استراحتی که ابدی شد
ساعت حدود چهار بعد از ظهر ۲۶ دی ماه، روزنامههای اطلاعات و کیهان با تیتر «شاه رفت» منتشر شدند؛ تیترهایی که از همیشه درشتتر و واضحتر بودند.
گروه سیاسی ؛ ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ سالروز فرار شاه مخلوع از ایران است؛ فراری که دفتر سلطنت منحوس پهلویها و زندگی مردم ایران زیر سلطه قدرتهای استکباری جهان را برای همیشه فرو بست. این نخستین باری نبود که پهلوی دوم فرار را بر قرار ترجیح میداد، اما اگر در سال ۱۳۳۲ با کودتایی سیاه، آمریکا مهره دست نشانده خود را به کرسی حکومت بازگرداند در سال ۵۷ دیگر نه جامعه پذیرای سلطنت بود و نه محمدرضا پهلوی و دار و دسته جنایتکار و فاسدش توان رویارویی با موج خروشان انقلابیون را داشتند. فرار شاه آغاز فصلی جدید در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران بود.
روحیه دیکتاتوری، وابستگی محض و صد در صدی به بیگانگان، عدم اعتماد به نفس، خودشیفتگی مزمن، بی اعتقادی مذهبی، ناتوانی در اداره امور، فساد اخلاقی و همچنن اشرافیت و بی اعتنایی به مردم، مهمترین دلایل سقوط شاه مخلوع ایران شد. فراری که از سوی خاندان پهلوی«استراحت» خوانده شد درحالیکه گذر زمان ثابت کرد این استراحت همیشگی و پایان ناپذیر خواهد بود.
شاه مخلوع قبل از سوار شدن بر هواپیما که او را برای همیشه از ایران دور می کرد در مصاحبه ای کوتاه به خبرنگاران گفت: «مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می کنم. امروز با رأی مجلس شورا ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم پایه گذار آینده ای موفق شود.»
جریان فرار محمدرضا پهلوی از ایران که در ۲۶ دی ماه ۵۷ رخ داد، از زبان فرح دیبا همسر وی اینچنین نقل شده است:
«عزیمت اشک آلوده محمدرضا و من در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ انجام شد. دخالت امریکا در امور داخلی ایران به اندازهای رسیده بود که دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمیدادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت میکرد در حالی که ما اصلا اطلاع نداشتیم. وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشکوک شد و به من گفت: به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار کشور را ترک خواهم کرد. ما در روزی که بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بی سیم گوش میکردیم».
«عزیمت اشک آلوده محمدرضا و من در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ انجام شد. دخالت امریکا در امور داخلی ایران به اندازهای رسیده بود که دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمیدادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به ایران آمده و فعالیت میکرد در حالی که ما اصلا اطلاع نداشتیم. وقتی محمدرضا فهمید ژنرال هایزر در تهران است بیشتر مشکوک شد و به من گفت: به محض اخذ رای اعتماد توسط بختیار کشور را ترک خواهم کرد. ما در روزی که بختیار به مجلس رفته بود در فرودگاه بودیم و جریان مجلس را از طریق تلفن بی سیم گوش میکردیم».
و این چنین شد که ساعت حدود چهار بعد از ظهر روزنامههای اطلاعات و کیهان با تیتر «شاه رفت» منتشر شدند. تیتر روزنامه ها از همیشه درشت تر بود. مردم روزنامه ها را بر سر و دست گرفته بودند و به یکدیگر نشان می دادند. برخی بین کلمه «شاه» و «رفت» ابرو باز کرده، با دست کلمه «در» را اضافه کرده بودند. در نتیجه تیتر روزنامه ها به صورت «شاه در رفت» خوانده می شد که بیانگر یک واقعیت غیرقابل انکار بود.
فرار پهلوی دوم بیش از دو سال دوام نداشت و سرانجام شاه مخلوع ایران در سن ۶۱ سالگی و در ۵ مرداد ماه سال ۵۹ در قاهره مصر مُرد.
پس از ۲۶ دی روز فرار طاغوت پر نخوت زمانه از ایران، درست ۲۶ روز تاریخی بر ملت انقلابی ایران گذشت تا در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ انقلاب شکوهمند اسلامی که ثمره خون پاک شهدای انقلاب بود به پیروزی رسید.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *