صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

از «جان دار» که درگیر مکررات و تهییج احساسات بود تا «سونامی»بی‌توجهی به اصول ورزش تکواندو

۱۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۰:۳۶
کد خبر: ۴۹۲۴۸۶
فیلم‌های سینمایی که در نهمین روز از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد با حواشی، سوتی‌ها و بازی‌های سستی همراه بود که بیشتر انتقاد اهالی رسانه را به دنبال داشت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، در نهمین شب از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اثر میلاد صدرعاملی با عنوان «سونامی» اکران شد.

صدعاملی را به واسطه فیلمسازی در حوزه مستند طی سال‌های گذشته می‌شناسیم در حالی که این کارگردان در اولین فیلمش روی موضوع ورزشی دست می‌گذارد که سالهاست جایش در سینمای ایران خالی است. 

با اینکه چنین فیلم‌هایی در صورت درست طرح کردن موضوع و فرم مناسب مخاطب زیادی دارد، اما «سونامی» اصول اولیه پرداختن به ورزش تکواندو را رعایت نمی‌کند و فیلمساز بدون توجه کردن به جزئیات، رقابتی که در این ورزش انجام می‌شود و بحث انتخاب نهایی افرادی که باید در لیست یک مربی قرار گیرد سوژه‌اش را بر پایه کاستی‌ها استوار می‌کند و به همین علت با تکیه بر فیلمبرداری دوربین روی دستی که ضرورتی ندارد یا موسیقی که کاربرد تهییج‌سازی مخاطب را ندارد، سعی در همراه کردن مخاطب می‌کند.

مخاطب به جای همذات‌پنداری با کاراکتر‌های فیلم بیشتر از آن‌ها زده می‌شود و به همین علت این فیلم در ایجاد حس خوب نتوانسته موفق باشد.

اگر بخواهیم «سونامی» را با فیلم شخصیت محوری چون «غلامرضا تختی» مقایسه کنیم باید گفت که فیلم بهرام توکلی از لحاظ پرداختن به حس نوستالژی که با بازآفرینی فضا‌ها و لوکیشن‌های ویژه میسر می‌شود، موفق بوده است و تصویربرداری آن می‌تواند مخاطب را تا حدودی با فیلم همراه کند. 

«سونامی» فیلمی در ارتباط با ورزش است و از همین منظر هم این فیلم بسیار متفاوت از «غلامرضا تختی» است. 

در حوزه بازیگری، باید به این نکته اشاره کرد که کارگردان به کلیشه‌ها تن داده و بازیگرانی، چون بهرام رادان و مهرداد صدیقیان که کوچکترین شناختی نسبت به این ورزش دارند حتی نتوانسته‌اند به عنوان یک بازیگر، پژوهشی درباره اصول اولیه این ورزش داشته باشند به طوریکه در ژست‌هایی که گرفته می‌شود، مسابقاتی که دو ورزشکار می‌دهند، گارد‌هایی که برای دفع ضربه، استفاده از پای چپ و راست و تکنیک‌های خاص ورزش تکواندو یک در میان شاهد اشتباهات بسیار زیادی هستیم. 

اینکه بازیگر تکواندو کار از پاهایش در مبارزه استفاده می‌کنند یکی از اصول این ورزش است در حالی که در بخشی از فیلم می‌بینیم که بهرام رادان در حال استفاده از دست‌ها است و در مسابقه بوکس حضور پیدا کرده است. چون فیلمنامه ضعیف است، دوربین با پرداختن به حواشی مثل تصاویری از سالن مسابقات تکواندو را پخش می‌کند تا آنچه روی تشک در حال روی دادن است. 

در حالی که همچنان مشکل ورود بانوان به استادیوم‌ها و حتی سالن مسابقات کشتی که ورزش مورد علاقه ایرانیان است را داریم، در سالن مسابقه تکواندو دو سوم حاضران در سالن بانوان هستند و اصلا مشخص نیست که کارگردان چنین صحنه‌ای را بر چه اساسی تصویرسازی کرده است. 

در این فیلم همچنین خودزنی نیز وجود دارد و در صحنه‌ای که نماینده فدراسیون سه بسکتبالیست زن را برای اعتراف به اشتباه احضار کرده و از آن‌ها می‌خواهد که اذعان به تخلف خود کنند و... شاهد استفاده فدراسیون از موفقیت بانوان ورزشکار در عین تاکید بر متخلف بودنشان هستیم. از سویی دیگر داستان و مشکلات بانوان ورزشکار به صورت موازی با قصه دو تکواندو کار روایت می‌شود. 

یکی دیگر از نقاط ضعف فیلم ارتباط دراماتیکی است که در روایت شدن دو قصه به صورت موازی روی می‌دهد چراکه دو داستان بانوان بسکتبالیست و ورزشکاران تکواندو در طول نمایش فیلم به هم ارتباطی پیدا نمی‌کنند و در انتها می‌بینیم بدون منطق و نگاه دراماتیزه‌ای بهرام رادان به عنوان رقیب مهرداد صدیقیان، از خودگذشتگی نشان می‌دهد.

کاراکتری که پیش از این بخاطر نگاه سیاسی به او تحمل می‌شود که در بازی نهایی حضور نداشته باشد و با گذشت ۷ سال همچنان رویای گرفتن مدال طلا را در سر دارد، چطور در لحظه آخر مسابقات تصمیم می‌گیرد تا به نفع حریف کناره‌گیری کند؟ در اینجا این نکته اثبات می‌شود که وقتی فیلمنامه چارچوب درستی نداشته باشد فیلمساز مجبور به تهییج احساسات می‌شود و تحول کاراکتر بدون بررسی شخصیت و انتقال آن به مخاطب صورت می‌گیرد. 

«جان دار» قصه پای‌بند نبودن به قانون 

فیلم «جان دار» کاری از امیری و دوماری بر اساس طرح عشقی که باید شکل می‌گرفت و نافرجام مانده، از بستر آشفته برای طرح موضوعش بهره گرفته شده است. 

بر اساس آنچه در این فیلم شاهد بودیم اگر قرار باشد هر فرد بخاطر گرفتن جواب رد، دست به هر اقدامی بزند زندگی اجتماعی مساوی با پای‌بند نبودن به قانون است. فیلم «جان دار» مثل فیلم‌های گذشته از ضعف فیلمنامه رنج می‌برد و شخصیت کسی که باید از خون ریخته شده، بگذرد با خواسته‌ای نامعقول گره خورده است. 

«جان دار» در این حوزه هیچ حرفی برای گفتن ندارد. این فیلم اگرچه می‌توانست علت محق دانستن فرد دلسرد شده از ازدواج با دختر خانواده را بررسی کند، اما درگیر مکررات و تهییج احساسات است.

نکته ی  اساسی این فیلم این است که بر اساس فهم اشتباه از قانون ساخته شده ! وبا توجه به قانون وفهم درست قانون اساسا فیلنامه روی هواست.

«قسم» فیلمی با موضوع قصاص

محسن تنابنده با توجه به تمرکزش در تلویزیون با سریال «پایتخت» و علاقه‌مندی که به سوژه‌های اجتماعی دارد اینبار یعنی در دومین ساخته سینمایی خود به موضوع قصاص می‌پردازد.

داستان از جایی شروع می‌شود که یک خانواده بیست و چند نفری در یک اتوبوس با هم به سمت مشهد می‌روند تا شهادت دهند و فردی که عضو خانواده آن‌ها را به قتل رسانده را قصاص کنند.

متوفی دو خواهر دارد که نقش یکی از آن‌ها توسط مهناز افشار بازی می‌شود. وی می‌خواهد که قاتل خواهرش قصاص شود و خواهر دیگر خواهان دریافت دیه است. 

ایده فیلم قابلیت تبدیل شدن به یک فیلمنامه منسجم در کار محسن تنابنده را ندارد چراکه بستر داستان با آنکه در نوع خود جذاب است، ولی چفت و بست محکمی را دارا نیست.

در این سفر همسر مهناز افشار که سعید آقاخانی است قصد منصرف کردن همسرش از طلب کردن قصاص را دارد، اما همسرش بر این امر پافشاری می‌کند. در یک سوم انتهایی فیلم مشخص می‌شود که تمام تلاش همسر افشار به این علت بوده که او از رازی که تا به حال پنهان کرده، مطلع نشود. این راز این است که آقاخانی قاتل اصلی خواهر افشار است. از این پس داستان تغییر رویه می‌دهد و مهناز افشار و همسرش که در نقش مظلوم واقع شده بودند به متهم اصلی پرونده تبدیل می‌شوند. آنچه به آن اشاره شد دارای فراز و فرود دراماتیک نیست و به همین علت مخاطب را نمی‌تواند به دلیل تک ساحتی بودن قصه‌ای که منسجم نیست با خود همراه کند.

یکی از نقاط ضعف اصلی فیلم بازی مهناز افشار است که از ابتدا تا انتهای فیلم می‌خواهد خود را به عنوان خواهر متوفی، گریان نشان دهد، اما دریغ از یک قطره اشک. در مقابل مخاطب نیز از لحظه‌های آغازین فیلم این تصنع را در می‌یابد لذا نمی‌تواند با او همراه شود. 

سایر بازی‌ها نیز معمولی هستند و نقطه قوتی در عرصه بازیگری این فیلم محسوب نمی‌شوند. 

این فیلم در زمره فیلم‌های جاده‌ای به حساب می‌آید که کار را برای کارگردان سخت‌تر کرده است و بر همین اساس فیلم به لحاظ صحنه‌پردازی از طبیعت استفاده کرده و اگر زیبایی در فیلم وجود دارد باید به حساب فضای جاده و طبیعت گذاشت.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *