صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«زنی با کفش‌های مردانه» کتابی درباره نقش کارگران در پیروزی انقلاب/ در این کتاب وضعیت رو به افول کارگران تشریح شده

۱۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۶:۰۸
کد خبر: ۴۹۱۸۲۷
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
نویسنده «زنی با کفش‌های مردانه» گفت: نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی و شرایط رو افولش را در دولت‌های مختلف تشریح می‌کند.

محمدعلی گودینی از نویسندگانی است که به خوبی با مشکلات قشر کارگر آشناست. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی به تشریح ویژگی‌های کتابی که درباره مشکلات کارگران نوشته پرداخته است.

میزان-«زنی با کفش‌های مردانه» چگونه کتابی است؟

سه گانه کارگری دارم که جلد اولش با عنوان «تالار پذیرایی پایتخت» و جلد دوم آن با نام «زنی با کفش‌های مردانه» منتشر شده است. جلد سوم این سه گانه «داربلوط مقدس» نام دارد که هنوز برای چاپ به ناشر ارائه نکرده‌ام.

میزان-این کتاب را چطور نوشتید؟

از آنجا که خودم کارگر بودم و سال‌ها عضو خانه کارگر و.. بودم این کتاب را با تسلط کامل نسبت به کارگران نوشتم.

میزان-هدفتان از نگارش این کتاب چه بود؟‌

می‌خواستم نقش کارگران را در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نشان دهم. در این داستان می‌خواستم نشان دهم که قشر کارگر چه از خودگذشتگی‌هایی کردند، جبهه رفتند و چقدر جانباز و شهید دادند. من خواستم در این کتاب وضعیت روبه افول کارگری را نشان دهم.

میزان-وضعیت کارگران را چطور تشریح کردید؟

این قشر با همه ایثارگری‌هایشان در زمان جنگ با نام خصوصی‌سازی معیشتشان نابود شد، زیرا بیشتر کارخانه‌جات با عنوان خصوصی‌سازی تغییر کاربری دادند و کارگردان را بیکار کردند.

متاسفانه برخی از صاحبان سرمایه دستگاه‌های کارخانه‌ها را فروختند و در نهایت با رانت‌خواری‌ها مشکلات کارگری به عنوان یکی از بزرگترین مشکل کنونی کشور تبدیل شد.

میزان-مشکلاتی که در این کتاب به آن اشاره می‌شود، ناشی از چه بوده؟

این مسئله از سوءمدیریت‌ها، خیانت‌ها و خصوصی‌سازی‌ها بوجود آمد.

این کتاب درباره خیانت‌های دولت‌هایی است که بعد از وقوع جنگ تحمیلی روی کار آمدند و به کارگران ظلم کردند، از پالایشگاهی که به قیمت پایین، با وام و به صورت اقساطی فروخته شد تا کارخانه فولاد اهواز که با خصوصی‌سازی به قشر کارگر آسیب وارد کرد.

میزان-بازخورد‌ها نسبت به این کتاب چطور بوده؟

برخی‌ها که کتاب را دقیق نخوانده‌اند، متوجه نمی‌شوند و نمی‌فهمند من را متهم به سیاه‌نمایی می‌کنند در حالی که این کتاب وضعیت واقعی جامعه کارگری است.

میزان-آیا وضعیت کارگران را نسبت به سال‌های پیش از انقلاب هم مقایسه کرده‌اید؟

نه، به صورت گسترده وارد این مقوله نشده‌ام و هدفم هم مقایسه نبوده اگرچه شروع داستان از ۶ ماه قبل از انقلاب آغاز شد و تا سال‌های ۱۳۷۰ ادامه پیدا کرد.

شاید اگر این کتاب از سوی سوره مهر مورد توجه بیشتری قرار می‌گرفت و بهتر معرفی می‌شد با بازخورد‌های بهتری مواجه می‌شدم.

میزان-آیا کتاب حذفیاتی هم داشت؟

نه، من بعد از سال‌ها کار محدودیت‌ها را در حوزه نویسندگی می‌شناسم بنابراین به گونه‌ای کتابم را نمی‌نویسم که با نکات حذفی روبه‌رو شود. این مورد در «زنی با کفش‌های مردانه» تنها یک بار اتفاق افتاد.

در این داستان برای فردی که جزو صاحب‌کار‌ بود و نمادی از افرادی که به کارگران خیانت می‌کنند، محسوب می‌شد عنوان خاصی انتخاب کرده بودم که پیشنهاد شد نام این شخصیت تغییر پیدا کند. تغییرات در کتاب «زنی با کفش‌های مردانه» شامل همین مورد بود.

میزان-عنوان کتاب به چه چیزی اشاره دارد؟

نماد کلی است. من خواستم زن کارگری را نشان دهم که مثل مرد‌ها پوتین می‌پوشد. صاحب کارخانه برادرزاده و خانزادی داشته که حالت مردانه داشت و خود را مردانه نشان می‌داد. عنوان این اثر از همین شخصیت گرفته شده است.

میزان-در این کتاب چقدر به حال و هوای دوره انقلاب اشاره شده؟

حال و هوای انقلاب طی ۶ ماه در این کتاب بازتاب داده شده و از شهریور ۱۳۵۷ به بعد که کارگران در تظاهرات و حکومت نظامی‌ها و .. دستگیر و شکنجه می‌شوند و در جریان انقلاب وارد کمیته‌ها می‌شوند، نشان داده شده است. البته در این قشر هم همه نوع آدمی وجود دارد و در میان کسانی که به جبهه رفتند و شهید شدند افرادی که ناخلف از آب در می‌آیند هم دیده می‌شود.

با اینکه قانون کار جمهوری اسلامی خیلی جامع است، اما بلایی بر سر جامعه کارگری آمد که نه تنها از قانون مترقی بهره‌ نبرده بلکه قوانین موقت و مطابق با نظر سرمایه‌داران حاکم شد.

میزان-چرا جدیدترین بخش این سه‌گانه را منتشر نکردید؟

به قدری دلسرد از کار بودم که جلد سوم را هنوز به ناشر نسپرده‌ام.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *