صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

رنگ خودروی سرقتی را تغییر دادم تا پلیس گمراه شود/می خواهم پس از آزادی زندگی جدیدی داشته باشم

۱۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۷:۰۰:۰۱
کد خبر: ۴۹۱۸۳۳
رئیس کلانتری ۱۶۳ ولنجک از دستگیری سارق حرفه‌ای خبر داد که پس از سرقت خودروی گران قمیت با کمک هم دستانش رنگ خودرو را تغییر دادند تا پلیس را گمراه کنند.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، چندی پیش بود که مرد جوانی به کلانتری ۱۶۳ مراجعه کرد و گفت: خودروی جیپم  به سرقت رفته است. با تشکیل پرونده‌ای در این خصوص مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند.


سرهنگ قدم زاده در گفت وگو با خبرنگار گروه جامعه اظهار داشت:با تشکیل پرونده تحقیقات برای پیدا کردن ردی از خودروی سرقتی که ارزشی ریالی زیادی داشت آغاز شد تا اینکه حدودا یک ماه پس از طرح شکایت  مأموران درحال گشت زنی با خودروی جیپی روبه رو شدند که پلاک اعزام به تعمیرگاه روی آن نصب شده بود و رنگ خودرو نیز مشکوک به نظر می‌رسید.


وی در ادامه افزود:شک مأموران باعث شد بلافاصله دست به کار شده و خودروی مشکوک را متوقف کنند. راننده مرد جوانی بود که وقتی مأموران از او مدارک ماشین را درخواست کردندوانمود کرد که خودرو برای خودش نیست و به امانت گرفته است.


اما این پایان ماجرا نبود و مأموران در جریان بازرسی‌ها متوجه شدند سارقان رنگ خودرو و شماره بدنه خودرو را تغییر داده اند. با مشخص شدن این موضوع مردجوانی که پشت فرمان جیپ نشسته بود دستگیر و برای بازجویی به کلانتری منتقل شد. متهم که ابتدا مدعی بود بی گناه است وقتی خود را در پایان راه دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت:یک ماه پیش به همراه سه نفر از دوستانم این خودرو را سرقت کردیم و پس از تغییر رنگ و شماره بدنه از این خودور در کار‌های خلافی که انجام می‌دادیم استفاده کنیم.

رئیس کلانتری ۱۶۳ ولنجک گفت:با اعترافات متهم تحقیقات برای دستگیری هم دستان او ادامه دارد.

اما اینکه سارقان چه طور دست به سرقت این خودروی لوکس زدند و چه طور شد که اولین عضو این باند دستگیر شد پرسش‌هایی است که در گفت و گوی میزان با متهم به پاسخ هایش خواهد رسید.

گفت  وگو با متهم


نامش میثم است، سی و پنج سال سن دارد. اما اعتیاد با او کاری کرد که هر چیزی را که به دست آورده بود یک شبه از دست بدهد و  برای تامین پول مواد مصرفی اش دست به سرقت بزند.


از ماجرای سرقت این خودرو بگو؟

با سه نفر از دوستانم درحال عبور از خیابان بودیم که چشممان به این خودرو افتاد، در و پیکر درست و حسابی نداشت ، اما معلوم بود که صاحبش ماشین باز است آن هم به این خاطر که حسابی به خودرواش رسیده بود. همان موقع که چشممان به آن افتاد تصمیممان گرفتیم و آن را سرقت کردیم.


چه طور خودرو را سرقت کردید؟

من قبل از اینکه دیپلم بگیرم ترک تحصیل کردم و وارد کار مکانیکی شدم. به همین خاطر در روشن کردن ماشین ها کاربلد هستم. البته این ماشین درو پیر درستی هم نداشت خیلی راحت توانستیم آن را سرقت کنیم.


پس از سرقت خودرو چه کار کردید؟

آن را به پاتوقمان بردیم، رنگش را از طوسی به مشکی تغییر دادیم. یک پلاک جعلی خودرو هم روی آن نصب کردیم. برا‌ی اینکه احتمال می‌دادیم پلیس نیز شک کند شماره بدنه را هم تغییر دادیم.

این کار‌ها را کجا انجام دادید؟

در مغازه من، گفتم که شغلم مکانیکی است.

قصد داشتید که با این خودور چه کار کنید؟

هر سه دوستم از خلافکار‌های حرفه‌ای مواد مخدر هستند، آن‌ها از این خودرو برای کار‌های خلاف خودشان استفاده می‌کردند.

یعنی تو هیچ وقت از این خودرواستفاده نکردی؟
همان روزی که دستگیر شدم این خودرو زیرپایم بود.در این یک ماه فقط همین یک بار این خودرو را گرفتم تا از آن استفاده کنم.


به گفته مالباخته حدود ۲۰ میلیون تومان فقط لوازم روی این خودرو نصب بوده؟ این وسایل را چه کار کردید؟

فروختیم البته من نفروختم، کار رفقایم بود.باور کنید از وسایل این خودرو حتی یک هزار تومانی هم به من نرسید.این سرقت فقط بدنامی و سابقه اش برایم ماند.

با این دوستانی که می‌گویی چه طور آشنا شدی؟

حدودا ۵ سال پیش به شیشه اعتیاد پیدا کردم، زندگی ام را که باختم که هیچ، زن و بچه ام مرا ترک کردند. بعد از آن به خاطر تنهایی و البته مصرف مواد با این افرادآشنا شدم.وقتی چشمم را بازکردم دیدم در اعتیاد و این رفاقت های کثیف غرق شده ام.

سابقه دار هم هستی؟
بله به خاطر مواد دستگیر شدم، مدتی هم در زندان بودم، اما آزاد شدم.

الان هم مواد مصرف می‌کنی؟
نه، دو ماهی است که ترک کرده ام.

چرا ترک کردی؟

می‌خواهم به زندگی بازگردم.‌

فکر می کنی چه آینده در انتظارت است؟
نمی دانم،حتما زندان .اما امیدوارم هم دستانم دستگیر شوند تا جرمم سبک‌تر شود. به خودم قول داده ام از زندان که بیرون آمدم زندگی جدیدی را آغاز کنم.

گفت و گو از جعفر پاکزاد



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *