«سبیل شاه عباس» به میل جاودانگی انسانها اشاره دارد/ کارم این است که روایتهای نو از حکایتهای قدیمی بازگو کنم
میزان-این کتاب را بر چه اساسی نوشتید؟
«سبیل شاه عباس» بر اساس حکایت فولکلوریک با عنوان دختر ورکچی که در افسانههاست نوشتهام. این کتاب از دو داستان با عناوین «سبیل شاه عباس» و «شهری با یک ساندویچ بزرگ» تشکیل شده است.
میزان-چرا این سوژه را برای داستاننویسی انتخاب کردید؟
من به سیستم کاری شاه عباس علاقه زیادی دارم اگرچه به صورت مطلق انسان خوبی نبوده، ولی در یکپارچهسازی ایران و اجرای یکسری برنامهها در راستای اقتداربخشی ایران اقداماتی انجام داد که نظر من را به خود جلب کرد و بر همین اساس هم دوست داشتم تا داستانی حول این محور بنویسم.
میزان-این کتاب چه ویژگی دارد؟
علاوه بر اینکه علاقه وافری به اساطیر و اسطورهها دارم و بر اساس آن داستانهایم را مینویسم به طور کل یک وجه از کارهایم طنزآمیز هم است. «سبیل شاه عباس» را نیز بر اساس دختر ورکچی نوشتم یعنی آن داستان هستهای برای این قصه شده است.
میزان-مضمون این داستان به چه چیزی اشاره دارد؟
«سبیل شاه عباس» به این موضوع میپردازد که شاه عباس در حال محو شدن در تاریخ است و فقط سبیل وی بیرون مانده است.
داستان از این قرار است که ماموران تاریخ موظف هستند که این پادشاهی را به دلیل جنابتهایی که مرتکب شده محو کنند و در این میان نقاشیهای کاخ پادشاه که از آثار رضا عباسی است، در حال محو شدن هستند. در این زمان رضا عباسی بخاطر هنر وارد داستان میشود و شاه عباس بخاطر علاقهای که به هنر داشته، زنده میماند.
در این حکایت شاه عباس برای بدست آوردن دختر ورکچی جاجیمبافی یاد میگیرد.
میزان-پیام این داستان چیست؟
یک وجهه از کارهایم این است که در بستر همه داستانهایم از افسانهها و اسطورهها استفاده میکنم. من در این داستان از یک افسانه استفاده کردم تا داستانی جذاب را مطرح کنم. در این داستان به جایگاه هنر اشاره میشود و این مصرع یادآوری میشود که هنر برتر از گوهر آمد پدید.
میزان-به نظرتان افسانههای ایرانی چقدر پتانسیل برای داستانگویی دارند؟
در بستر تمام داستانها یا فیلمهای خارجی گویا همه افراد یک سفر اودیسهوار برای بدست آوردن یک معنا دارند و این نشان میدهد سایر کشورها هم افراد نسبت به متون گذشته خود غافل نیستند.
ما در ایران از گنجینهای برخوردار هستیم و میدانیم همه حرفها زده شده و وقت آن است که روایتها نو شود و من کارم این است که روایتهای نو از حکایتهای قدیمی بازگو کنم.
میزان-آیا با پرداختن به حکایتهای مشترک داستانهای یک شکل نخواهیم داشت؟
هر کس به یک نوع یک حکایت را روایت میکند. شاید منظر یکی باشد، ولی راویها محتواهای متفاوتی به متن میبخشند و بر همین اساس هم حکایتها یکسان نخواهد شد.
میزان-بخش دوم این کتاب چه داستانی دارد؟
داستان دوم این کتاب «شهری با یک سادویچ بزرگ» است.
میزان-موضوع این داستان درباره چیست؟
عدهای جمع میشوند که شهرشان را که ناکجا نام دارد ثبت کنند. قرار است بومیان برای ثبت این شهر کار بزرگی انجام دهند و این در حالی است که افراد کارهای بزرگ را انجام دادهاند برای مثال در یک شهر فرش بزرگ بافته شده، در شهر دیگری تخت بزرگی ساخته شده و... بنابراین بومیان شهر ناکجا تصمیم میگیرند یک ساندویچ بزرگ بسازند.
اهالی این شهر از تمام دارایی خود مایه میگذارند تا مایحتاج تهیه این ساندویچ را فراهم کنند به طوریکه اصلا فقیر میشوند. داستان با ایرادهای ارزیابان و ثبتکنندگان شهر نسبت به نحوه تهیه این سانویچ پیش میرود تا اینکه در نهایت با تکمیل شدن غذا ثبتکنندگان در برف و کولاک گیر میکنند و بر اثر گرسنگی تصمیم به خوردن همین ساندویچ میگیرند.
میزان-این داستان چه مفهومی را به مخاطب منتقل میکند؟
این داستان نشان میدهد که انسان دنبال جاودانگی است.
میزان-وجه تشابه این دو داستان که در یک جلد هم چاپ شده، چیست؟
جاودانگی وجه مشترک دو داستان است. شاهعباس هم دوست داشت ماندگار شود و بومیان شهر هم دوست دارند که نامشان در تاریخ ثبت شود، با این تفاوت که شاه عباس قصد داشت با هنر جاودان شود و دیگری میخواست به واسطه دسترنج خود به مانایی رسد.
این کتاب به مخاطب این نکته را یادآوری میکند که انسان همواره در پی جاودان شدن است.
ویژگی خاص این اثر و سایر داستانهایم این است که بتوان برداشتهای متفاوتی از نوشتهها کرد. من سعی دارم داستانهایم حالت شناور داشته باشند تا همه گروههای سنی بتوانند از یک کتاب استفاده کنند.
میزان-روند نگارش این کتاب چگونه بود؟
در ذهنم الگوریتمی دارم که به صورت یکباره خلاقیتم ریزش میکند. روند نگارش به قدری برایم سریع اتفاق میافتد که به واسطه یکسری نشانههایی که برای خود مشخص کردهام میفهمم که چه نوشتهام.
یکباره در بطن اثر و خلاقیت میروم و پس از نگارش گویا از سفری اودیسهای بازگشتهام.
میزان-این کتاب چه زمانی منتشر شد؟
این کتاب امسال از سوی انتشارات خط خطی منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت.