از شوق خدمت تا شوق پرواز/تکنسین جوانی که برای نجات جان هم وطنانش از جان مایه گذاشت
بارانی که از روز پنجشنبه در شهرستان اندیکا در استان خوزستان شروع به باریدن کرده بود، هر لحظه شدیدتر میشد. با توجه به خطر جاری شدن سیل، اورژانس به حالت آمادهباش درآمده و گشتزنیهای امدادگران در مسیرهای کوهستانی آغاز شده بود تا اینکه حدود ساعت ۲ بعدازظهر خبر رسید اعضای خانوادهای در جاده کوهستانی منطقه شیرینبهار در محاصره سیل گرفتار شدهاند. بارش باران و جاری شدن سیل باعث شده بود که برق این منطقه قطع و خطوط تلفن با مشکل روبهرو شوند. در این شرایط امکان گزارش ماجرا به هلال احمر وجود نداشت و امدادگران اورژانس تصمیم گرفتند برای نجات اعضای این خانواده دستبهکار شوند.
۲ تیم اورژانس اندیکا به همراه ۲ آمبولانس راهی محل حادثه شدند؛ غافل از اینکه خطر بزرگی در کمین آنها بود.
رئیس اورژانس شهرستان اندیکا بعدازظهر پنجشنبه به همراه یکی دیگر از همکارانش در حال گشتزنی در جادهها بود که خبر رسید عدهای در سیل گرفتار شدهاند. چون در آن لحظات تماس گرفتن با هلالاحمر سخت شده بود و از طرفی زمان حکم طلا را داشت با همکارش به سمت محل حادثه حرکت کردند.
همزمان، یک تیم دیگر اورژانس که آنها هم در نزدیکی محل حادثه بودند از مسیر دیگری به سمت آنجا حرکت کردند.
٢ آمبولانس اورژانس به همراه ٤ تکنسین از ٢ مسیر مختلف به سمت منطقه شیرینبهار بهراه افتادند. محل حادثه جادهای کوهستانی بود که از کنار رودخانه میگذشت و همین باعث شده بود سیل به جاده سرازیر شود و شرایط خطرناکی را برای خودروهای عبوری بهوجود آورد.
رئیس اورژانس شهرستان اندیکا به نزدیکی محل حادثه که رسید، آب جاده را پر کرده بود. از دور خودروی سانتافهای را دید که ١٥٠ متر پایینتر و در جایی که عمق آب بیشتر بود، گرفتار و متوقف شده بود. سرنشینان آن خودشان را روی سقف رسانده و درخواست کمک میکردند.
زمان به سرعت میگذشت و تیم اورژانس میدانست که اگر برای عملیات نجات دستبهکار نشود، ممکن است سطح آب بالاتر آمده و سرنشینان سانتافه را با خود ببرد. آمبولانس به آرامی در جاده مملو از آب پیش میرفت تا شاید تکنسینهای اورژانس بتوانند با نزدیک شدن به سانتافه و استفاده از طناب، خانواده گرفتار را نجات دهند، اما در همین هنگام اتفاق غیرمنتظرهای رخ داد.
بارش باران ادامه داشت و همین باعث شد در چشم برهمزدنی ارتفاع آب بیشتر شود. طوری که آمبولانس خاموش شد و آب بالا و بالاتر میآمد. آنها چارهای نداشتند جز اینکه خودشان را به سقف آمبولانس برسانند. اما آب تا سقف بالا آمد و روی آن را گرفت. در آن لحظات خودشان را در یکقدمی مرگ میدیدند. هر لحظه احتمال داشت آب، آمبولانس را ببرد. کنار آنها درختی بود که خودشان را به آن رساندند، هر طوری بود از درخت بالا رفتند و منتظر ماندند تا همکارانشان برسند.
رئیس اورژانس اندیکا و همکارش امیدوار بودند تیم دیگری که از مسیر مخالف راهی محل حادثه شده بودند بتوانند سرنشینان سانتافه را نجات دهند. غافل از اینکه برای آن آمبولانس و سرنشینانش حادثه تلخی رخ داده است.
آمبولانس دیگر هم وقتی به نزدیکی محل حادثه رسید، در سیل گرفتار شد. در آن نقطه، اما جریان آب شدیدتر بود و همین باعث شد که آمبولانس واژگون شود. ۲ سرنشین آن که خطر را احساس کرده بودند از پنجره ماشین بیرون پریده و خودشان را به آب زدند. آنها تلاش کردند که با شنا خود را نجات دهند، اما شدت جریان آب به حدی بود که سیل یکی از آنها با نام حمید احمدی را با خود برد. همه این اتفاقات در حالی رخ داد که بقیه تکنسینها از سرنوشت همکاران خود بیاطلاع بودند.
هرچند با گزارش ماجرا به هلالاحمر و با تلاش تیمهای امدادی سرنشینان سانتافه از محاصره سیل نجات یافتند، اما کسی از تکنسینهای اورژانس خبر نداشت.
رئیس اورژانس اندیکا هیچ امکاناتی که بتوانند با همکارانشان تماس بگیرند نداشت. آنها بالای درخت، خودشان را برای هر اتفاقی آماده کرده بودند. هوا سرد بود و آخرین چارهای که داشتند این بود که به آب بزنند تا شاید با شنا کردن بتوانند خودشان را نجات دهند.
یکی از افراد حاضر در صحنه میگوید: بیشتر از ٤ ساعت بالای درخت گرفتار بودیم و زنده ماندنمان یک معجزه بود.
رئیس اورژانس اندیکا پس از نجات متوجه حادثه تلخی شد که برای تیم دیگر اورژانس رخ داده بود.
رئیس اورژانس اندیکا گفت: وقتی آمبولانس دیگر در سیل واژگون شد، یکی از سرنشینان آن توانست با شنا کردن خودش را به تخته سنگی رسانده و پشت آن پناه بگیرد. او چند ساعت پشت تخته سنگ مانده بود تا اینکه یکی از عشایر از بالای کوه او را میبیند و با گزارش ماجرا به همکارانم، وی نجات پیدا میکند. با این حال هنوز از سرنوشت تکنسین دیگر به نام حمید احمدی خبری نبود. ما با کمک تیمهای هلالاحمر جستوجو برای پیدا کردن او را شروع کردیم. شرایط منطقه طوری بود که بهترین راه برای جستوجو استفاده از بالگرد بود، اما با توجه به شرایط هوا، این امکان فراهم نشد.
با توجه به تاریک شدن هوا، عملیات جستوجو نیز متوقف شد و از صبح پنجشنبه، عملیات از سر گرفته شد تا اینکه ساعت ۹:۳۰ صبح جمعه، راننده یک خودرو خودش را به ما رساند و گفت: حدود یک کیلومتر پایینتر جسد مردی را کنار جاده دیده است. در این مدت ما در حال جستوجو در محدودهای بودیم که حادثه در آنجا رخ داده بود و با شنیدن این خبر خودمان را به محلی رساندیم که آن مرد گفته بود و در آنجا جسد بیجان همکارمان را پیدا کردیم.
او جانش را برای نجات هموطنانش از دست داده بود و بررسیها نشان میداد که پس از غرق شدن در سیل، جریان آب جسدش را برده و یک کیلومتر پایینتر به کنار جاده آورده است.
تکنسینی که در این حادثه جانش را از دست داد، اهل شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری بود.
حمید احمدی ۲۲ ساله بود. او در رشته فوریتهای پزشکی درس خوانده بود و به همین دلیل سربازیاش را در اورژانس خدمت میکرد. حدودا از مهرماه به اورژانس اندیکا منتقل شده بود و مجرد و فردی خوشاخلاق بود که همه او را دوست داشتند. او جانش را در راه نجات هموطنانش از دست داد و حالا همه ما در غم از دست دادن او عزاداریم.