آقای کلانتری، کارشناسان مدافع شکارفروشی را معرفی کنید!
به گزارش گروه جامعه ، موضوع شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست که طی یک سال گذشته در دستور کار این سازمان قرار گرفته از همان روزهای نخست تا به امروز، واکنشهای انتقادآمیز بسیاری را به همراه آورده است: صدور ۱۰۵ مجوز برای شکار چارپایان در مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی از یک سو و صدور مجوزهایی با تعداد نامعلوم در قرقهای خصوصی که تعدادشان به سرعت رو به افزایش است، از ابعاد مختلف مورد انتقاد واقع شده است.
جمعی از دانشگاهیان و پیشکسوتان حوزه محیط زیست از جمله متخصصان بومشناسی، اساتید محیط زیست دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی دانشگاه محیط زیست، اساتید حوزه حیات وحش و پارک های طبیعی، متخصصان گیاهشناسی، مدرسان دانشگاه های معتبر کشور و ... بارها با طرح استدلال علمی نقد خود را نسبت به شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست در اختیار رسانهها قرار داده و نسبت به پیامدهای جبرانناپذیر این اقدام در شرایط کنونی حیات وحش کشور هشدار دادهاند.
بسیاری از گروه های مردمی، کارشناسان و فعالان محیط زیست با انتشار نامههای سرگشاده و یادداشتهای علمی، جمعیتهای کنونی چارپایان را فاقد ظرفیت شکار دانسته و تاکید کردهاند که قربانیان صدور مجوز شکار، تنها حیواناتی که هدف گلوله قرار میگیرند نیستند بلکه حضور شکارچیان و صدای پیاپی شلیک گلوله در زیستگاههایی که به خودی خود برای وحوش ناامن هستند از یک سو و تخلفاتی که در قالب شکار مجاز صورت میگیرد از سوی دیگر، بقای وحوش را در زیستگاههای کمآب و علوفه با چالشی مضاعف مواجه میکند.
همچنین تا کنون بیش از ۳۰ تن از نمایندگان مجلس از جمله علی بختیاری، علی ابراهیمی، علی اکبری (نماینده بجنورد)، سید راضی نوری، علیمحمد شاعری، عباس پاپیزاده پالنگان، رسول خضری، جبار کوچکینژاد، مهرداد بائوج لاهوتی، علی وقفچی، اصغر سلیمی، فریده اولادقباد، عبدالکریم حسینزاده، عبدالله حاتمیان، ابوالفضل موسوی بیوکی، نصرالله پژمانفر، هاجر چنارانی، بهروز بنیادی و سیدحسین نقوی حسینی نسبت به این رویکرد منتقد شدهاند. اعضای کمیسیون کشاورزی و فراکسیون محیط زیست، از بعد تخصصی و برخی دیگر از نمایندگان از جمله اعضای کمیسیون امنیت ملی، از بعد امنیتی حضور شکارچیان خارجی را که عموما سبقه نظامی دارند و حضور مسلحشان در کنار چند محیطبان ساده، تهدیدی برای امنیت ملی کشور به شمار میورد مورد انتقاد قرار دادهاند.
این در حالی است که بهجز ذینفعان شکار و بنیانگذاران قرقهای اختصاصی تا کنون کسی درصدد دفاع از شکارفروشی سازمان حفاظت محیط زیست چه در مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست و چه در قرقهای خصوصی برنیامده است؛ اما کلانتری، گویی این انتقادات که هر دستاندرکار محیط زیستی در کشور دستکم تا حدودی با آن آشناست، اعتنا نمیکند، بر شکارفروشی مهر تایید میزند.
اینکه رئیس سازمان محیط زیست، با وجود حجم گستردهای از انتقادات مستدل، صدور مجوز شکار را تصمیمی کارشناسیشده دانسته و تمامقد از آن دفاع میکند این پرسشها را طرح میکند که کدام کارشناسان، شکارفروشی را تایید کرده و به عنوان راهکاری برای حفاظت از حیات وحش معرفی کردهاند؟ چه کسانی جانوران نر را عامل آسیب به منابع طبیعی زیستگاهها دانسته و بیتوجه به اینکه طبیعت سالها توازن جنسیتی وحوش را برقرار کرده، شکار را راهکار اصلاح نسبت جنسیتی میان وحوش معرفی کردهاند؟ کدام کارشناسان با این توجیه که جانوران پیر، مانع جفتگیری جانوران جوان میشوند حذف نرهای پیر را سبب سلامت گله دانستهاند در حالی که به گفته متخصصان نامبرده و منتقد شکار، این دقیقا جانوران پیر هستند که با برخورداری از ژن غالب با چالشهای بقا در طبیعیت سازگار شده و تولید مثل و انتقال ژن غالبشان به نسل بعد، راز بقای گله به حساب میآید؟ آیا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست همچنان از مخاطبان انتظار دارد که بپذیرند شکار جانوران نر مسن، تلاشی است به منظور بهبود سلامت گله؛ در حالی که دیگر کمتر کسی است که نداند دلیل علاقه شکارچیان به شکار نرهای مسن، رکورد زدن با شاخ بلند آنهاست؟ آیا شایسته است معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، به خرد جمعی و رای یکسان پیشکسوتان حوزه محیط زیست پشت کند با تکرار فرافکنیها شکارچیان و ذینفعان شکار بکوشد صدور مجوز شکار را توجیه کند؟
آنچه مسلم است و پس از مطالعه اظهارات کلانتری به ذهن هر خوانندهای خطور خواهد کرد این است که گوش فرادادن به نظرات متخصصان، پیشکسوتان و دانشگاهیان و در صورت لزوم، توقف صدور پروانه شکار، با باج دادن سنخیتی ندارد.