فرماندهان پرآوزاه اما بی ادعا
فرماندهاني پراوازه اما بي ادعا. مرداني که مرگ در برابرشان زانو زده است. اقا زادگاني را ديدم در صف نخست کارزار ، نه صف پول و پست و پارتي در سونا که ميانه تير و ترکش و تنهايي در سوز سرما.
سيره و صورت باکري و باقري ، همت و صياد ، خرازي و زين_الدين و .... را مي توان به چشم ديد.
نه فقط ايراني ،که هر کس از هر نسلي و هر عصري ، نداي " هل من ناصر ينصرني " را شنيده است. پزشکي را ديدم با لباس خاکي در اوج دانش و مهارت. ايستاده در خط مقدم ، براي مداواي مدافعان حرم عمه اش زينب (س).
قوم، نژاد ، مذهب و زبان سد راه نيست. وحدت در اوج کثرت . همه زير بيرق مقاومت اسلامي. مرداني با اراده هايي پولادين. اناني که ، قهرمانان افسانه اي گيتي در برابر شان ، کلاه از سر بر مي دارند.
مدافعاني که امنيت حرم اهل_بيت (س) و حريم ايران_زمين را يک جا معنا کرده اند. گذر زمان نشاید که فراموش کنیم آنانی را که نقشه غرب آسیای مبتنی بر ارزش هایی اسلام انقلابی ترسیم کردند.
ابر مردانی که راهبرد اتاق فرماندهی شرارت پیشگان غربی، عربی و عبری برای طراحی سایککس - پیکو ۲ را با شکست مواجه کردند.