دستاورد‌های نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه «حاکمیت ولایت فقیه»

برجسته‌ترین دستاورد‌های انقلاب اسلامی و نعمت بی نظیری که پس از حکومت کوتاه امیرالمومنین (ع) هیچ ملتی از آن برخوردار نبوده است نعمت ولایت فقیه است. در ادبیات سیاسی جهان مادی اخلاق و معنویت هیچ جایی ندارد و به همین جهت تنها تعبیری که می‌توانند از ولایت فقیه داشته باشند همان حکومت فردی است.

 

از آنجا که این پدیده فراتر از خرد و معرفت حامیان اندیشه‌های سیاسی مادی است طبیعتاً با آن مخالفت می‌کنند، سیاسیون استعمارگر هم که پدیده ولایت فقیه را در فتاوای انقلابی مراجع بزرگوار برای دفاع از سرزمین‌ها و منافع مسلمین چشیده اند، از جهت ضربه‌های سختی که از آن خورده اند با آن مخالفت می‌کنند. لذا از ابتدای انقلاب تاکنون اولین و جدی‌ترین تهاجم دشمنان انقلاب اسلامی بر ولایت فقیه متمرکز بوده است و از ابتدا آنرا دیکتاتوری خوانده اند و با این حربه به آن تهاجم کرده اند.

 

امام راحل بزرگوار بار‌ها و بار‌ها در پاسخ این شبهه شخصاً وارد عمل شدند و ابعاد مسأله را تبیین فرمودند، امّا پاسخ‌های امام خمینی (ره) صرفاً در حد تئوری و نظری بود و ابعاد تجربی آن با استناد به تاریخ‌های دور مطرح می‌شد و با توجه به اینکه نمونه‌های مورد استناد امام خمینی (ره) معصومین (ع) بودند مورد خدشه واقع میشد. مخالفان مدعی بودند که مگر می‌شود این اختیارات عظیم را به کسی واگذار کنیم و آن فرد از آن همه قدرت به نفع خود سوء استفاده نکند.

امام خمینی (ره) می‌فرمودند: «شما از ولایت فقیه نترسید فقیه نمی‌خواهد به مردم زورگویی کند. اگر یک فقیه بخواهد زورگویی کند این فقیه دیگر ولایت ندارد .پیغمبر اکرم (ص) هم تابع قانون بود. تابع قانون الهی نمی‌توانست تخلف بکند خدای تبارک و تعالی به پیغمبر اکرم (ص) می‌فرماید که اگر چنانچه چیزی خلاف آنچه که من میگویم، تو بگویی من تو را اخذ می‌کنم و وَتینَت را قطع میکنم. اگر پیغمبر (ص) یک شخص دیکتاتور بود آن وقت فقیه هم می‌تواند باشد اگر امیرالمومنین (ع) یک آدم دیکتاتوری بود آنوقت فقیه هم می‌تواند دیکتاتور باشد. دیکتاتوری در کار نیست می‌خواهیم جلوی دیکتاتوری را بگیریم».

ولایت فقیه، ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجاری خودش بیرون برود نظارت کند بر مجلس، بر رئیس جمهور، که مبادا یک پای خطایی بر دارد.ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است، نه دیکتاتوری، فقیه مستبد نمی‌شود». امروز دیگر دفاعیات ما از ولایت فقیه محدود به منطق نظری امام خمینی (ره) نیست بلکه تجربه عینی آزمایش شده چهل ساله داریم.

 

در ابتدای انقلاب اسلامی بعضی افراد دین دار ولی غیر انقلابی که شخصیت امام (ره) را رد نمی‌کردند مدعی می‌شدند این اظهارات امام خمینی (ره) در مورد ولایت فقیه لباسی است که فقط به قواره خود امام می‌خورد و هیچ فرد دیگری با این خصوصیات وجود ندارد که لایق چنین اختیاراتی باشد، امّا چهل سال تجربه عملی نشان داد که اینطور نیست.

۱- تجربه ۴۰ ساله ثابت کرد که ولایت فقیه حکومت بر قلب هاست. با وجود چهل سال جوسازی، سیاه نمایی، شایعه پراکنی، انداختن گناه همه مشکلات کشور برگردن ولایت فقیه و هجمه‌های سنگین رسانه ای، امروز هم ولایت فقیه محبوب‌ترین شخص در دل‌های مردم است.

۲- به تجربه ثابت شد که ولایت فقیه نه تنها دیکتاتوری نیست بلکه تنها تکیه گاه مستحکم آزادی و مردم سالاری است. هر جا که خواسته اند جلوی آزادی یا مردمسالاری را بگیرند ولایت فقیه، چون سد مستحکم جلوی دیکتاتور‌ها ایستاده و از آرای مردم دفاع کرده است.

۳- محبت عمیق مردم و حاکم در نظام ولایت فقیه در جهان نظیر ندارد.

۴- ولایت فقیه مظهر رابطه توأم با احترام با مردم است. بر خلاف رفتار رهبران متبکر عالم در طول ۴۰ سال مردم به جز رفتار محترمانه و متواضعانه نسبت به خودشان از ولی فقیه ندیده اند.

۵- ما تنها کشور جهان هستیم که شرط رهبر شدن در آن کشور دانشمند بودن است و دانشمند بودن ولی فقیه پیشران پیشرفت علمی کشور شده است.

۶- ولایت فقیه ضامن استقلال کشور است و همه ملت می‌دانند اصلی‌ترین عامل موفقیت ما در مقابل استعمارگران و مستبدین داخلی است.

۷- ولایت فقیه ایران را مستقل‌ترین کشور جهان کرده است.

۸- تجربه نشان داد ولایت فقیه ضامن حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. مادام العمر کردن ریاست جمهوری، ابطال انتخابات ۷۶، تأخیر انتخابات ۷۸، ابطال آرای مردم در سال ۸۸ با ایستادگی ولی فقیه که رأی مردم را حق الناس دانستند، خنثی شد.

۹- ولایت فقیه با آگاهی بخشی قدرت ملت ما را به جهان نمایاند.

۱۰- این بیدارگری ولایت فقیه بود که قدرت نرم مردمی را بر سلاح غلبه داد. سلاح، رسانه، پول، حمایت بین المللی سایر دولت‌ها و همه در اختیار شاه بود، ولی ما پیروز شدیم.

۱۱- ولایت فقیه حافظ موجودیت و یکپارچگی ایران است و مهم‌ترین عاملی که اقوام مختلف و مذاهب و ادیان را دور هم نگه می‌دارد، ولایت فقیه است.

۱۲- ساده زیستی ولایت فقیه الگوی بی نظیر عدالت است. زندگی اکثر مردم ایران از ولی فقیه مرفه‌تر است و این امری استثنایی درحاکمیت‌های جهان است.

۱۳- ولایت فقیه اداره کشور را بدست مردم داد. حتی در مواردی که رأی مردم با خواسته ولی فقیه انطباق نداشت، ولی فقیه از منتخب مردم کاملاً حمایت کرده است. مثلاً در مورد بنی صدر امام سال‌ها بعد از عزل او فرمودند: «والله قسم من به ریاست جمهوری بنی صدر رأی ندادم.» ولی بعد از رأی مردم، به بنی صدر نه تنها افراد حمایت کردند بلکه امام (ره) حتی فرماندهی کل قوا را به او تفویض کردند و حمایت‌ها ادامه یافت تا آنکه مجلس او را عزل کرد و ایشان برابر قانون عزل او را تنفیذ فرمودند. حال آنکه صرف نظر از اختیارات قانونی، امام (ره) نفوذی در جامعه داشتند که در همان اول میتوانستند او را خلع کنند.

۱۴- تکرار حمایت از کسانی که ولایت فقیه آن‌ها را قبول نداشته ولی با رأی مردم روی کار آمده اند نه تنها اثبات فرمایش امام (ره) است که فرمودند: ولایت فقیه دیکتاتوری نیست بلکه معجزه تقوا و حلم رهبری را نشان می‌دهد.

۱۵- ولایت فقیه مقوم وحدت ملی و انسجام اسلامی است.

۱۶- مردم سالاری واقعی در تاریخ ایران فقط در دوره ولایت فقیه عینیت پیدا کرد.

۱۷- با مدیریت مدبرانه ولایت فقیه ایران توانست در نبرد با همه ابرقدرت‌ها سربلند و با عزت بیرون بیاید.

۱۸- همه عالم شاهانی را که فقیر بودند و پس از رسیدن به قدرت، ثروتمندترین فرد کشور می‌شدند؛ دیدند. همه جهان دید که پهلوی‌های فقیر و پابرهنه چگونه از جایگاه حکومت ثروتمندترین فرد جهان شدند و ولایت فقیه را هم دیدند که چهل سال در رأس قدرت کشور قرار داشت ولی یک بال مگس از بیت المال به ثروت او نیفزود.

۱۹- پایبندی ولایت فقیه به قانون در حد برخورد با مأمور راهنمایی که چراغ راهنمایی را به خاطر ایشان سبز کرده است، برخورد با فرزندشان که از غذای محافظان که مربوط به بیت المال است، خورده است و در هیچ مدل حکومتی دیده نشده است.