کرنش و تسلیم در مقابل زورآوران در سلوک اهورایی شاهنامه مهجور و نامفهوم است
رستم خیال ما، قرنهاست سوار بر رخش، دیوان متجاوزان و غارتگران وطن و اخلاق را به غل و زنجیر میکشد. در سلوک و فرهنگ اهورایی شاهنامه، کرنش و تسلیم در مقابل زور آوران، قلدرمأبان، آسانخواران واژهای بیگانه، بیمعنی، مهجور و نامفهوم است.
در نوشتاری قاسمی آمده است: یکم بهمن ماه زادروز پارسی گوی بزرگ فردوسی است. شاهنامه او نقش خیال انگیز و شاهکار حماسه و اسطورهای است که در تار و پود ایران زمین سخت در هم تنیده شده است. شاهنامه عشق نامه است. نامه عشق است و عشق نامهای سرشار از نگارههای خیال انگیز، حماسی و اندیشههای پر مغز و نغز، زیباییهای پر رمز و راز، میهن دوستی، نوع دوستی، جوانمردی، فتوت و آزادگی است.
آوازه فردوسی که امروز مرزهای جغرافیایی، قومی و نژادی را درنوردیده و جهان گیر شده، به دلیل نقش بی رقیب، بی نظیر و بی بدیل او در به تصویر کشیدن برترین فره انسانی و اخلاقی در چهره شخصیتهای نجیب شاهنامه است. شهروندان شاهنامه، اگر چه آمیزهای از جنس خیال، حماسه، افسانه و اسطوره اند، اما در گذر از صافی تخیل هنرمندانه، خلاق و اعجاز سخن شاعر، به جزئی جدایی ناپذیر، نامیرا و زنده در فرهنگ و یاد و یادگارهای ایرانی بدل شده اند. آنان در هر لحظه و همه لحظهها با ما و در ما زندگی و زیست میکنند. رستم خیال ما، قرن هاست سوار بر رخش، دیوان متجاوزان و غارتگران وطن و اخلاق را به غل و زنجیر میکشد. در سلوک و فرهنگ اهورایی شاهنامه، کرنش و تسلیم در مقابل زور آوران، قلدرمابان، آسان خواران واژهای بیگانه، بیمعنی، مهجور و نامفهوم است.
بلندای نام ایران، وامدار شاهنامه است. خیال ایران بدون شاهنامه خیالی محال و به ترس اآوده وبیمناک است. باید به احترام ۳۰ سال رنج این اسطوره و شاعر دل خسته و خلوت گزیده برای حفظ فرهنگ و هویت و غیرت ملی ایران، همگان در برابر او و رمز و راز هایش سر تعظیم فرود آریم. فردوسی در دوران تنهایی و درد بی پناهی تاریخ و فرهنگ ایران زمین، تنها و به تنهایی با شاهنامه به جنگ و ستیز و نبردی بی امان با تباهی و تبهکاری و فساد بر میخیزد. او در لحظه لحظههای تنهایی و غربت غریبانه طولانی، عزت و سرفرازی به تاراج برده ایرانیان را در واژه واژههای شاهنامه باز آفرینی میکند.
بلندای نام ایران، وامدار شاهنامه است. خیال ایران بدون شاهنامه خیالی محال و به ترس اآوده وبیمناک است. باید به احترام ۳۰ سال رنج این اسطوره و شاعر دل خسته و خلوت گزیده برای حفظ فرهنگ و هویت و غیرت ملی ایران، همگان در برابر او و رمز و راز هایش سر تعظیم فرود آریم. فردوسی در دوران تنهایی و درد بی پناهی تاریخ و فرهنگ ایران زمین، تنها و به تنهایی با شاهنامه به جنگ و ستیز و نبردی بی امان با تباهی و تبهکاری و فساد بر میخیزد. او در لحظه لحظههای تنهایی و غربت غریبانه طولانی، عزت و سرفرازی به تاراج برده ایرانیان را در واژه واژههای شاهنامه باز آفرینی میکند.
کاخ بلند، باشکوه، پر شوکت و بیگزندی که این شاعر بلند آوازه از نظم پیافکنده، قرنهای متمادی است که در برابر گزند باد و بوران اهریمنان تاریخ مصون مانده و سند افتخاری برای هویت ملی، فرهنگ و تمدن ایران زمین شده است. یک هزار و هفتاد و سومین زادروز نادره فرهنگ و ادب، حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *