میپریدند روی سر و کول حاجی؛ تکبیر میگفتند؛ گریه میکردند
«دانشمند برجسته»، «مدیر بلند همت» و «پارسای بیادعا» صفتهایی بودند که حضرت آیتالله خامنهای چند روز پس از شهادت «حسن طهرانی مقدم» در سال ۱۳۹۰ به او اطلاق کردند. بُرشهایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «مردی با آرزوهای دوربُرد» گردآوری شده است، منتشر میکند.
داستان بیست و ششم
حاج حسن طرفدار گروههای کاری سبک و چابک بود. برای همین سازمان جهاد خودکفایی جای کوچکی بود با آدمهای کم. بزرگترین و پیچیدهترین دستگاهها را توی پادگان کوچکی با تعداد کمی محقِق و پاسدار میتوانست بسازد. برون سپاریاش حرف نداشت. تمامی قطعات و اجزا مورد نیاز را جدا جدا به کارگاهها و کارخانههای سطح کشور سفارش میداد. آن وقت همه را جمع میکرد و با افراد محدودش سر هم میکردند. هم صنعت کشور رونق میگرفت و هم انرژی خودشان صرف ساختن قطعات و انبار کردن ماشین آلات و مدیریت نیروی انسانی نمیشد.