افول قدرت انحصاری کاخ سفید علیه ایران/ از تهدید نظامی تا برگزاری نشست ورشو
چند روز پیش روزنامه والاستریتژورنال خبر داد سال گذشته میلادی زمانی که چند حمله راکتی به ساختمانهای سفارت آمریکا در بغداد انجام شد، جان بولتون با ادعای اینکه این حملات توسط نیروهای وابسته به ایران شکل گرفته، از وزارت دفاع آمریکا خواسته است طرحی را برای حمله تلافیجویانه به ایران آماده کند! این درخواست، اما به نوع خود آنقدر برای مسؤولان وزارت دفاع آمریکا شوکهکننده و غیر قابل تصور بوده است که عملاً اقدامی در این جهت انجام ندادند.
به نوشته والاستریتژورنال این درخواست بهقدری برای مسؤولان پنتاگون شوکهکننده بود که آنها بشدت عصبی شده بودند. یکی از مقامات پیشین پنتاگون در اینباره به این روزنامه آمریکایی گفته بود: «در پنتاگون همه شوکه شده بودند. این قضیه ذهن همه را به خود مشغول کرده بود که چقدر مشاور امنیت ملی کاخ سفید میتواند بیمسؤولیت و بیدغدغه باشد که پیشنهادی درباره حمله به ایران ارائه دهد!»
به نوشته بیزینس اینسایدر، این اولین مرتبهای نبوده است که در دولت آمریکا ژست مطالبه حمله نظامی به ایران گرفته بودند و البته این اولین مرتبهای هم نبود که وزیر سابق دفاع آمریکا با این کار مخالفت کرده و آن را دیوانگی خوانده بود. به نوشته این روزنامه، ماه مارس سال ۲۰۱۷ میلادی، شخص رئیسجمهور ایالاتمتحده از پنتاگون خواسته بود نقشهای طراحی کند که بر اساس آن حمله به قایقهای نظامی تندروی ایران در خلیجفارس بررسی شود.
بولتون همچنان در رؤیای تغییر نظام ایران
از زمانی که قرار شد جان بولتون، جایگزین مایکل فلین در کاخ سفید شده و مشاور امنیت ملی ترامپ شود، محافل امنیتی و سیاسی واشنگتن به دولت هشدار داده بودند بولتون جنگطلب بوده و تنها به فکر تغییر رژیم در ایران است و میتواند سیاستهایی را در سر داشته باشد که با سیاستهای اصلی دولت ترامپ بهکلی متفاوت است.
او که از میهمانان همیشگی و ثابت کنفرانسهای منافقین در یک دهه گذشته بوده است، بارها اعلام کرده بود تغییر نظام در ایران باید توسط دولت آمریکا در پیش گرفته شود، اما به محض اینکه بهعنوان مشاور امنیت ملی وارد کاخ سفید انتخاب شد، اعلام کرد این موضع، نظر شخصی او قبل از گرفتن مسؤولیت بوده و به سیاستهای کاخ سفید و ترامپ در قبال ایران پایبند است. انتشار این خبر نشان داد دولت ترامپ نباید چندان هم اعتقاد داشته باشد حضور بولتون در کاخ سفید به معنای پذیرش سیاستهای ترامپ در منطقه خاورمیانه باشد.
ترامپ اگرچه خود به دنبال افزایش فشارها بر ایران با هر وسیله ممکن است و گاهی نوآوریهایی در این زمینه از خود بروز میدهد- مانند کنفرانس ورشو- که باعث تعجب هر کارشناس مسائل سیاست خارجی و بینالملل میشود، اما میتوان این پیشبینی را از ترامپ داشت که او در نهایت حتی به حمله نظامی علیه ایران فکر هم نمیکند.
باز هم پروژه مرد دیوانه
البته از بعد دیگری نیز باید به ماجرا نگاه کرد و آن، اجرای پروژه «مرد دیوانه» توسط ترامپ و دستیارانش در کاخ سفید است. او بارها نشان داده به این پروژه علاقه و سعی دارد نشان دهد ابایی برای حمله به ایران یا هر اقدام تحریککننده دیگری ندارد، اما آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، بسیار دورتر از چیزی است که در گفتمان ترامپ و مشاورانش دیده میشود. ترامپ با وجود اینکه از ضرورت برخورد با ایران صحبت میکند، اما از اقدامی که تمام رسانههای غربی عنوان کردند در نهایت به نفع ایران است، حمایت کرد و آن هم بیرون کشیدن سربازان آمریکایی از سوریه بود. او این کار را در شرایطی انجام داد که تمام پنتاگون علیه او بودند و وزیر دفاعش چنان به خشم آمده بود که در واکنش به این تصمیم، استعفای خود را به رئیسجمهور تقدیم کرد. او بارها اعلام کرده قصد حملات نظامی به هیچ کشوری را ندارد و سعی دارد اقتصاد داخلی آمریکا را سروسامان دهد. با این حال مشاورش به زمینهچینی برای تصمیمی میپردازد که هیچ سنخیتی با برنامههای ترامپ ندارد.
جنگ درونی در کاخ سفید
البته برخی دیگر نیز از بعدی دیگر به این ماجرا پرداختهاند و اعتقاد دارند جنگهای درونی در کاخ سفید بین وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی باعث شد بولتون چنین درخواستی از سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و پنتاگون داشته باشد. او بهقدری با متیس مشکل داشت که میخواست از هر فرصتی برای کنار زدن او از قدرت استفاده کند و به همین دلیل سعی کرد با مسأله ایران یا خروج آمریکا از سوریه، متیس را بهقدری تحتفشار قرار دهد که یا استعفا کند یا ترامپ او را بیرون کند. بولتون به خواستهاش رسید و همه این اقدامات را در شرایطی انجام داد که به قول مسؤولان کاخ سفید، بولتون درست زیر دماغ ترامپ به تسویهحسابهای شخصی با مسؤولان کاخ سفید میپرداخت.
کودتای نرم علیه ترامپ؟
البته سناریوی دیگری نیز در اینباره وجود دارد و آن تلاش همهجانبه نزدیکان ترامپ برای توجیه تصمیمش درباره خروج نیروهای آمریکایی از سوریه است. روزنامه نیویورکتایمز بهصورت غیرمستقیم به این مسأله اشاره کرده است. این روزنامه به روزی اشاره میکند که ترامپ در گفتوگوی تلفنی با رجب طیب اردوغان تصمیم خود برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را با او در میان گذاشت.
افراد نزدیک به ترامپ در کاخ سفید بیان کردهاند در آن گفتوگوی تلفنی، ترامپ باز هم مانند سایر سخنرانیها و گفتوگوهایش، رئوس مواردی را که مشاوران امنیتیاش به او داده بودند تا با رئیس جمهور ترکیه در میان بگذارد، نادیده گرفت و خود رشته سخن را به دست گرفت. او به جای اینکه اشاره کند خروج نیروهای آمریکایی از سوریه تدریجی بوده و این نیروها به شرطی سوریه را ترک میکنند که نیروهای ایرانی نیز این کشور را ترک کنند، در برابر این حرف اردوغان قرار گرفت که گفت: ترکیه با باقیمانده نیروهای داعش در سوریه میجنگد.
ترامپ آنقدر از این حرف ذوق زده شده بود که فراموش کرد اعلام کند ترکیه نباید با کردها وارد جنگ شود و بلافاصله به رسانهها خبر داد نیروهای آمریکایی را از سوریه بیرون میکشد و اردوغان شخصاً به او قول داده بقیه کار را بر عهده بگیرد. از این منظر البته اختلافات زیادی بین ترامپ و مشاورانش بود. آنها عقیده داشتند ترکیه از نظر نظامی قادر به مقابله با داعش نیست و از طرفی، از ابتدای بحران سوریه نیز نشان داده است تمایلی برای از بین بردن داعش ندارد.
گفتن همین جمله که خروج نیروهای آمریکایی از سوریه فوری خواهد بود، کافی بود تا نتانیاهو را در بهت و ترس فرو ببرد. به همین روی، جان بولتون و مایک پمپئو موظف شدند با سفر به خاورمیانه راهی برای کنترل هراس صهیونیستها و اعراب منطقه از این مسأله پیدا کنند. جان بولتون به سرزمینهای اشغالی و ترکیه رفت. او به صهیونیستها وعده داد خروج نیروهای آمریکایی بعد از خروج ایران از سوریه خواهد بود.
بعد از این وعده راهی ترکیه شد و بیان کرد اجازه نمیدهد ترکها با کردهای سوریه وارد جنگ شوند. گفتن همین جمله کافی بود که دیدار او با اردوغان لغو شود. رسانههای ترکیه سیاستهای مشاور و وزیر خارجه آمریکا را درست در نقطه مقابل ترامپ دانستند و روزنامه دیلیصباح از این نظرات بهعنوان «کودتای نرم» بولتون و پمپئو علیه ترامپ یاد کرد.
به نظر میرسید مشاوران ترامپ با ایده خروج فوری از سوریه مخالف باشند، اما در نهایت با درز پیدا کردن خبر ایده حمله نظامی به ایران معلوم شد چرا این خبر، یک سال بعد و زمانی که سفر پمپئو به خاورمیانه تمام میشود، در رسانهها منتشر و همزمان با آن، ماجرای برگزاری نشست سیاسی علیه ایران در ورشوی لهستان نیز مطرح میشود. همه این نشانهها در نهایت به یک نتیجه میرسد: ترامپ سعی دارد به هر طریق ممکن و در اسرع وقت نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند، اما نمیداند با نگرانیهای عربی- عبری چه کند. به همین دلیل مشاور و وزیر امور خارجهاش را به منطقه میفرستد تا به سران منطقه اطمینان دهند اجازه نمیدهد خروج آمریکا از سوریه به نفع ایران تمام شود.
برگزاری کنفرانس برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه نیز در همین پازل قرار میگیرد، اما بولتون و پمپئو یک مسأله را هنوز درک نکردهاند و آن هم این است که رسیدن از مسأله تهاجم نظامی و تحریمهای همهجانبه به مسأله دلداری دادن به اسرائیل و برپایی کنفرانس در لهستان، نشان میدهد آمریکا چقدر در پی گرفتن اهدافش در قبال ایران ضعیف شده است.
منبع:روزنامه وطن امروز
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.