژیم صهیونیستی و فلسطینی ها - بخوانید پایان دفاع مشروع فلسطین از حقوق قانونیاش -، تشکیل دو کشور با مرزهای مشخص در این محدوده، عینیت یافتن اسرائیل به عنوان کشور یهودی و سیطره صهیونیستها بر تمام شهر قدس است. در این میان به دلیل سکوت در خصوص وضعیت آوارگان فلسطینی مشخص است که آنها اجازه بازگشت به سرزمین اجدادی خود را نخواهند داشت و بلکه در جهت تحقق معامله قرن و الحاق ۱۰ درصد دیگر از کرانه باختری به رژیم صهیونیستی، بر تعداد آوارگان افزوده میشود.
موضع کشورهای غرب آسیا به طرح معامله قرن
دسته بندی کشورها در مواجه با طرح به اصطلاح صلح دولت آمریکا، همان دسته بندی بازیگران منطقهای در خصوص سایر مسائل سیاسی و امنیتی است. بر این اساس کشورهای حوزه خلیج فارس به سرکردگی عربستان همسو با رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل میکنند و جمهوری اسلامی، سوریه، عراق و گروههای مقاومت در طرف دیگر قرار دارند.
در این زمینه بن سلمان(صدامک سعودی) در اواخر سال ۲۰۱۷ پیشنهاد داد ابودیس به جای قدس به عنوان پایتخت فلسطین به رسمیت شناخته شود. این پیشنهاد در شرایطی ارائه شد که چند روز قبل از آن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، اعلام کرده بود واشنگتن اورشلیم (قدس شریف) را به عنوان پایتخت رژیم منحوس صهیونیستی به رسمیت میشناسد.
پیشنهاد ولیعهد سعودی در شرایطی عنوان شد که مطابق مفاد قرارداد اسلو در سال ۱۹۹۳، بخش شرقی قدس شریف پایتخت دولت آینده فلسطین در نظر گرفته شده بود و لذا چنین اظهاراتی خلاف یک توافق بین المللی محسوب میشد.
در این راستا سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، اردن و مصر هم مخالفتی با برنامه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا ندارند و حتی شواهد موید آن است که در ماههای اخیر و در جهت عادی سازی روابط با صهیونیستها به اجرای معامله قرن نیز کمک خواهند کرد.
در این میان مردم فلسطین تنها ابزارشان برای بیان مخالفت با سیاستهای واشنگتن و تل آویو مقاومت در عرصه میدانی و حضور پرشمار در فضای مجازی برای تنویر افکار عمومی جهان است. هشتک «اورشلیم (قدس) پایتخت فلسطین است» در همین خصوص راه اندازی شد.
جمهوری اسلامی ایران، گروههای مقاومت مانند حزب الله، جهاد اسلامی، حماس و همچنین دولتهای عراق و سوریه در زمره مخالفان این طرح به شمار میروند.
اما آل سعود امیدوار است با جلب همراهی قطعی کشورهای متحد خود در منطقه و همچنین پذیرش هزینههای مادی این طرح نظر مساعد رژیم صهیونیستی و آمریکا را برای سیاستهای منطقهای خود به دست آورد. تلاشهای ریاض برای عادی سازی روابط با صهیونیستها تکهای از این پازل است که سعودیها انتظار دارند به تغییر چینش بازیگران در منطقه به سود آنها منتهی شود.
بن سلمان برای ارتقا جایگاه سیاسی عربستان به قدرت منطقه و پیروزی در رقابت با ایران، حاضر است با صهیونیستها بر سر سرزمین فلسطین معامله کند. از نگاه ریاض اگر این نقشه عملیاتی شود عربستان متحد ارزشمندی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد شد که از قبال این جایگاه سعودیها میتوانند نظم جدیدی در منطقه شکل دهند.
موانع پیشرو اجرای طرح معامله قرن
بحث انتخاب ابودیس پیش از این، در سال ۲۰۰۰ نیز مطرح شد، اما با توجه به حساسیت مسلمانان به بیت المقدس هرگز در مرحله اجرا قرار نگرفت. از زمان ایجاد رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ مردم منطقه و همچنین ساکنین فلسطین به اشکال مختلف با این سناریو مبارزه کرده اند. چهار جنگ بزرگ اعراب با رژیم صهیونیستی، شکل گیری گروههای مقاومت، راه اندازی چهار انتفاضه و راهپیماییهای بازگشت از جمله مبارزات آنها در این بازه زمانی بوده است؛ بنابراین هرچه واکنش مردم فلسطین در نوار غزه بیشتر تداوم یابد، امکان پیگیری این طرح سختتر خواهد بود.
علاوه بر این تغییر معادلات میدانی در عراق، سوریه و یمن به نفع جبهه مقاومت و جنبشهای مردمی، تبدیل به مانعی برای تحقق معامله قرن شده است. رژیمهای سعودی، صهیونیستی و آمریکا امیدوار بودند با حذف بشار اسد از قدرت در سوریه، ایجاد مناطق سه گانه حکومتی در عراق و کنار زدن انصارالله از عرصه سیاسی یمن توان اثرگذاری جبهه مقاومت را کاهش دهند. براین اساس امکان مقابله با حزب الله لبنان، حماس و همچنین جمهوری اسلامی ایران در حوزه حمایت از فلسطین سهلتر میشد، اما شرایط مطابق نقشههای آنها رقم نخورد و این مساله باعث شد تا پیگیری طرح صلح ترامپ به تعویق افتد.
در این رابطه حتی عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی منطقه با رژیم صهیونیستی نمیتواند کاتالیزور طرح مذکور باشد. زیرا تغییر افکار عمومی این کشورها نبست به سرنوشت فلسطین که امروز تبدیل به نماد مقاومت اسلام در برابر غرب و صهیونیستها شده است، به راحتی امکان پذیر نیست. در شرایط کنونی بهره گیری از رسانههای مختلف برای آگاهی سازی مردم از برنامههای آمریکا و رژیم صهیونیستی و امتیازگیری سران برخی کشورهای عربی یک اقدام موثر در شکست معامله قرن به شمار میرود.
لازم به ذکر است با توجه به شدت عمل اولیه واشنگتن و تل آویو برای تحقق این طرح و اجرای پروژه انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، در یک سال گذشته هیچ اقدام موثری در ادامه این روند صورت نگرفت. زیرا آنها به خوبی میدانند توان مقابله با واکنش جهان اسلام و به ویژه مردم فلسطین و گروههای مقاومت را ندارند.
نکته دیگر آنکه روسیه و اتحادیه اروپا هم عدم موافقت خود را عملیاتی کردن طرحهایی که مغایر مفاد حقوق بین المللی و توافقهای گذشته است اعلام کرده اند؛ لذا رژیم صهیونیستی نمیتواند روی همراهی اروپا و روسیه حساب کند.
در نهایت آنکه ورود سوریه به فاز بازسازی سیاسی و اقتصادی، تحکیم موقیعت دولت در عراق و آشکار شدن توانمندیهای حزب الله در عرصه نبرد شرایط را برای طراحان و مجریان معامله قرن بیش از گذشته سخت خواهد کرد. براین اساس به نظر میرسد معامله قرن هم همچون سایر پروژههای به اصطلاح صلح روی میز باقی بماند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *