صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

سگ هار منطقه در «بلندی‌های جولان» چه می‌کند؟

۲۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۱:۴۲
کد خبر: ۴۸۴۷۴۴
دسته بندی‌: سیاست
طبق توافقات سال ۱۹۹۳، جولان جزو سوریه شناخته شد و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل نیز بر پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در این منطقه تاکید کرده است؛ لذا برنامه رژیم صهیونیستی برای رسمیت دادن به اشغالگری خود حرکتی در جهت عکس نظر اکثریت جامعه جهانی به شمار می‌رود.
گروه سیاسی ؛ در دیدار اخیر «جان بولتون» و «بنیامین نتانیاهو» دو چهره نژادپرست و ضد حقوق بشر که در تل آویو صورت گرفت، یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده «درخواست نخست وزیر رژیم صهیونیستی از رژیم آمریکا برای به رسمیت شناختن حق حاکمیت این رژیم بر بلندی‌های جولان اشغالی» بود.

درخواست نتانیاهو در حالی عنوان می‌شود که کمتر از دو ماه قبل (۱۶ نوامبر سال ۲۰۱۸) مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه‌ای بر ضرورت عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از بلندی‌های جولان تاکید کرد. براین اساس قطعنامه «جولان سوریه» که با ۹۹ رأی موافق، ۱۰ رای مخالف و ۶۶ رأی ممتنع تصویب شد، تصمیم رژیم صهیونیستی برای تحمیل قوانین و قلمرو قضایی خود به جولان اشغالی را فاقد اعتبار خواند و از این رژیم خواست تا از این اراضی خارج شود.

در همین زمینه حسین رویوران در گفت‌وگو با میزان، می‌گوید «این درخواست مغایر با قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت است که پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ به تصویب رسید. براساس مفاد آن قطع نامه رژیم صهیونیستی باید فورا از مناطق اشغالی که جولان هم بخشی از آن محسوب می‌شود، عقب نشینی کند؛ بنابراین درخواست نتانیاهو از دولت ترامپ، خلاف مقررات بین المللی و به معنای عبور از قطعنامه‌های ۲۴۲ و ۳۳۸ است؛ اما با توجه به اقدامات خارج از اجماع بین المللی آمریکا در دوره ترامپ، بعید نیست ایالات متحده تن به این مطالبه ضد قانونی بدهد؛ هرچند که احتمال پذیرش آن از سوی سایر کشور‌ها و سازمان‌های بین المللی به این مساله کم است.»

از این رو در شرایطی که قاطبه جامعه جهانی از همان ابتدای اشغالگری جولان در سال ۱۹۶۷، این اقدام را محکوم می‌کند، سرکردگان رژیم صهیونیستی امیدوارند به کمک یکه تازی آمریکا، حرکت نامشروع خود را وجه قانونی ببخشند.

تاریخچه بلندی‌های جولان
منطقه جولان ۳۵ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از یک درصد از مساحت سوریه را تشکیل می‌دهد. این منطقه کوهستانی در جنوب غربی سوریه، ۷۰ کیلومتری دمشق و در حد فاصل مرز‌های این کشور با لبنان، اردن و فلسطین اشغالی قرار دارد.

اهمیت موقعیت استراتژیک جولان باعث شد تا حتی پیش از سال ۱۹۶۷ و اشغال این منطقه، درگیری‌هایی میان ارتش سوریه و رژیم صهیونیستی به وقوع بپیوندد. اما در نهایت در ادامه جنگ اعراب با اسرائیل، مقامات رژیم صهیونیستی در پنجم ژوئن سال ۱۹۶۷ در عملیاتی غافلگیرانه بخش وسیعی از خاک همسایگان عرب خود را به اشغال درآورد که مهمترین دستاورد آن سیطره بر منطقه سوق الجیشی جولان بود.

براین اساس در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ نیرو‌های رژیم صهیونیستی پس از اشغال، استحکامات سوریه در تپۀ مشرف به دریاچه طبریا و ارتفاعات جولان، شهر «قنیطره»، واقع در ۶۰ کیلومتری جنوب دمشق را تصرف کردند. ۶ سال بعد در ششم اکتبر ۱۹۷۳ مصر و سوریه به منظور آزادسازی مناطقی که در جنگ قبل از دست داده بودند، متفقاً علیه اسرائیل وارد نبرد شدند. در این درگیری که به جنگ رمضان معروف است، شهر قنیطره از دست رژیم صهیونیستی خارج شد، اما به رغم آزادسازی ۶۶۴ کیلومتر از ۱۱.۲ هزار کلومتر اشغال شده، بخش مهمی از ارتفاعات جولان کماکان در دست این رژیم باقی ماند.

با توجه به جایگاه ویژه جولان در برنامه‌های امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی، سرکردگان رژیم صهیونیستی به منظور جدا کردن آن از سوریه و تحکیم موقعیت خود، سیاست خود را بر ساخت شهرک‌های یهودی نشین در مناطق مرکزی جولان متمرکز کردند. در همین راستا در سال ۱۹۸۱ انضمام جولان به رژیم صهیونیستی در مجلس تصویب شد.

نکته مهم آنکه این رویکرد با وجود مذاکرات صلح در برابر زمین سال ۱۹۹۱ و پذیرش این مساله که جولان جزو سوریه است، کماکان ادامه دارد.

طبق آخرین آمار منتشر شده توسط رژیم صهیونیستی، ۱۸ هزار صهیونیست در ۳۳ منطقه بلندی‌های جولان ساکن هستند. در همین خصوص کابینه بنیامین نتانیاهو به دنبال جذب تعداد بیشتری از مهاجران یهودی در این منطقه است تا بتوانند در دو سال آینده، جمعیت مذکور را دو برابر کنند.

این در حالی است که ارتفاعات اشغالی جولان همچنان محل زندگی دست کم ۲۰ هزار سوری است و تل آویو تلاش دارد با اقداماتی از قبیل: فشار‌های امنیتی ساکنین روستا‌های این منطقه را مجبور به ترک وطن کند.

دلایل اهمیت استراتژیک بلندی‌های جولان
منطقه مورد اشاره به دو دلیل نظامی و اقتصادی از جایگاه ویژه‌ای برای هر طرفی که بتواند بر آن سیطره داشته باشد، برخوردار است.

جولان به علت وجود چین خوردگی‌ها و ارتفاعات زیادی هم بر فلسطین اشغالی و هم سوریه اشراف دارد؛ لذا حضور نظامیان رژیم صهیونیستی در این منطقه امکان رصد تحرکات نظامی سوریه را به آن‌ها می‌دهد و این مساله به دلیل ترس مداوم صهیونیست‌ها از واکنش دمشق در بحث بازپس گیری جولان و همچنین احتمال همکاری آن با محورمقاومت باعث شده تا بر تصرف آن تاکید داشته باشند.

این موضوع با توجه به تغییر معادلات میدانی در بحران سوریه و همکاری ایران و حزب الله لبنان با دولت سوریه در بیش از هفت سال گذشته بر شدت نگرانی سرکردگان رژیم صهیونیستی افزوده است. زیرا محافل تصیمم گیری در تل آویو به خوبی می‌دانند بازپس گیری جولان توسط سوریه به معنای اشراف بر منطقه فلسطین اشغالی و در تیرس قرار گرفتن مراکز مهم نظامی-سیاسی این رژیم است؛ بنابراین حفظ جولان می‌تواند چند اثر مهم امنیتی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد:

۱. مانع موقعیت برتر سوریه و لبنان بر مناطق شمالی فلسطین اشغالی می‌شود.
۲. جولان نقش منطقه حائل میان سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ (موسوم به سرزمین اصلی) با دولت سوریه را ایفا می‌کند.
۳. شرایط را برای تسلط سهل‌تر بر دمشق به دلیل فاصله ۷۰ کیلومتری با آن و راه‌های ارتباطی سوریه با اردن و دیگر کشور‌های عربی فراهم می‌سازد.

اما در کنار ابعاد امنیتی-نظامی، امتیازات اقتصادی جولان نیز برای سرکردگان رژیم صهیونیستی بسیار مهم است. جولان علاوه بر آنکه حوزه جغرافیایی حاصلخیزی در امر کشاورزی و توسعه دامداری به حساب می‌آید، یک ذخیره آبی ارزشمند نیز محسوب می‌شود.

رود بزرگ اردن و دریاچه پر آب طبریا در غرب جولان، این منطقه را از اراضی اشغالی فلسطین جدا می‌سازد. قله‌های بلند جولان به ویژه قله «جبل الشیخ» در طول سال همواره پوشیده از برف و منبع اصلی تأمین آب دریاچه طبریا و رود اردن به شمار می‌رود. از این رو هم اکنون رژیم صهیونیستی با تسلط بر بیش از میلیون مترمکعب از آب ارتفاعات جولان، ۳۰ درصد نیاز سالانه خود را به آب تامین می‌کند. این مساله با توجه مصرف سالانه بالغ بر ۲۰۰۰ میلیون متر مکعب آب در فلسطین اشغالی، بسیار مهم است.

اهمیت دسترسی صهیونیست‌ها به آب، پیش از اشغال فلسطین و در کنگره اول آن‌ها در شهر بازل سوئیس در سال ۱۸۹۷ نیز مورد تاکید بود تا جایی که بنیان گذاران این رژیم، اشاره داشتند بدون آب دولت یهودی امکان تحقق ندارد.

براین اساس در راستای پیشبرد اهداف صهیونیسم، سرکردگان این رژیم از همان ابتدا درصدد توسعه سواحل آبی خود در شمال و شمال شرقی فلسطین اشغالی از یکسو و تلاش برای دسترسی به سرزمین‌های پر آب بلندی‌های جولان، جنوب لبنان و کرانه‌های رود اردن بر آمدند.

این مساله با در نظر گرفتن پیش بینی کارشناسان مبنی بر کمبود آب در منطقه غرب آسیا در سال‌های آتی و بروز جنگ بر سر آب، می‌تواند اهمیت حفظ جولان را در راهبرد‌های رژیم صهیونیستی مشخص کند.

پیامد‌های رسمیت یافتن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندی‌های جولان
اگرچه سرکردگان تل آویو بر آنند تا با استفاده از قدرت لابی خود در آمریکا، مواضع نزدیک کابینه ترامپ به صهیونیست‌ها و بهره گیری از تهدید مشترکی که از سوی محور مقاومت احساس می‌کنند، امنیت رژیم صهیونیستی را با تحکیم حاکمیت بر جولان ارتقا دهند؛ اما واقعیت این است که این اقدام پیامد‌های منطقه‌ای و بین المللی منفی نیز به همراه داشته باشد.

طبق توافقات سال ۱۹۹۳، جولان جزو سوریه شناخته شد و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل نیز بر پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در این منطقه تاکید کرده است؛ لذا برنامه رژیم صهیونیستی برای رسمیت دادن به اشغالگری خود حرکتی در جهت عکس نظر اکثریت جامعه جهانی به شمار می‌رود.

از سویی سوریه به عنوان یک کشور عربی، با برخورداری از ارتشی قدرتمند همچنان جایگاه مهمی در بین کشور‌های عربی و همچنین جهان اسلام دارد.
 
رویوران در ادامه گفت‌وگو با تاکید دارد: «لازم است دولت‌های عربی به استناد قطعنامه‌ای که پس از جنگ ۱۹۶۷ صادر شد، به این مساله واکنش نشان دهند، اما با توجه به تسلیم بودن آن‌ها در مقابل آمریکا، شاهد سکوت این کشور‌ها خواهیم بود. بااین حال ملت‌های عربی در مواجه به دولت‌های وابسته خود عکس العمل نشان می‌دهند و از این رو انتظار بروز مشکلاتی میان دولت و ملت‌های این کشور‌ها خواهیم بود.»

براین اساس علاوه بر فشار محیط بین‌الملل و جوامع برخی کشور‌های عربی، اقدام رژیم صهیونیستی می‌تواند واکنش نظامی دولت سوریه را با جلب همکاری نیرو‌های مقاومت برانگیزد. در نتیجه تائید حاکمیت جعلی رژیم صهیونیستی بر جولان، احتمال شکل‌گیری معادلات و صف بندی‌های جدیدی در منطقه را رقم خواهد زد.
 
در پایان مرور بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های عید سعید فطر ۷ مرداد ۱۳۹۳ همزمان با روز غزه خالی از لطف نیست: امروز قضیه‌ى اول جهان اسلام قضیه‌ى غزه است؛ شاید بشود گفت: قضیه‌ى اول دنیاى انسانیت، قضیه‌ى غزه است. سگ هارى و گرگ درنده‌اى به انسانهاى مظلوم حمله کرده است؛ چه کسى مظلوم‌تر از کودکان معصومى که در این حملات جان خود را مظلومانه از دست دادند؟ چه کسى مظلوم‌تر از مادرانى که فرزندان خودشان را در آغوش خودشان گرفتند و به چشم خود مرگ و پرپر زدن آن‌ها را مشاهده کردند؟ رژیمِ غاصبِ صهیونیستِ کافر، دست به چنین جنایاتى زده است امروز در مقابل چشم بشریت و انسانیت؛ بشریت باید عکس‌العمل نشان بدهد.
 

سه نکته در باب مسئله‌ى غزه گفتنى است: نکته‌ى اول این است که آنچه امروز سردمداران رژیم صهیونیست انجام میدهند، یک نسل‌کشى است؛ یک فاجعه‌ى عظیم تاریخى است، و مجرم و پشتیبانان مجرم باید در سطح جهانى محکوم بشوند و باید مجازات بشوند. مجازات این‌ها چیزى است که سخنگویان ملت‌ها و مصلحان عالم و دلسوزان عالم باید مطالبه کنند؛ مرور زمان هم شامل آن نمیشود. باید مجازات بشوند؛ چه در رأس قدرت باشند، چه آن‌وقتى که از قدرت برکنار شدند و سقوط کردند؛ هم مرتکبان این جنایات، هم آن کسانى که دارند علناً از این‌ها پشتیبانى میکنند که در خبر‌ها میشنوید و مى‌بینید این نکته‌ى اول.


نکته‌ى دوم این است که قدرت تحمل و مقاومت مردمى را که پاى حرف حق خودشان ایستاده‌اند، ببینیم. مردمى محصور از همه‌طرف، در یک نقطه‌ى کوچک و محدود: دریا به‌رویشان بسته، خشکى به رویشان بسته، مرز‌ها تماماً به روى آن‌ها بسته؛ آب آشامیدنى‌شان، برقشان، امکاناتشان غیر قابل اطمینان، همه از دشمنىِ دشمن و از حمله‌ى دشمن و هیچ‌کس هم به آن‌ها کمک نمیکند. این مردم در مقابل یک دشمن مسلحِ خبیثِ بى‌رحمى مثل رژیم صهیونیست و رؤساى پلید و خبیث و نجس آن رژیم قرار گرفته‌اند و آن‌ها هم بدون هیچ ملاحظه‌اى شب‌وروز دارند میکوبند؛ [اما]این مردم ایستاده‌اند، مقاومت میکنند؛ این درس است. این نشان میدهد که قدرت مقاومت انسان، قدرت ایستادگى یک مادر که فرزند خود را در مقابل خود کشته میبیند [یا]یک زن که همسر یا برادر و پدر خود را زیر فشار میبیند، از آنچه ما در ذهن خودمان تصور میکنیم، بمراتب فراتر است. قدرت خودمان را بشناسیم. انسان‌ها این‌جور قدرتمندند، این‌جور میتوانند ایستادگى کنند؛ که یک عده مردم - حدود یک میلیون‌وهشتصد هزار انسان - در چهارصد پانصد کیلومتر مربع زمینِ محصور و محاط، که باغشان را میزنند، دکانشان را میزنند، خانه‌شان را میزنند، راه تجارت روى آن‌ها بسته است، راه دادوستد بسته است، این‌جور هم مورد تهاجمند، در عین حال ایستاده‌اند؛ این نشان‌دهنده‌ى مبلغ و میزان قدرت مقاومت یک ملت است؛ و من به شما عرض بکنم که سرانجام هم به توفیق الهى و به اذن الهى، این‌ها بر دشمن پیروز خواهند شد. کمااینکه تا همین حالا هم دشمن متجاوز، مثل سگ پشیمان است از کارى که انجام داده است، گیر کرده، نمیداند چه کار کند: برگردد، آبرویش میرود؛ ادامه بدهد، کار براى او روزبه‌روز سخت‌تر میشود؛ لذا شما مى‌بینید آمریکا و اروپا و همه‌ى مجرمان عالم دست‌به‌دست هم داده‌اند که این آتش‌بس تحمیلى را بر مردم غزه تحمیل کنند، براى اینکه او را نجات بدهند. تا الان هم گیرکرده، بعد از این هم همین [طور]خواهد بود. این نکته‌ى دوم.

و نکته‌ى سوم این است که سردمداران سیاسى استکبار میگویند باید حماس (۳) و جهاد (۴) را خلع سلاح کنیم. یعنى چه خلع سلاح کنیم؟ یعنى حالا این‌ها یک تعدادى موشک دارند که در مقابل حملات بى‌امان دشمن لااقل از خودشان مختصرْدفاعى بکنند، [اما]همین را هم باید از آن‌ها بگیریم؛ اصلاً باید فلسطین - از جمله غزه - جورى باشد که هر وقت دشمن صهیونیست اراده کرد بتواند حمله کند، بتواند هر آتشى روشن کند، آن‌ها هم اصلاً نتوانند از خودشان دفاع کنند؛ این‌ها این را میخواهند. رئیس جمهور آمریکا فتوا صادر کرده است که باید مقاومت خلع سلاح بشود! بله، معلوم است؛ میخواهید خلع سلاح شود تا همین مقدار ضربه‌اى را هم که در مقابل این‌همه جنایت وارد میکند، نتواند وارد کند؛ ما عرض میکنیم به‌عکس، همه‌ى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند.

 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *