صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

درس عبرتی برای آل سعود/ اجلاس ضد ایرانی لهستان شروع نشده شکست خورد /گام بعدی؛ درونی سازی مؤلفه‌های فشار

۲۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۵:۴۳
کد خبر: ۴۸۶۴۵۵
درس عبرتی برای آل سعود، اجلاس ضد ایرانی لهستان شروع نشده شکست خورد، گام بعدی؛ درونی سازی مؤلفه‌های فشار، گیجی فرمان قیمت در بازار خودرو، نشست ورشو؛ قدرت نمایی امریکا علیه کشور‌های اروپایی، توطئه‌های به‌هم پیوسته، واقعیت پوشالی ابرقدرت قرن بیستم، فتح بازار شام «سردار اقتصاد» می‌خواهد، بن بست سیاسی در لندن، وزن کشی سیاسی، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ،درس عبرتی برای آل سعود، اجلاس ضد ایرانی لهستان شروع نشده شکست خورد، گام بعدی؛ درونی سازی مؤلفه‌های فشار، گیجی فرمان قیمت در بازار خودرو، نشست ورشو؛ قدرت نمایی امریکا علیه کشور‌های اروپایی، توطئه‌های به‌هم پیوسته، واقعیت پوشالی ابرقدرت قرن بیستم، فتح بازار شام «سردار اقتصاد» می‌خواهد، بن بست سیاسی در لندن، وزن کشی سیاسی، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «درس عبرتی برای آل سعود» منتشر شده و در آن چنین آمده است:
۱. به دنبال برگزاری مذاکرات صلح یمن و ائتلاف سعودی با میانجیگری سازمان ملل، گمان می‌رفت که عربستان و هم‌پالکی‌هایش از گذشته درس گرفته و اعراب پیاده در سیاست به این طریق، وسیله‌ای برای بازگشت پیداکرده باشند. سعودی‌ها گرچه در آخرین ماه میلادی سال گذشته و طی چهارمین دور گفتگو‌های صلح در استکهلم سوئد، با حضور «مارتین گریفیتس»، نماینده ویژه سازمان ملل، بار دیگر متعهد شدند که به آتش‌بس ملتزم باشند، اما بار‌ها آن را نقض کردند. سخنگوی نیرو‌های مسلح یمن سه‌شنبه هفته گذشته اعلام کرد که متجاوزان سعودی و مزدوران آن‌ها فقط از روز شنبه تا دوشنبه هفته پیش، ۴۳۷ بار آتش‌بس در شهر الحدیده را نقض کرده‌اند! پس‌ازاین دسته‌گل قبیله سعودی بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد پیش‌نویس قطعنامه استقرار ناظران بین‌المللی در بندر الحدیده به مدت ۶ ماه را تصویب کرد.


۲. بااین‌حال، آتش‌بسی که انصار الله، ارتش و کمیته‌های مردمی آن را پذیرفته‌اند به معنی ضعف یا کوتاه آمدن آن‌ها نیست. انصار الله به شرطی به آتش‌بس پایبند است که طرف مقابل هم به آن پایبند باشد و به دلیل زیر پا گذاشتن تعهدات طرف مقابل، ضرب شست سنگینی به آن‌ها نشان دادند. نقض عهد عربستان باعث شد که طی هفته گذشته در جبهه‌های الحجه، البیضاء و الحدیده ضربات مهلکی به متجاوزان وارد شود. شلیک یک فروند موشک «بدر-۱» به سمت پایگاه‌های سعودی در نجران که با دقت به هدف اصابت کرد، عملیات مشترک پهپاد و توپخانه انصار الله در هدف قرار دادن تجمع نیرو‌های ائتلاف سعودی در پایگاه نظامی سقام در نجران، دفع حمله عربستان و امارات در جبهه قانیه در شمال البیضاء توسط انصار الله و کمیته‌های مردمی، پاتک به حمله ائتلاف سعودی در شمال مثلث عاهم و شرق حرض و جنوب گذرگاه طوال توسط انصار الله و کمیته‌های مردمی پس از ۸ ساعت درگیری مداوم و حمله پهپادی به مواضع نیرو‌های ائتلاف در منطقه عوجبه استان جیزان تنها بخشی از پاسخ سنگین و کوبنده به مهاجمانی است که توهم فتح سه‌هفته‌ای یمن را در سر می‌پروراندند و اکنون حتی در تحقق کمترین اهداف خود که کنترل بندر و شهر الحدیده بود نیز ناکام مانده‌اند.
۳. ائتلاف سعودی از بدو تهاجم نظامی خود، با حمله به زنان، کودکان و غیرنظامیان که آمار آن حتی صدای محافل غربی را درآورده است، ده‌ها هزار نفر را کشته و مجروح کرده و میلیون‌ها نفر را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر نموده است. مقایسه این اعداد و ارقام با آنچه در مقابل به دست آورده‌اند از یک‌سو ثابت می‌کند که عمق شکست آن‌ها تا چه میزان و از سوی دیگر، استقامت و پایداری یمنی‌ها تا چه حد مثال‌زدنی بوده است. بر اساس آمار رسمی، از شروع حملات در اوایل فروردین ۹۴، حدود ۱۵ هزار و ۳۶۴ تن از شهروندان یمنی شهید شده‌اند و آمار مجروحان هم به حدود ۲۴ هزار و ۱۴۵ تن رسیده است. حدود ۱۷ هزار و ۶۱۵ یمنی هم به دلیل فقدان امکانات پزشکی و درمانی جان خود را ازدست‌داده‌اند و آخرین آمار‌ها حاکی است که ۲۲ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر به کمک‌های فوری پزشکی و غذایی نیاز دارند.
۴. گرچه در جریان تجاوز نظامی چهارساله به خاک یمن، خسارت‌های سنگینی به زیرساخت‌ها و مناطق مسکونی وارد آمده، میلیون‌ها نفر از مردم آسیب‌های جدی دیده و با کمبود مواد غذایی و دارویی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما رژیم سعودی هم متحمل ضربات مهلکی شده است. ارتش و رزمندگان مقاومت انصار الله در حال حاضر، پس از نبرد سنگین و نفس‌گیر موفق شده‌اند بخش‌های قابل‌توجهی از جنوب استان‌های نجران، عسیر و جیزان عربستان را به کنترل دربیاورند. علاوه بر این، با کمترین امکانات نظامی توانسته‌اند حدود ۶۶۵ تانک، ۱۸ جنگنده و بالگرد و صد‌ها خودروی نظامی و زرهی آل سعود را در محور‌های مختلف منهدم کنند. گفتنی است که آل سعود ۱۰ منطقه مهم را در استان‌های جنوبی عربستان تخلیه کرده و حداقل حدود ۷ هزار تن از ساکنان این مناطق را به نقاط امن انتقال داده است. پیشروی نیرو‌های یمنی در استان‌های جنوبی عربستان نیز موجب شده تا حدود ۵۰۰ مدرسه، دانشگاه و مرکز آموزشی تخلیه شود و موجب شده تا هزینه جنگ‌افروزی برای رژیم سعودی به‌صورت نجومی افزایش پیدا کند.
۵. در طول حدود نیم دهه گذشته، شمار زیادی از نظامیان پدر جد تروریست‌ها برای حفظ جان خود از استان‌های جنوبی عربستان که محل مأموریت آن‌ها بود متواری شده‌اند و همین فضاحت موجب شد تا سعودی‌ها هزاران نفر از مزدوران چندملیتی را به‌خصوص از کشور‌های آفریقایی به استخدام درآورند و در استان‌های سه‌گانه فوق‌الذکر مستقر کنند. افزون بر این، عمده حمایت‌های مالی نیرو‌های شورشی و مزدوران چندملیتی در تجاوز نظامی به یمن، به‌جز سعودی‌ها از سوی امارات و بحرین تأمین‌شده و تجهیزات نظامی آن‌ها توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه فراهم‌شده است. نکته اینجاست که با وجود این حجم از حمایت‌ها از جانب مرتجعین و متحدان خارجی، تاکنون حدود ۲ هزار و ۵۳۰ تن از نظامیان سعودی به درک واصل شده‌اند و در سیاهه نیرو‌های معدوم شده، نام ۶۳ افسر و فرمانده بلندپایه عربستانی دیده می‌شود.
۶. بحث هزینه‌های هنگفت این جنگ نیز جای خود دارد. رژیم‌های کودک کش سعودی و اماراتی بابت هر ساعت عملیات هواپیما‌های آواکس آمریکایی در آسمان یمن حدود ۲۵۰ هزار دلار به کاخ سفید پرداخت می‌کنند و هزینه‌های استفاده از ماهواره‌های آمریکایی به حدود ۲ میلیارد دلار رسیده است. هزینه روزانه سعودی‌ها در این جنگ بی‌حاصل ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده که مجموع این رقم به‌علاوه خرید تسلیحات از کشور‌های غربی، چیزی حدود ۷۲ میلیارد دلار خرج برای آن‌ها در ازای تقریباً هیچ تراشیده است. به‌بیان‌دیگر، تجاوز نظامی به یمن فقط برای ترامپ پر سود نبوده و اروپایی‌ها ازجمله انگلیس هم حداقل حدود ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار تجهیزات نظامی به سعودی‌ها فروخته‌اند. فرانسه هم که سومین کشور صادرکننده تسلیحات نظامی به عربستان به شمار می‌آید با رژیم عربستان چند توافق به امضا رسانده که شامل فروش چند میلیارد دلار تجهیزات نظامی (تانک، نفربر، خودروی نظامی، کشتی جنگی و…) است که در جنگ علیه ملت یمن استفاده می‌شود.
بر همین اساس، می‌توان با قاطعیت گفت که غربی‌ها دروغ می‌گویند که با حمله عربستان به یمن مخالف‌اند و فروش سلاح را به این کشور متوقف کرده‌اند. پشت این اخم آن‌ها حتماً هدفی برای دوشیدن بیشتر گاو‌های شیرده منطقه نهفته، وگرنه دل آن‌ها برای کشتار مسلمانان نسوخته است. تمام این هزینه‌ها و کشتارها، اما باعث نشده یمنی‌های قهرمان و سرفراز، سرخم کنند و در برابر وعده‌های توخالی متجاوزین فریفته شوند. آتش‌بس وقتی معنا دارد که رعایت شود و وقتی این اتفاق نیفتد، تجربه نشان داده که نیرو‌های مقاومت استاد تحمیل خساراتی به‌مراتب سنگین‌تر ازآنچه تاکنون متحمل آن شده‌اند، به دشمنان و بدخواهان هستند؛ رویدادی که اگر ائتلافی سعودی از گذشته درس عبرت نگیرد، به‌زودی رخ خواهد داد.

یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «اجلاس ضد ایرانی لهستان شروع نشده شکست خورد» منتشر شده و در آن آمده است: در حالی که قرار بود ۱۳ و ۱۴ فوریه (۲۴ و ۲۵ بهمن) نشستی ضدایرانی در لهستان برگزار شود، این نشست پیش از برگزاری شکست خورده و کشور‌های مختلف از جمله روسیه و لبنان با آن مخالفت کرده و همچنین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اعلام نمود در این نشست شرکت نمی‌کند، علاوه بر موگرینی فرانسه احتمالا از اعزام وزیر خارجه خود به این نشست خودداری می‌کند، انگلیس و آلمان هم هنوز در مورد سطح حضور در این نشست تصمیم‌گیری نکرده‌اند. وزیر خارجه لوکزامبورگ نیز اعلام کرده که به دلیل تداخل برنامه‌هایش، در این کنفرانس شرکت نمی‌کند.

یادداشت روزنامه وطن امروز نیز با عنوان «گام بعدی؛ درونی سازی مؤلفه‌های فشار» منتشر شده و در آن آمده است: «برایان هوک» مسؤول بخش ایران در وزارت خارجه آمریکا، در چند هفته گذشته چند بار گفته سیاست جدید این کشور در قبال ایران ۳ رکن دارد؛ اول، فشار اقتصادی شدید به ایران، دوم، احیای بازدارندگی منطقه‌ای در مقابل ایران و سوم، آنچه «ایستادن در کنار مردم ایران» نامیده است.
اگر این عبارات را به «زبان واقعیت» ترجمه کنیم، می‌شود اینطور گفت که آمریکا اکنون مشغول ۳ کار است: ایجاد یک نظام جامع فشار اقتصادی بر ایران مبتنی بر تحریم‌ها که به دلیل عدم اجماع در جهان نارس متولد شده، تلاش برای کاستن از بار سرافکندگی فشاری که بر اثر پیروزی محور مقاومت در منطقه گرفتار آن شده و درنهایت توطئه برای ایجاد آشوب درون مردم و اختلاف درون نظام ایران.


در آستانه بهمن ۹۷، می‌توان با اطمینان‌خاطر گفت: اجرای هر ۳ رکن این راهبرد از بیرون شکست خورده و آمریکایی‌ها درصدد «درونی سازی مؤلفه‌های فشار» در ایران هستند. این مهم‌ترین موضوعی است که برای هر نوع سیاست‌گذاری در سال ۹۸ باید به آن توجه کرد.

روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «گیجی فرمان قیمت در بازار خودرو» چنین آورده است: سرانجام سیاست جدید قیمتی در حوزه خودرو یعنی تعیین قیمت تا زیر ۵ درصد قیمت بازار، توسط خودروسازان کلید خورد. با این حال، مروری بر عملکرد وزیر صنعت در این زمینه و نیز سیاست‌های در جریان، حاوی سوالات و ابهامات جدی در خصوص این صنعت به شدت حمایتی است.
اولین ابهام، عملکرد غیر شفاف وزیر صنعت در خصوص اعلام بسته قیمتی خودروهاست. به طوری که مواضع وزیر صنعت، در ابتدا این طور نشان می‌داد که افزایش تا زیر ۵ درصد قیمت خودرو صرفاً برای خودرو‌های غیر مشمول قیمت گذاری انجام می‌شود. وی هفتم آذرماه، در خصوص افزایش ۵ درصد قیمت خودرو گفت: «قطعا آن چه که درباره فروش خودروی خودروسازان به قیمت ۵ درصد کمتر از قیمت بازار مطرح شد، تصویب نمی‌شود.» رحمانی همچنین ۲۰ آذرماه، در خصوص افزایش قیمت خودرو‌های پرتیراژ گفته بود: «این گونه نیست که هرآن چه آن‌ها (خودروسازان) می‌گویند پذیرفته شود، زیرا هزینه‌های مالی خود را بالای ۲۰ درصد اعلام کردند، اما سازمان حمایت آن را قطعا نپذیرفته است و گفته شد که از محل بهره‌وری و اصلاح فرایند‌های مدیریتی هزینه‌ها پایین بیاید.» با این حال، آن چه هم اینک در جریان است، کاملاً بر خلاف مواضع قبلی وزیر صنعت است.


دومین ابهام، این است که هنوز به درستی معلوم نشد، چرا بعد از افزایش قیمت ها، خودروسازان به یک باره به صرافت تولید افتادند. آن‌هایی که تا همین اواخر، از نبود قطعه و مواد اولیه و... می‌نالیدند چگونه پیش فروش‌های اخیر را کلید زدند؟ لذا وزیر صنعت باید قفل سکوت در این زمینه را بشکند و قصور یا تقصیر احتمالی خودروسازان را تشریح و برخورد کند.

روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «نشست ورشو؛ قدرت نمایی امریکا علیه کشور‌های اروپایی» آورده است: بارزترین نمونه شکست امریکا در پیگیری رویکرد ضد برجامی‌اش در خلال نشست شورای امنیت با ریاست دونالد ترامپ و همزمان با برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق افتاد. جایی که ترامپ تصور می‌کرد می‌تواند جلسه شورای امنیت را کاملاً علیه ایران با ریاست خودش اداره کند، اما شکست خورد و همه شورای امنیت علیه او موضع گرفتند. خب این‌ها شکست‌هایی بود که حتی موجب برکناری نیکی هیلی شد و باعث شد تا آن‌ها در جست و جوی جبران چنین شکست‌هایی باشند.


امریکا در امتداد سیاست فشار علیه ایران تصمیم به برگزاری اجلاسی در لهستان گرفته که تمرکز اصلی آن بر موضوع ایران است. لهستان در کنار جمهوری چک جزو متحدین نزدیک امریکا به شمار می‌آید. سیاست امریکایی‌ها که بر این تصورند با گردآوردن سران اروپایی، آفریقایی و آسیایی می‌توانند یک جمع ضد ایرانی را تشکیل دهند، دو وجه دارد؛ از یک سو کشور‌های همراه با سیاست ضد ایرانی خود را متشکل‌تر و هماهنگ‌تر از گذشته نموده و در نتیجه مسیر عملیاتی کردن خواسته‌های خود را هموارتر می‌کنند و از سوی دیگر می‌کوشند تا یک قدرت‌نمایی علیه کشور‌های اروپایی حامی برجام داشته باشند. اما با توجه به شرایط یاد شده به نظر نمی‌رسد که دولت امریکا به خواسته‌های خود از برگزاری نشست لهستان دست یابد. این در حالی است که بر عکس این نشست می‌تواند شکاف میان اروپا و امریکا را بیشتر کرده و عزم اروپایی‌ها را برای مواجهه تمام قد با امریکا راسخ‌تر کند. چنان که با انتشار خبر برگزاری این کنفرانس ضد ایرانی، مقام‌های اروپایی با اعلام خودداری از حضور در هر سطحی در این نشست، مخالفت خود را با امریکا ابراز کرده‌اند؛ بنابراین معتقدم این اجلاس هم غیر از یک جوسازی رسانه‌ای که برای مدت کوتاهی ممکن است برد داشته باشد، حاصل چندانی برای امریکا نخواهد داشت.

روزنامه آرمان امروز در یادداشت امروز با عنوان «توطئه‌های به‌هم پیوسته» آورده است: دشمنی دیرینه و عمیق گروه دونالد ترامپ علیه ایران که متاسفانه حد و مرزی ندارد، باعث تشویق دشمنان منطقه‌ای ایران یعنی اسرائیل و عربستان گردیده و همه دارند به سرعت اختلافات خود را به دعوت آمریکا کنار می‌گذارند تا به یک دشمنی یعنی دشمنی با ایران بپردازند. در این میان به نظر نمی‌آید ایران حتی یک دوست واقعی داشته باشد که در مقابل این موج سنگین سیاسی بایستد و از کشورمان حمایت نماید.

دوستان ایران عموما در حد ایستادگی تا مرز‌های منافع زودگذر خودشان هستند که هرگاه مابه ازای آن را از آمریکا دریافت دارند، دست از دوستی با ایران برمی‌دارند. شاید دوستان نسبتا قابل اعتماد ایران هنوز در اروپای غربی و چند کشور در آسیا نظیر روسیه، ترکیه، چین و هند بتوان یافت که عوامل مختلف سیاسی، میزان اعتماد به آنان را برای ایران نامطمئن می‌سازد. عملکرد روسیه در صادرات نفت ایران و در صحنه سوریه و بمباران‌های اسرائیل نشان داده چقدر تعهد این کشور به ایران شکننده است. چین و هند کشور‌هایی هستند که در تحریم‌ها در جست‌وجوی بهره‌برداری بیشتر از شرایط به نفع خود هستند، ولی تا حدودی با ایران همکاری می‌نمایند. ترکیه ضمن اینکه چشم به گاز ارزان ایران دوخته، میزان نزدیکی و دوری خود را با ایران در منطقه و به‌ویژه در صحنه سوریه می‌سنجد.

روزنامه صبح نو در یادداشت امروز با عنوان «واقعیت پوشالی ابرقدرت قرن بیستم» آورده است: بسیاری آمریکا را از این جهت کشور مدافع آزادی می‌دانند که گمان می‌کنند اتباع آن در داخل و خارج این کشور علیه دولتمردان و سیاست‌های این کشور آزادانه اظهار نظر می‌کنند و هیچ مشکلی هم برای‌شان ایجاد نمی‌شود.
البته این گمان مانند بسیاری گمان‌های دیگر در‌باره غرب و از جمله آمریکا، با واقعیت فاصله بسیار دارد و آنانی که اخبار این کشور را دنبال می‌کنند می‌دانند ورای تصاویر هالیوودی از آمریکا، چه واقعیت‌های تلخی در این کشور ظاهراً دموکراتیک جریان دارد.


جدیدترین نمونه این رفتار استبدادی و ضد حقوق بشری، آن‌چیزی است که برای خانم مرضیه هاشمی، گوینده خبر PRESS TV اتفاق افتاد.
مرضیه هاشمی با نام اصلی ملانی فرانکلین، خبرنگار و مستند‌ساز آمریکایی که برای عیادت از برادر درگیر با سرطان خود به کشور متبوعش سفر کرده بود، در فرودگاه بین‌المللی «لامبرت-ست لوی» آمریکا دستگیر و بدون تفهیم اتهام مستقیماً به زندانی در واشنگتن منتقل شد.
حجاب از سر او کشیدند و خوراک گوشت خوک برایش تدارک دیدند و این‌ها خصوصاً برای یک زن مسلمان یعنی شکنجه!

روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان بن بست سیاسی در لندن چنین آورده است: رای منفی پارلمان انگلیس به طرح ترزا می‌نخست وزیر این کشور در خصوص نحوه خروج از اتحادیه اروپا، وضعیت سخت و پیچیده‌ای را در لندن رقم زده است: از یک سو افرادی مانند بوریس جانسون و چهره‌های محافظه کاری که موافق برگزیت هستند، بر ایده خود مبنی بر "خروج سخت از اروپا"پافشاری می‌کنند و از سوی دیگر، جرمی کوربین رهبر حزب کارگر با توجه به پیروزی اخیر به دست آمده در پارلمان، خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام و خروج ترزا می‌از قدرت است. در مقابل، نخست وزیر انگلیس برای ارائه طرحی جدید به پارلمان تلاش می‌کند، طرحی که به نظر می‌رسد کماکان خواسته‌های نمایندگان مخالف را تامین نکند.


در ماورای هیاهو‌ها و جنجال‌های موجود بر سر برگزیت، افرادی مانند تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس نیز در حال تلاش برای برگزاری همه پرسی دوباره در انگلیس و جلوگیری از کلیت وقوع این پروسه هستند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، "لندن" به کانون تقابل اندیشه‌ها، سیاست‌ها و تاکتیک‌های سیاستمداران انگلیسی در قبال برگزیت تبدیل شده است. در این میان، شهروندان انگلیسی کماکان تصویری از آینده برگزیت ندارند، زیرا نمی‌دانند که در ماه مارس امسال شاهد تحقق کدام گزینه خواهند بود. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که "خروج سخت و بدون توافق" کشورشان را در وضعیتی مبهم قرار خواهد داد. بی‌دلیل نیست که افرادی مانند کوربین بر لزوم دستیابی به توافق مشخص با اروپا تاکید دارند. همچنین شهروندان انگلیسی آگاه هستند که "خروج نرم و همراه با توافق از اروپا"، به سبک و سیاقی که ترزا می‌قصد انجام آن را دارد، منتج به از دست دادن امتیازات زیادی (به ضرر لندن) خواهد شد. فراتر از آن، برگزاری همه‌پرسی دوباره در انگلیس نیز منجر به وقوع بحران جدیدی در این کشور خواهد شد و موافقان خروج از اروپا را خشمگین خواهد کرد.

روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با موضوع «فتح بازار شام «سردار اقتصاد» می‌خواهد» آورده است: همزمان که جنگ سوریه به مراحل پایانی خود نزدیک می‌شود و دمشق با سرعت بالایی در حال بازیابی سرزمینی و دیپلماتیک خود است، این سؤال طبیعتاً هر روز با صدای بلندتری در میان ایرانیان شنیده می‌شود، آن‌ها به عنوان پیشتازان جنگ در مرحله بازسازی چه نقشی خواهند داشت؟

هرچند وضعیت سیاسی سوریه هنوز کاملاً تثبیت نشده و با توجه به پیچیدگی جنگ سوریه شاید زود باشد درباره بازسازی حرف زد، اما آنچه مشخص است «محور مقاومت» رهبری صلح و امنیت را در منطقه به دست گرفته و به رغم پیچ‌ها و مراحل خطرناکی که گذرانده و پیش رو دارد با اطمینان به پیش می‌تازد و به نظر نمی‌رسد هیچ قدرتی نیز توان خارج کردن آن را داشته باشد. کشور‌های عربی و اروپایی با تمکین به این واقعیت یکی پس از دیگری البته هر کدام با انگیزه‌های متفاوتی سفارت‌های خود را باز و کیسه‌ها را شل می‌کنند. بماند که خود سوریه از پتانسیل‌های بالای اقتصادی از جمله در حوزه گردشگری، کشاروزی، معدنی و تجارت بین المللی برخوردار است. در واقع روند تحولات حاکی از آن است که سوریه خواهد توانست بخش مهمی از نیاز‌های خود را برای بازسازی به دست بیاورد و این کشور بنابر گزارش اکونومیست در سال جدید میلادی بیشترین رشد اقتصادی را در جهان خواهد داشت؛ بنابراین ما از یک طرف با بازار بزرگی مواجه هستیم که قرار است با سرعت بالا شکوفا شود و از طرف دیگر با ایرانیانی مواجه هستیم که نقش حیاتی در این جنگ پیچیده تاریخ ایفا کرده‌اند و بیش از همه لایق حضور در این بازار هستند. متأسفانه نگاهی نزدیک به فعالیت و همکاری اقتصای دو‌جانبه ایران و سوریه نشان می‌دهد این بخش از روابط علناً در حد صفر قرار دارد، این در حالی است که روابط سیاسی و امنیتی دو کشور در طول ۴۰ سال گذشته بی نظیر بوده است.

روزنامه ابتکار هم در یادداشت امروز خود با موضوع «وزن کشی سیاسی» آورده است: این روز‌ها در حالی دولت ایالات متحده تعطیل است که رئیس جمهوری به نوعی برای ساخت دیوار مکزیک خواهان اختصاص بودجه پنج میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری ازسوی کنگره برای ساخت دیوار در مرز جنوبی کشورش شده است
به دنبال تعطیلی دولت فدرال آمریکا بیش از ۸۰۰ هزار کارمند دولت فدرال نمی‌توانند دستمزد خود را دریافت کنند. رئیس جمهوری آمریکا تاکید کرد که دولتش برای خروج از بن بست سیاسی کنونی می‌تواند با اعلام وضعیت اضطراری ملی، دیوار مرزی را بدون نیاز به تصویب بودجه آن از سوی کنگره احداث کند. برخی گزارش‏ها حاکی است که رئیس جمهوری آمریکا قصد دارد با استفاده از بودجه بخش مهندسی ارتش طرح ساخت دیوار در بخش‌هایی از مرز مکزیک را آغاز کند. پیش‏بینی می‏شود دموکرات‌ها در صورت اعلام وضعیت فوق‌العاده ازسوی دونالد ترامپ این تصمیم را در مراجع قضایی به چالش بکشند. در صورت عدم دستیابی کاخ سفید و کنگره به توافقی برای تامین بودجه دولت فدرال، رکورد ۲۱ روزه تعطیلی دولت فدرال شکسته می‏شود. تعطیلی دولت فدرال درزمان زمامداری بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق ایالات متحده ۲۱ روز طول کشیده بود که با توجه به شخصیت غیرقابل پیش‏‏بینی آقای ترامپ و علاقه به مطرح بودن، این رکورد توسط وی شکسته شد.


پس از پیروزی دموکرات‏ها در انتخابات کنگره، رویارویی نمایندگان قانونگذار با دولت ملی‏گرا و به نوعی تندروی آقای ترامپ شدت گرفته است. این رویارویی قابل پیش بینی بود. این در حالی است که خانم نانسی پلوسی به عنوان رهبر اقلیت مجلس نمایندگان آمریکا در سال ۲۰۰۶ دموکرات‏ها را در مخالفت با سیاست‌های کاخ سفید و کنگره جمهوری‏خواه رهبری کرده بود. وی منتقد سیاست‌های بوش بوده و همچنین نگرانی‏هایی را در زمینه جنگ عراق اعلام کرده بود. خانم پلوسی رهبر دموکرات‏های مجلس نمایندگان آمریکا و رئیس کنگره در گفت‏وگو با شبکه خبری‌ای بی سی نیوز گفت: تصمیمات دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا درباره پایان دادن به طرح بیمه درمانی باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا موسوم به اوباماکِر و تایید نکردن توافق هسته‏ای با ایران رفتاری غیرمنطقی بوده است و امروز هم شاهد بحث‏هایی درمورد ساخت دیوار در مرز‌های جنوبی با مکزیک هستیم. ترامپ در مقابل ایراد کنگره به ساخت دیوار در مرز با مکزیک در توئیترش اینچنین پاسخ داد که: درحال حاضر ۷۷ دیوار مهم و بزرگ در سراسر دنیا ساخته شده است که ۱۰۰ درصد موفق شناخته شده‏اند.

 


برچسب ها: آل سعود نشست ورشو

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *