آنچه که در بیانیه «گام دوم انقلاب» نیست...
بدون ولایت فقیه و رهبری تیزهوشانه، مدبرانه و مومنانهای که از ناحیهی امام (ره) و بعد از ایشان، حضرت آقا بر این جامعه اعمال شد، پیمودن مسیر انقلاب و دستیابی به این دستاوردها میسر نبود و همینطور تمامی این دشمنان ناکام نمیماندند.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR طی سلسله یادداشتها و گفتوگوهایی در قالب پروندهی «گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه میپردازد. در ادامهی سلسله مطالب این پرونده، آقای مهدی محمدی روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی به تحلیل و تفسیر بیانیه از بُعد «نظامسازی انقلابی» پرداخته است.
در مورد بیانیه گام دوم انقلاب و تحلیل ابعاد و محتوای آن لازم میدانم تا به چند نکته اشاره کنم:
۱. اساس نقشهی راه
نکتهی اول که بایستی به آن توجه داشت این است که ایشان فرمودند: گام دوم انقلاب را بدون داشتن نقشهی راه نمیتوان طی کرد و نقشهی راه بایستی با توجه به یکسری موارد تنظیم شود. اول از همه، تجربهی گذشته است که ایشان نیز در پیامشان به نقاط قوت و ضعف این تجربه اشاره کردند و تصریح نمودند که نقاط قوت بیشتر از نقاط ضعف است و البته باید بدانیم که نقاط ضعف نیز وجود دارد و اینطور نیست که تجربه ما از نقاط ضعف خالی بوده است.
۲. توجه به برنامهی دشمن
نکتهی دومی که در مورد این پیام باید درنظر داشته باشیم برنامه و طراحی دشمن است. اساسا یکی از ویژگیهای مهم این بیانات این است که در جایجای آن ردپای ضرورت فهم نقشهی دشمن وجود دارد. این مورد نشاندهندهی این استکه غفلت از دشمن یک استراتژی برای دشمن است. یعنی تولید غفلت برای مردم، نخبگان و مسئولین در نظام جمهوری اسلامی یک استراتژی استکه رهبر انقلاب در سطرهای این پیام مکرر به آن اشاره داشتهاند.
۳. آرمانهای غیرقابل انقلاب
نکتهی سوم که نقشهی راه گام دوم انقلاب اسلامی بایستی بر اساس آن تنظیم شود؛ اهداف و آرمانها، مبانی و اصولی استکه حضرت امام (ره) برای این انقلاب تعیین کردند و رهبر معظم انقلاب میفرمایند این موارد غیرقابل تغییر است و بقای جمهوری اسلامی در گرو تحقق هر چه دقیقتر این آرمانهاست. ماندن بدون اصول برای ما ارزشی ندارد و این مسئله یکی از مضامین اصلی پیام ایشان است.
۴. جوان، بازیگر اصلی گام دوم
نکتهی چهارمی که نقشهی راه گام دوم بایستی بر اساس آن تنظیم شود، بازیگران این گام مهم هستند که در کلام و نظر ایشان جوانان هستند. اگرچه این پیام مملوء از امید برای حرکت در گام دوم است، اما گام سختی است و دشواریهای زیادی بر سر راه ما قرار خواهد گرفت و چه بسا از گام اول دشوارتر، پرسنگلاختر و مستلزم وقت، انرژی، استحکام، ایمان، اعتقاد و انگیزه بیشتری باشد لذاست که جوانان را کاندید کردند و این مورد نشاندهندهی چند مسئله است. اولاً ایشان اعتقاد دارند که جوانان قادر به کشیدن این بار هستند و برخلاف تصور عدهای که حتی در رفتارشان نیز آشکار است تا حدی میتوان به نسل جوان اعتماد کرد، آقا این نظر را ندارند. از نظر من بیانات ایشان نشاندهندهی باور عمیق نسل جوان است وگرنه چنین ریسکی بر سر نسلی که هنوز در مورد ارزشها و آرمانهایش بحث وجود دارد، توجیهی ندارد؛ بنابراین نظر ایشان قطعا مبتنی بر ایمان به این نسل است.
۵. کارآمدی جوانان
نکتهی پنجم که سبب میشود حضرت آقا به جوانان اعتماد داشته باشند این است که در صحنههای حساس فعلی که انقلاب اسلامی درگیر آن است چه در صحنهی جنگ نرم و مبارزهی فکری که دشمن ایجاد کرده است و هم در صحنههای سخت و نیمه سخت هر جا جوانان ابتکار عمل داشتند، کارآمد عمل کردهاند چه در حوزههای علمی، مجازی، مدافعان حرم و... بنابراین ایشان نسل جوان را کارآمد میدانند. تجربههای فعلی نشاندهندهی این استکه اگر بار بر دوش این نسل بگذاریم و مجال و امکان کافی در اختیار این نسل قرار دهیم، اهلیت و توانمندی لازم برای به دوش کشیدن این بار را دارند.
رهبر انقلاب جوانان را بزرگترین دستاورد جمهوری اسلامی میدانند. در پیامشان فرمودهاند که جوانان بزرگترین ثروت و دارایی انقلاب هستند. این مسئلهی مهمی استکه از نظر ایشان جوانان صرفا افرادی نیستند که بایستی بار آینده را بر دوش آنان قرار داد بلکه ایشان مهمترین موفقیت، اصلیترین و شیرینترین میوهی انقلاب هستند. جوانان بزرگترین دستاورد ما از گذشته هستند که میخواهیم بزرگترین بار از آینده را به عهدهی ایشان بگذاریم. رهبر انقلاب درک و تحلیل خاصی از نحوهی عمل انقلاب اسلامی و دستاوردهای انقلاب در چهل سال گذشته دارند و نگاهشان نگاه عمیقتری است و مبتنی بر سرمایهی انسانی است تا نگاه سختافزارانهای که از طریق شمردن میزان توسعهی سختافزارها سعی دارد برای انقلاب اسلامی در حقیقت کارنامهای دست و پا کند.
اما گذشتهی از این نکاتی که عرض شد میخواهم روی چند فقرهی اصلی پیام هم تاکید کنم:
نظامسازی انقلابی
مضمون مرکزی این پیام مفهوم نظامسازی انقلابی است. رهبر انقلاب از تئوری نظام انقلاب اسلامی به عنوان تئوری اصلی گام دوم انقلاب صحبت کردند که مستلزم نظریهپردازیهای جدی است و این تئوری ریشه دارد. تاکید امروز ایشان بر انقلابی ماندن است دقیقا در زمانیکه دشمن تاکید انقلابی زدایی در ایران دارد. این بقا زمانی ارزش دارد که انقلابی باشیم. ایشان میفرمایند این نظام زمانی درست عمل کرده که اصول، ارزشها و آرمانهای انقلاب حفظ شود و این بدین معناست که اگر این نظام دچار سکون و مخافظه کاری شود و از ارزشهای انقلابی دور شود و دشمن موفق شود این نظام را انقلاب زدایی و سکولار کند، از ماهیت اصلی تهی شده است و نظام جمهوری اسلامی اگر غیر انقلابی باشد اساسا نظام جمهوری اسلامی نخواهد بود. این موضوع بسیار قابل توجهی است که بایستی در خصوص ابعاد آن صحبت کنیم ضمن اینکه ظاهرا مفهوم نظام انقلابی مفهومی پارادوکسیکال است؛ یعنی از طرفی دربرگیرندهی مفهوم نظام است که یعنی شما با یک سیستم باثبات مواجهید و از طرفی مفهوم انقلاب در کنار آن قرار دارد که به معنای تحول دائمی، مستمر و برخورد انقلابی با پدیدههاییکه پیش روی این نظام است. اما این نگاه ظاهری است و در نگاهی واقعی در حقیقت پارادوکسی وجود ندارد؛ همانطور که در مفاهیمی مثل مردمسالاری دینی و جمهوری اسلامی پارادوکسی نیست. نوع نگاه به این مفاهیم بایستی تغییر کند تا این مفاهیم بتوانند در کنار هم قرار گیرند و یک همزیستی کارآمد و از لحاظ نظری فاقد تناقض و همگن و بلکه یک مفهوم پیشرو خلق کند.
افتخار به دستاوردهای منطقهای
نکتهی دیگر این استکه حضرت آقا در مورد سیاست نظام در مورد مسئلهی منطقهای که اکنون نقطهی اصلی فشار دشمن است و تعیین تکلیف بسیار مهمی کردند. برای اولین بار میشنویم که ایشان تاکید دارند ما در مرزهای سرزمینمان ایستادهایم و در درون سرزمینهای اشغالی نیز به مقاومت کمک میکنیم و این سخنان بزرگی است و نشاندهندهی این استکه نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای منطقهای را سر دست گرفته و به آن افتخار میکند و به دشمن اعلام میکند با هر میزان از فشار از هیچکدام این دستاوردها عقبنشینی نخواهد کرد. بلکه برعکس تهدیدات دشمن را تبدیل به فرصتی برای توسعهی این دستاوردها خواهد کرد. همزمان با اجلاس ورشو و تلاش قابلتوجه آمریکاییها برای اینکه در این حوزه به نظام فشار بیاورند در واقع گمان میکنم که بیانات حضرت آقا پیامی محکم برای دشمنان نظام است. حتی اگر دشمنان به روی خود نیاورند، اما در پس پرده به این بخش از بیانات ایشان توجه ویژه دارند.
آنچه که در پیام نیست
نکتهی آخر اینکه این پیام چیزی کم دارد. رهبر انقلاب راجع به نقش خود و ولایت فقیه در پیموده شدن گام اول انقلاب و وصول دستاوردهای درخشان حرفی به میان نیاوردهاند. البته شأن ایشان و مقتضای پیام این نبوده است، اما قطعا وظیفهی دوستداران انقلاب و کسانیکه خود را سرباز رهبری میدانند استکه در خصوص این جنبه از موضوع نیز صحبت کنند. بدون ولایت فقیه و رهبری تیزهوشانه، مدبرانه و مومنانهایکه از ناحیهی امام (ره) و بعد از ایشان، حضرت آقا بر این جامعه اعمال شد، پیمودن مسیر انقلاب و دستیابی به این دستاوردها میسر نبود و همینطور تمامی این دشمنان ناکام نمیماندند و این موضوع سطری نانوشته در این پیام استکه گمان میکنم ایشان این مورد را بر عهدهی دیگران گذاشتهاند تا این بخش را تکمیل کنند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *