شیعه باید از مسیر زندان، تهمت، تحریم، رنج، سختی و شهادت عبور کند
ایشان افزود: از اوایل سخنرانی حضرت استفاده می شود که علت فرو رفتن اکثر امت در لجن گمراهی و ظلمات که مانع رسیدن فیوضات الهیه به انسان است چه بوده -البته این مسائل با دقتِ در متن گفتار حضرت درمی آید- گفتاری که نشان می دهد وجود مقدس ایشان دریایی بی ساحل از «علم لدنّی» و «علم الهامی» بوده است.
یک روح بدون آلودگی و پاک عامل اتصال انسان به محبوب است
وی به عنوان نمونه به آیه ای از قرآن دربارۀ علم حضرت زهرا(س) بیان و خاطرنشان کرد: حیوانات گیرندۀ الهامات الهیه هستند و علتش هم این است که روح حیوانی آنها موج ظلمت ندارد، یک روح بدون آلودگی و پاک است که همین روح عامل این است که اتصال به محبوب داشته باشند و با گوش باطن خودشان صدای الهام حضرت رب العالمین را بشنوند و الهام شنیده را به کار بیاندازند، نه اینکه فقط بشنوند.
وی ادامه داد: حیوانات مانند همۀ آسمان ها و زمین هم گیرنده و هم به کار گیرندۀ الهام هستند. در آیات شریفۀ قرآنی می خوانیم «وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» (فصلت، 12) ما به تمام کرات آسمانی، کهکشان ها، سحابی ها و عالَم بالا، راه و وظیفه و مسئولیتشان را در این عرصۀ هستی وحی کردیم.
استاد اخلاق و تربیت حوزه های علمیه گفت: اولین کسی که بعد از پیغمبر(ص) تفسیر قرآن شروع کرد وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) بود. بیست و پنج سال ایشان ممنوع از سخنرانی و سخن گفتن بودند، اجازه نمی دادند در هیچ مجلسی نکته ای را بیان کند، در این بیست و پنج سال کار حضرت به اجبار برداشتن یک طناب و یک تیشه و یک بیل بود، در مدینه با روزی دو سه درهم اجیر باغ های مردم بود؛ یعنی این دانش گستردۀ الهی و این ارزش های بی نهایت را کنار یک طناب و یک بیل و یک کلنگ قرار داده بودند. بعد از بیست و پنج سال ایشان یک آزادی پیدا کرد که حرف بزند. یکی از اقدامات امام علی(ع) تفسیر قرآن بود، ایشان یکی از شاگردان تفسیرش پسرعمویش عبدالله بن عباس بود که البته مورد علاقۀ حضرت بود، ایشان از امیرالمؤمنین(ع) تفسیر قرآن را یاد گرفت. یک روز یک کسی به او گفت: علم تو نسبت به قرآن با علی بن ابی طالب مساوی شده؟ به او گفت: چه می گویی؟ علی بن ابی طالب علمش همۀ هفت دریاست و علم من یک قطره است در مقابل علم او و این قطره را هم من از آن هفت دریا برداشتم، خودم اصلاً هیچ چیزی ندارم.
وی در ادامه به روایتی از عالِم سنی درباره امام علی(ع) اشاره و تصریح کرد: شیخ سلیمان بلخی عالم سنی حنفی مذهب در کتاب «ینابیع المودة» نقل می کند؛ امیرالمؤمنین به ابن عباس گفت: من اگر تمام حقایق هفت آیۀ سورۀ حمد را برایتان بگویم، یعنی مطابق ظرفیت شما و استعداد شما هفت آیۀ حمد را برایتان بگویم، آن مقداری که شما ظرفیت دارید نه از حمد، آن چیزی که پیش من است، شما بعد از تمام شدن کلاس هفتاد شتر جوان باید بیاورید نوشته هایش را بار کنید و ببرید. این برای هفت آیه اش است و این حقیقت دارد.
ترس پیامبر(ص) از اینکه حقیقت علی(ع) را برای مردم بیان کند
استاد انصاریان در مورد عظمت مقام امیرالمؤمنین(ع)، گفت: شما از این روایات و ده برابر نهج البلاغۀ چاپ شده حس کنید روح چقدر پاک، الهی و ملکوتی بوده؛ روح، عقل و باطنی که ما اصلاً نمی توانیم درک کنیم. پیغمبر اکرم ترسید از اینکه حقیقت امیرالمؤمنین(ع) را برای مردم بیان کند، به امیرالمؤمنین(ع) گفت: «اخاف» می ترسم که آنچنان که هستی تو را به مردم معرفی کنم و تا سرم را زمین گذاشتم به جای خدا تو را بپرستند.
وی افزود: ما انسان ها یقیناً راه به اتصال این ارواح داریم، اگر ما اتصال نداشتیم چرا پروردگار در قرآن می گوید اطاعت از پیغمبر واجب است؟ چرا در قرآن می گوید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون» (مائده، 55) چرا در قرآن به صورت واجب به ما می گوید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (نحل، 43). اگر ما اهل ذکر نباشیم چه کسی اهل ذکر است؟ اگر ما شیعۀ درست بهشتی نباشیم معاویه بهشتی است؟ یا ترامپ بهشتی است؟ یا اسرائیلی ها بهشتی هستند؟ اگر راه اتصال بین ارواح و عقول ما به این دریاهای الهی باز نبود، چرا پروردگار از ما به اطاعت به صورت واجب و به پیروی آن دعوت کرده؟ این ارواح شبیه آیینه هستند، همۀ عوالم و علوم در این آیینه ها منعکس است، همۀ ما هم از آیات قرآن این حقیقت را استفاده می کنیم که به ما تهمت نزنند که چون شیعه اید غلو می کنید، غلو حرام است؛ اینها آیینه هایی هستند از پیغمبر و صدیقه کبری تا امام عصر که تمام حقایق هستی در وجودشان منعکس است و می بینند، یعنی یک جا نشستند ولی همۀ حقایق و پشت پرده عالم را می بینند.
وی گفت: کتاب اصول کافی از استحکام فوق العاده ای برخوردار است؛ روایتی در این کتاب است که شخصی خدمت امیرالمؤمنین(ع) می آید و به امام می گوید: «انی احبک» من عاشق شما هستم. امام سرشان را پایین انداختند و مقداری مکث کردند، بعد سر مبارکشان را بالا آوردند و فرمودند: «کذبت» دروغ گفتی، تو مرا دوست نداری، تو هیچ رابطه ای با من نداری، چون خدا بین ما و بین پیغمبرانش و ائمه و قرآن رابطه برقرار کرده، ما راه به همۀ حقایق داریم. البته هر کدام از ما به اندازۀ ظرفیت روحی و نفسی خودمان راه داریم، اما این ظرفیت ها یکسان نیستند. «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» (بقره، 253) انبیا هم ارواح یکسان نبودند، طبق قرآن مجید پنج اولوالعزم بودند، اولوالعزم پنجم هم آنچه صد و بیست و چهار هزار نفر داشتند را در خودش به تنهایی داشت.
هشت بهشت به تناسب اختلاف ظرفیت مردم مؤمن است
مبلغ عرصه بین الملل اظهار کرد: از ائمه پرسیدند: چرا بهشت هشت است؟ چرا خدا یک بهشت نساخته؟ جهنم هفت تاست؟ امام فرمودند: هشت بهشت به تناسب اختلاف ظرفیت مردم مؤمن است. یک مؤمن آسیه زن فرعون است که خدا در قرآن می گوید این زن سرمشق تمام زنان و مردان مؤمن و مؤمنه تا قیامت است. خدا در سورۀ حشر می فرماید: اگر این قرآن را به کوه نازل می کردم کوه متلاشی می شد و در مقابل آیاتش خاکسار می شد؛ یعنی کوه هم شعور و فهم دارد و می تواند با قرآن ارتباط برقرار کند. یک مؤمن مریم کبری(ع) است که در منطقۀ بسیار فاسدی زندگی می کرد، روزگار تولدش در منطقه ای بوده که مردم رباخور فاسد و اهل هر گناهی بودند، ولی مریم آنچنان به پروردگار عالم ربط پیدا کرد که گوشش برای شنیدن صدای ملائکه آماده شد. چند بار در قرآن است «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ، يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِين» (آل عمران، 42 و 43) این یک ظرفیت است. یک ظرفیت هم خدیجۀ کبری(س) است که پیغمبر می فرماید: «زوجتی فی الدنیا و الاخرة» خدیجه همسر من در دنیا و آخرت است، این خیلی روح است. یک ظرفیت هم که گسترده تر از همۀ آفرینش است ظرفیت صدیقه کبری(س) است. گستردگی ایشان را هم از آیۀ مباهله، آیۀ تطهیر، خطبۀ مسجد، خطبۀ منزل، دعاها و روایاتش استفاده می کنیم. هر چه آدم به طرف پاکیِ از آلودگی های باطن و ظاهر پیش برود انعکاس فیوضات به تناسب این پاکی در باطن انسان تجلی می کند.
شیعه باید از مسیر زندان، تهمت، تحریم، رنج، سختی و شهادت عبور کند
وی در ادامه سخنان خود به طرح ناموفق دشمنان برای نابودی کشور اشاره و خاطرنشان کرد: طرح آمریکا، اسرائیل و انگلیس این بود که تمام مساجد، آتشکده ها و کلیساها نابود شوند و کل حسینیه ها انبار تجاری شود، اما مردم نگذاشتند گرگ های استعمار موفق شوند. اگرچه چهل سال است، مشکل، گرانی و کمبود داریم و بیشتر اداری ها هم به ما تکبر می کنند؛ ولی این مصائب می ارزد به اینکه دین، قرآن، اهل بیت(ع)، مساجد، حسینیه ها، حوزه ها و منبرها بماند.
استاد انصاریان در پایان گفت: شخصی خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمد و عرض کرد: «یا علی احبک» عاشقتم علی جان. امام فرمود: «استعد للبلاء» برای هر مصیبت و بلایی خودت را آماده کن. فعلاً تا آمدن امام عصر(عج)، شیعه باید از مسیر زندان، تهمت، تحریم، رنج، سختی و شهادت عبور کند.