یوسف ، چهره جدید کت استیونس/پسا یوسف اسلام
گروه فرهنگی میزان ، داستان کت استیونز برای همه افرادی که به موسیقی علاقه دارند و زندگی پاپ استارها را دنبال میکنند، داستان آشنایی است: استیون دیمیتری جورجیو شهروند انگلستان از پدری یونانی و مادری سوئدی و خواننده محبوب پاپ دهه هفتاد میلادی، بر اثر افراط در مصرف الکل و مواد مخدر کارش به بیمارستان کشیده میشود و با ابتلا به بیماری سل خود را در آستانه مرگ میبیند. در بیمارستان به علت ترس از مرگ با ندایی درونی تصمیم میگیرد در صورت زنده ماندن سبک زندگی خود را تغییر دهد و در مورد روش صحیح زندگی مطالعه و آن را بین طرفدارانش ترویج کند.
او در نهایت پس از مطالعه ادیان یهود و بودا با راهنمایی برادرش با دین اسلام آشنا میشود و به قول خودش پاسخ سوالات خود را در آیات قرآن میبیند و با علاقهمند شدن به زندگی حضرت محمد (ص) تصمیم میگیرد در سال ۱۹۷۷ مسلمان شده و البته موسیقی را کنار بگذارد.
با اعلام مسلمان شدن نام یوسف اسلام را برمی گزیند و اهتمام خود را بر ترویج اسلام میگذارد. پس از آن با دستاری به سبک مجاهدان افغانستانی ضد شوروی در برنامههای تلویزیونی ظاهر میشود و به ترویج آموزههای اسلامی به سبک خودش میپردازد. اجتناب وی از موسیقی به حدی بود که در یک شوی تلویزیونی مجری بارها از وی اصرار میکند به احترام علاقمندانش بخشهایی از ترانههای قدیمی اش را بخواند، اما وی طفره میرود و در نهایت سوره حمد را قرائت میکند. او در این ایام به دلیل فعالیت هایش از سوی دولت آمریکا متهم به کمک به گروههای تروریستی نیز میشود. با اینحال برخی اوقات در جشنهای اسلامی و بدون ساز در مجامع حضور پیدا میکرد و به خواندن اناشید اسلامی میپرداخت.
پس از وقایع یازدهم سپتامبر تصمیم به تغییر استراتژی و بازگشت نرم به دنیای موسیقی برای ترویج آموزههای اسلامی میگیرد و در قالب آموزشهای دینی به کودکان کلیپهای صوتی نشیدهایی با پس زمینه سازهای سنتی شرقی و عربی از او منتشر میشود. کار طلع البدر علینا به دو زبان انگلیسی و عربی نیز در مورد پیامبر اکرم در آن ایام از او با استقبال مواجه شد تا اینکه در سال ۲۰۰۳ در آفریقای جنوبی و در کنار پیتر گابریل خواننده انگلیسی در تور مبارزه با ایدز نلسون ماندلا ترانهای را در حضور وی و دهها هزار نفر اجرا کرد.
از وی نقل شده است مطالعه فتوای امام خمینی(ره) درباره موسیقی یکی از دلایل تصمیم گیری و کنار گذاشتن تردید هایش برای بازگشت نرم به دنیای موسیقی بوده است.
در سال ۲۰۰۵ وی در سخنرانی جشن تولد پیامبر اسلام در ابوظبی سخنانی را بیان میکند که طلیعهای است از دوران پسایوسف اسلام؛ و ورود به عصر جدیدی از این پدیده در موسیقی. او میگوید: اینکه قرآن دارای لحن و موسیقی است نشانهای است که ما باید برای تاثیر گذاری و ارتباط با دیگر عقاید بخصوص جوانان از لحن و موسیقی استفاده کنیم؛ و در نهایت در سال ۲۰۰۶ نخستین آلبوم پاپ او پس از ۲۷ سال اینبار با نام هنری یوسف به نام “An Other Cup” منتشر میشود. او در مصاحبه هایش به نقش پسرش نیز در بازگشت گیتار به خانه اش اشاره میکند؛ و ترانه پرطرفدار پدر و پسر را با تقدیم به او دوباره بازخوانی کرده است. از وی پرسیده شد چرا یوسف و چرا یوسف اسلام نه؟ او پاسخ میدهد اسلام نیازی به اسم من ندارد.
یوسف در طی ده سال گذشته چندین تور مختلف موسیقی را در قالب آلبوم قطار صلح تلفیقی از ترانههای قدیمی و جدیدش برگزار کرده است. تیپ امروزی او پیرمردی است که گیتار در دست و با ظاهری مدرن و زمینهای دینی اعتقادی در پی گسترش توجه به معنویات و انسان دوستی است و بر خلاف دیگر خوانندههای مسلمان که عمده شرکت کنندگان آنها را تیپهای مسلمان تشکیل میدهند، از طبقات مختلف اجتماعی فارغ از نژاد و مذهب را در برنامههای وی میتوان مشاهده کرد که با سرودههای او ارتباط برقرار میکنند و با ترانههای وی همراه میشوند.
فارغ از تمام فراز و نشیبهایی که یوسف در عمر ۷۰ ساله خود داشته است، سوالی که پیش میآید این است که درحالیکه در سالهای اخیر چند خواننده و گروه موسیقی مطرح جهان در تهران اجرا داشته اند چرا از وی برای حضور در ایران و اجرای برنامه و همکاریهای مشترک دعوت به عمل نمیآید؟! حضوری که میتواند ضمن اینکه تجربه متفاوتی را برای وی در مسیر خودشناسی اش ایجاد کند، اثرگذاری مناسبی را از لحاظ تبلیغاتی و رسانهای برای کشور در شرایط کنونی خواهد داشت.
:ترجمه
وقتش نیست که تغییری ایجاد کنی/فقط آروم باش , ( سخت نگیر ) آسان بگیر/تو هنوز جوانی , ( تقصیرت جوان بودنت هست ) تقصیرت همینه/خیلیترترترچم چیزهاست که که تو باید بدانی/ دختری را پیدا کن , سر و سامان بگیر/ اگر می خواهی می تونی ازدواج کنی/ بمن نگاه کن , من پیرم , ولی خوشحالم/ چرا,در مورد هرچیزی که داری فکر کن/ برای اینکه تو فردا هنوز اینجا خواهی بود ولی رویاهایت نخواهند بود چطور میتونم سعی کنم که بهش توضیح بدهم , وقی اینکار را میکنم او دوباره روبرمیگردونه/ از همان دقیقه ای که تونستم حرف بزنم , به من دستور داده شد که گوش بدهم/ الان راهی وجود دارد و آن این است که باید بروم/ میدانم من باید بروم/ وقتش نیست که تغییری ایجاد کنی/ فقط آروم باش , ( سخت نگیر ) آسان بگیر/ تو هنوز جوانی , ( تقصیرت جوان بودنت هست ) تقصیرت همینه/ خیلی چیزهاست که که تو باید بدانی/ دختری را پیدا کن , سر و سامان بگیر/ اگر می خواهی می تونی ازدواج کنی/ بمن نگاه کن , من پیرم , ولی خوشحالم/ تمام اوقاتی که گریه کردم , تمام اون چیزهایی را که میدانستم درونم نگه داشتم/ سخته , ولی نادیده گرفتنش سخت تره/ اگر آنها حق داشتند من موافقت میکردم ولی این اونها هستند که میدونند نه من/ الان راهی وجود دارد و آن این است که باید بروم/ میدانم من باید بروم/ وقتش نیست که تغییری ایجاد کنی/ فقط آروم باش , ( سخت نگیر ) آسان بگیر/ تو هنوز جوانی , ( تقصیرت جوان بودنت هست ) تقصیرت همین/ خیلی چیزهاست که که تو باید بدانی/ دختری را پیدا کن , سر و سامان بگیر/ اگر می خواهی می تونی ازدواج کنی/ بمن نگاه کن , من پیرم , ولی خوشحالم/ من یک زمان مثل الان تو بودم و میدونم که کار آسانی نیست/ آروم باشی موقعی که پی میبری یک چیزی داره اتفاق می افته/ ولی وقت بگذار , خیلی فکر کن/ چرا,در مورد هرچیزی که داری فکر کن/ برای اینکه تو فردا هنوز اینجا خواهی بود ولی رویاهایت نخواهند بود/ چطور میتونم سعی کنم که بهش توضیح بدهم , وقی اینکار را میکنم او دوباره روبرمیگردونه/ همیشه همینطور بوده , همان داستان قدیمی/ از همان دقیقه ای که تونستم حرف بزنم , به من دستور داده شد که گوش بدهم/ الان راهی وجود دارد و آن این است که باید بروم/ میدانم من باید بروم/ وقتش نیست که تغییری ایجاد کنی/فقط آروم باش , ( سخت نگیر ) آسان بگیر/تو هنوز جوانی , ( تقصیرت جوان بودنت هست ) تقصیرت همینه/خیلی چیزهاست که که تو باید بدانی/ دختری را پیدا کن , سر و سامان بگیر/ اگر می خواهی می تونی ازدواج کنی/ بمن نگاه کن , من پیرم , ولی خوشحالم/ تمام اوقاتی که گریه کردم , تمام اون چیزهایی را که میدانستم درونم نگه داشتم/ سخته , ولی نادیده گرفتنش سخت تر/ اگر آنها حق داشتند من موافقت میکردم ولی این اونها هستند که میدونند نه من/ الان راهی وجود دارد و آن این است که باید بروم/
محمد ولوی دانشجوی دکتری مدیریت رسانه