صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

پمپئو، تحریم‌ها و تابستان داغ! / بذر «حیات ملت» و معاهدات بین‌المللی/ پدیده مسلمانان سیاسی درآمریکا

۱۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۷:۱۶
کد خبر: ۴۸۲۵۳۵
پمپئو، تحریم‌ها و تابستان داغ!، بذر «حیات ملت» و معاهدات بین‌المللی، پدیده مسلمانان سیاسی درآمریکا، ظریف و باز هم فرافکنی، چالش بودجه انقباضی، به حذف نرده‌ها بسنده نشود، سخنی با جناب وزیر بهداشت مستعفی، احیای پروژه سوخته، تأملی بر منازعه ترامپ و کنگره، زیان ایرلاین‌ها از اشتباه پسابرجامی، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، پمپئو، تحریم‌ها و تابستان داغ!، بذر «حیات ملت» و معاهدات بین‌المللی، پدیده مسلمانان سیاسی درآمریکا، ظریف و باز هم فرافکنی، چالش بودجه انقباضی، به حذف نرده‌ها بسنده نشود، سخنی با جناب وزیر بهداشت مستعفی، مقایسه تطبیقی خصوصی‌سازی در ایران و اروپا، احیای پروژه سوخته، تأملی بر منازعه ترامپ و کنگره،  زیان ایرلاین‌ها از اشتباه پسابرجامی، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «پمپئو، تحریم‌ها و تابستان داغ!» منتشر شده و در آن چنین آمده است: «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا که به رویکرد‌های تند و سیاست‌های ضد ایرانی مشهور است، در گفتگوی اخیر خود با شبکه تلویزیونی «نیوز مکس تی وی» طی ادعایی مضحک اعلام کرد که «تحریم‌ها یک هدف غایی دارند و آن اینکه شرایطی را ایجاد کنیم تا مردم ایران زندگی بهتری نسبت به شرایط حال حاضر داشته باشند»! این اظهارنظر در حالی مطرح می‌شود که آمریکا بعد از خروج ترامپ از برجام طی یک جنگ روانی بی‌سابقه کوشید وانمود کند که هدف تحریم‌ها نه مردم ایران بلکه حکومت است تا بر اساس توهمات خود، جمهوری اسلامی را به تغییر محاسبه در سیاست‌های کلان خود ازجمله در حوزه موشکی و حضور منطقه‌ای وادار کند. دلایل فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند سیاست تحریمی آمریکا علیه جمهوری اسلامی هم ناکارآمد است و هم صد در صد به ضرر مردم عادی است و آن‌گونه که آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند، خللی در عزم راسخ نظام اسلامی به وجود نیاورده است. دراین‌باره گفتنی‌هایی هست.


۱. با آغاز موج تحریم‌های جدید طی دو مرحله، برخی کشور‌های مهم و هم‌پیمان جمهوری اسلامی ساز مخالفت با آن را کوک کردند. به‌عنوان نمونه، «رجب طیب اردوغان»، رئیس‌جمهور ترکیه، قطع ارتباط با جمهوری اسلامی را مخالف سیاست‌های کلان این کشور اعلام و تصریح کرد: «ایران متحد راهبردی ترکیه است. قطع روابط با متحدان، مغایر استقلال و روابط کشورهاست.» مولود چاووش‌اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه نیز اندکی پس از برقراری تحریم‌های یک‌جانبه و ظالمانه در این خصوص اظهار کرد: «مجبور نیستیم از تصمیم آمریکا، انگلستان یا اتحادیه اروپا و ... برای اعمال تحریم علیه یک کشور پیروی کنیم.» چینی‌ها هم به‌عنوان یک کشور و رقیب بزرگ در برابر هژمونی آمریکا که خریدار ۲۶ درصد نفت ایران هستند، به‌صراحت درخواست آمریکا برای توقف خرید نفت از کشورمان را رد کردند. روسیه نیز نه‌تن‌ها تحریم‌های واشنگتن را نپذیرفت، بلکه آن را محکوم کرد و از دیگر کشور‌های جهان خواست که این راهبرد غیرمنطقی را نپذیرند. کاخ کرملین در اطلاعیه‌ای که به همین مناسبت صادر نمود اقدام آمریکا را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مبنی بر لغو تحریم‌ها علیه ایران توصیف کرد. عراق و هند نیز دو کشور دیگری هستند که در مسیر خلاف جهت واشنگتن حرکت کرده‌اند. «سوشما سواراج» وزیر خارجه هند به‌روشنی اعلام کرده که کشورش از تحریم کشور‌های خاص ازجمله تحریم‌هایی که آمریکا علیه ایران احیا کرده حمایت نخواهد کرد. وزیر خارجه و دیگر مسئولان عراقی هم اظهار کرده‌اند که تحریم‌های ضد ایرانی آمریکا را اجرا نخواهند کرد.
۲. منظور آمریکا از تحریم، قطع دسترسی ایران به سیستم مالی سوئیفت است، گویی که خروج از این سیستم مالی، پایان دنیاست! بسیاری از کشور‌های دنیا به دلایل متعددی که هیچ ارتباطی هم به تحریم ندارد، سال‌هاست از سیستم‌های پیام‌رسان مالی مستقل از سوئیفت استفاده می‌کنند و طی سال‌های اخیر نیز استفاده از فناوری‌های مالی نوین رونق پیدا کرده است. براین اساس، سیستم پیام‌رسان مالی مستقل و پیمان‌های پولی دوجانبه و چندجانبه برای بی‌نیاز شدن از ارز و سیستم پیام‌رسان مالی آمریکا ازجمله بزرگ‌ترین چالش‌ها برای بی‌اثر کردن تحریم‌های ترامپ به شمار می‌روند.
۳. تردیدی وجود ندارد که یاوه‌گویی‌های اخیر پمپئو و پیش از آن ترامپ در خصوص فراهم کردن زندگی و آینده بهتر برای مردم ایران با حربه تحریم، دروغی بیش نیست چراکه اولین قربانیان تحریم‌های واشنگتن، شهروندان عادی هستند که حتی از کمبود برخی از اقلام دارویی به دلیل ممانعت و مزاحمت‌های آمریکا رنج می‌برند. اگر بنا بود ایرانی‌ها از محدودیت‌های همه‌جانبه بترسند و پا پس بگذارند که خب، این اتفاق در جنگ تحمیلی رخ می‌داد. کدام کشور را مثل ایران اسلامی می‌توان آدرس داد که هشت سال تمام تحت شدیدترین حملات نظامی و محاصره اقتصادی باشد و نه‌تن‌ها خم به ابرو نیاورد، بلکه با اقتدار، پیروز از میدان خارج شود. نکته دیگر اینکه از چه زمانی مرسوم شده که دشمنان سفاک و قسم‌خورده ملت ایران دلسوز مردم ایران شوند؟! وقتی رژیم صهیونیستی دلسوز معیشت مردم می‌شود و آمریکایی‌ها برای اوضاع اقتصادی ابراز نگرانی می‌کنند و مدعی می‌شوند که تحریم می‌کنیم تا اوضاع بهتری داشته باشید، به زبان دیگر به مردم می‌گویند که به خیابان‌ها بریزید و در برابر حاکمیت قیام کنید؛ راهبردی که در زمستان سال گذشته روی پرده رفت و در همان روز‌های نخست با شکست مواجه شد! حتماً نمی‌دانند یا خود را به نفهمی زده‌اند که انقلاب اسلامی از پشتوانه مردمی بسیار محکمی برخوردار است و آزمون خود را در انواع و اقسام فتنه‌ها، گردنه‌ها و بزنگاه‌ها پس داده است. افزون بر این، جمهوری اسلامی از تجربه گران‌بهایی در اداره کشور طی دوران تحریم‌ها برخوردار است و همان‌گونه که رهبر حکیم انقلاب تصریح فرمودند، تحریم اقتصادی آخرین تیر ترکش آن‌هاست و قطعاً در این سیاست نیز زمین‌گیر خواهند شد.
۴. پمپئو به‌صراحت می‌گوید ایران دست از سیاست‌های منطقه‌ای و توان موشکی خود دست بردارد تا تحریم نشود، ولی گویا چشمان خود را به روی حقایق منطقه بسته است. جمهوری اسلامی در اوج تحریم‌ها موفق شد به اوج قله پیروزی در مبارزه با تروریسم تکفیری و ساخته‌وپرداخته غرب برسد و بینی آن‌ها را به خاک بمالد. می‌گویند توان موشکی نداشته باشید که مفهوم آن، خواندن فاتحه امنیت ملی است؛ این خواسته نامشروع را کدام عقل سلیم می‌پسندد؟ آمریکا و اقمارش مردم ایران را چه فرض کرده‌اند که از یک‌سو برای به خطر انداختن امنیت کشور نقشه می‌کشند و تحریم می‌کنند و از سوی دیگر ادعای حمایت از مردم ایران را دارند؟! به فرض محال که با تحریم، رفاه و آینده‌ای بهتر در انتظار مردم باشد، وقتی امنیت برقرار نباشد، معیشت منهای آرامش خاطر به چه درد می‌خورد؟! ازاین‌رو، اصرار بر حفظ توان دفاعی – تهاجمی دقیقاً در راستای منافع مردم کشور است و تحریم‌ها قادر نیستند که به این استراتژی کلیدی خدشه‌ای وارد کنند.
حربه نخ‌نما شده تحریم‌ها برای کشور و ملتی رعب‌آور است که با یک تشر یا اخم از مواضع و راهی که در پیش‌گرفته‌اند کوتاه بیاید نه انقلاب و کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران که آرمان خود را بر استقلال و نه گفتن به قدرت‌های بزرگ بنا نهاده است. بر این اساس باید گفت که مواضع اخیر دولتمردان آمریکایی نوعی فرار روبه‌جلو محسوب می‌شود، چراکه اگر تحریم‌ها اثر داشت، باید در همان نیمه مردادماه، تابستان داغ آن‌ها را محقق می‌کرد و رویای شوم آن‌ها برای پایان کار انقلاب پیش از فجر چهلم محقق می‌شد، درحالی‌که این‌گونه نیست و این آرزو را به گور خواهند برد.

دداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «بذر «حیات ملت» و معاهدات بین‌المللی» منتشر شده و در آن آمده است: از آنجا که الزام جمهوری اسلامی ایران به عضویت در کنوانسیون‌های مختلف که هر یک اهداف خاصی را دنبال می‌کنند، یکی از محور‌های اساسی توطئه آمریکا و غرب علیه نظام اسلامی است در ذیل این بار به بررسی سیاسی، امنیتی و اقتصادی کنوانسیون حمایت از ارقام جدید گیاهی (UPOV) که در قالب بذر و نهال امنیت کشاورزی کشور را هدف قرار داده است پرداخته می‌شود:


اتحادیه جهانی حمایت از ارقام جدید گیاهی (UPOV) در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد و تاکنون ۶۷ کشور جهان عضویت آن را پذیرفته‌اند. این معاهده بعد از برگشت از شورای نگهبان، هم‌اکنون در کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در دست بررسی و اقدام است.
صرف‌نظر از برخورد‌های دوگانه و تبعیض‌آمیزی که در مواجهه با معاهدات بین‌المللی اعمال می‌گردد، هدف این معاهده کنترل و نظارت بر بذر و نهال کشور‌ها و به بیان دیگر رگ حیاتی کشور‌ها در چارچوب سیاست‌های ترسیم شده از سوی کنوانسیون می‌باشد. بر اساس مفاد این معاهده بذر‌های بومی کشور‌ها جای خود را به بذر‌های یکبار مصرف اعلام شده از سوی این معاهده خواهد داد و به مرور بذر‌های خود مصرفی (که استفاده مجدد از آن‌ها در سال بعد ممکن است) منسوخ و بذر‌های یکبار مصرف و برنامه‌ریزی شده از سوی UPOV جایگزین آن‌ها خواهد شد.

روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز خود با عنوان «ظریف و باز هم فرافکنی» آورده است: آقای ظریف می‌گوید: «آن زمان یک معادله‌ای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربی‌ها، اقدامات ما هسته‌ای بود و اقدامات آن‌ها اقتصادی، بنابراین در اینکه غربی‌ها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست...، اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلا این‌طور نیست... اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمی‌سازد».


اینکه ظریف با فرافکنی سعی دارد از نقطه ضعف تیم مذاکره‌کننده برای فرار به جلو استفاده کند قابل تامل و تاسف است. در حالی که عامل اصلی پذیرش ایران برای نشستن بر سر میز مذاکره رفع تحریم‌های مالی، بانکی و اقتصادی بوده، این یک ضعف آشکار محسوب می‌شود که ایران از متخصصان و کارشناسان مرتبط با حوزه مالی، بانکی و اقتصادی استفاده نکرده است. کامل نبودن تیم مذاکره‌کننده ایرانی در حالی بود که در طرف مقابل «آدام ژوبین» رئیس اداره کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا (اوفک) از همان ابتدای مذاکرات به عنوان عضوی از هیات مذاکره‌کننده آمریکا در مذاکرات حضور داشت. او مسؤولیت مدیریت اجرای تحریم‌های آمریکا علیه ایران در مذاکرات را بر عهده داشت.

روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «پدیده مسلمانان سیاسی درآمریکا » چنین آورده است: بعد از حدود ۲۰۰ سال، نخستین زن محجبه در کنگره ایالات متحده حاضر شد. الیهان عمر به همراه رشیده طالب، دو زنی هستند که برای نخستین بار به عضویت کنگره آمریکا درآمدند.


حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ موج گسترده‌ای از اسلام ستیزی و اسلام هراسی را در آمریکا به راه انداخت. در نگاه اول چنین تصور می‌شد که افزایش حملات اسلام ستیزانه علیه مسلمانان، به ویژه مسلمانان مقید به رعایت شعائر اسلامی، به حاشیه رانده شدن این افراد از فعالیت‌های اجتماعی را در پی داشته باشد، اما ورود دو زن مسلمان که یکی حجاب اسلامی نیز بر سر دارد نشان داد اسلام هراسی در کشوری به شدت متنوع از لحاظ نژادی همچون آمریکا، در نهایت نتیجه عکس به همراه خواهد داشت. نکته جالب این که رشیده طالب در نخستین روز در کسوت نمایندگی مجلس، رسما استیضاح دونالد ترامپ، رئیس جمهوری متهم به جانبداری از راست گرایان افراطی را درخواست کرده است قابل پیش بینی خواهد بود که تشدید فعالیت سیاسی – اجتماعی مسلمانان در آمریکا، تشدید فعالیت اسلام ستیزان را در این کشور در پی خواهد داشت و تشدید فعالیت اسلام ستیزان بار دیگر به تشدید فعالیت مسلمانان خواهد انجامید تا بتوانند از هویت دینی و نژادی خود در برابر تمایلات برتری جویانه راست گرایان افراطی پاسداری کنند. با ادامه این روند، بر تعداد صاحب منصبان مسلمان در آمریکا افزوده خواهد شد و چه بسا همچون برخی از کشور‌های اروپایی، وزیران مسلمان نیز به کابینه روسای جمهوری آمریکا راه یابند آن چه مسلم است این که دوران در حاشیه ماندن اسلام در اروپا و آمریکا به سر آمده است و در آینده، حضور پر رنگ تری از مسلمانان، در جوامع مسیحی دیده خواهد شد.

روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «چالش بودجه انقباضی» آورده است: بودجه‌ای که به طور قطع و یقین کمتر از گذشته است، باید آن را به‌صورت قراردادی و مدنی تقسیم کرد، حتی نه به‌صورت برابر، بلکه برای مواردی که نیاز بیشتری هست، باید سهم بیشتری اختصاص یابد. اگر قرار باشد هرکس برحسب قدرت جنجال‌آفرینی خود یا لابی‌گری با مسئولان بودجه، سهم خود را از بودجه بیشتر کند، در این صورت و به طور قطع سر مردم بی‌کلاه خواهد ماند. طبیعی است که مردم فاقد قدرت برای این نوع تأثیرگذاری و لابی‌گری هستند، در نتیجه آنان نیز به نحو دیگری واکنش نشان خواهند داد که بعید است مورد پسند کسی باشد.


واقعیت این است که بودجه ایران مثل برخی از کشور‌های دیگر براساس وفور درآمد‌های نفتی تنظیم شده بود. اگر درآمد‌های نفتی در گذشته زیاد نبود، بسیاری از ردیف‌های بودجه به وجود نمی‌آمدند، ولی، چون در مقاطعی به هر دلیلی پول باد آورده نفت وجود داشت، برخی ردیف‌های غیر ضرور و فانتزی نیز در بودجه شکل گرفت، ولی اکنون که این درآمد‌ها کاهش یافته است، آنان برای خود نَسَق بودجه! قائل هستند و در پی سهم‌بری هستند.
مثل اینکه یک خانواده به دلایلی درآمدهایش زیاد می‌شود. ممکن است ۱۰ درصد درآمد زیاد خود را صرف سفر خارجی کند، ولی اگر به دلایلی، درآمدش نصف شود، در این صورت شاید ضروری است کل ردیف بودجه برای سفر خارجی را قطع کند، زیرا آن ردیف در زمان وفور درآمدی بود و اکنون که با قحطی بودجه مواجه هستیم، نباید چنین مخارجی کنیم.

روزنامه آرمان امروز در یادداشت امروز با عنوان «به حذف نرده‌ها بسنده نشود» آورده است: چندی است که ائمه جمعه بر حذف میله‌هایی تاکید دارند که میان مردم و آنهاست و هدف این اقدام را نبود فاصله میان مردم و مسئولان و اعتمادآفرینی عنوان می‌کنند. اقداماتی از قبیل: حذف میله‌ها در نمازجمعه در میان مردم و مسئولان کار ارزنده‌ای است، چرا که باید برای حفظ دستاورد‌های انقلاب و تحقق آرمان‌های کشور، جامعه فاصله‌ای میان خود و مسئولان احساس نکند، اما اقداماتی هم برای حصول به نتایج بهتر وجود دارد که نباید از آن‌ها غافل بود از جمله این اقدامات که سبب افزایش اعتماد جامعه به مسئولان می‌شود در موضوع حل معضلات و مشکلات اقتصادی، بهبود وضعیت اشتغال جوان‌ها و ... است که باید مسئولان درصدد محقق کردن آن‌ها باشند و این موضوعات را در اولویت نخست خود قرار دهند.

این اقدامات در کنار حذف نرده میان مردم و مسئولان در نماز جمعه نتایج خوبی به دنبال خواهد داشت. چندی پیش حذف نرده میان مردم و مسئولان در نماز جمعه تبریز مطرح و با استقبال زیادی مواجه شد؛ بنابراین اینگونه رفتار‌ها سبب رضایتمندی جامعه می‌شود، اما نیاز است به تمام ابعاد توجه شود یعنی مردم باید احساس کنند که مسائل از شکل صوری و ظاهری خارج و مردم احساس نزدیک‌تری در صحنه عمل و اقدام از مسئولان شاهد هستند که از جمله این اقدامات می‌توان به کم کردن فاصله حقوق‌ها اشاره کرد که به‌زعم برخی نتایج بهتری از حذف میله‌ها در نماز جمعه دارد. مردم باید احساس کنند که حرفشان اثرگذار و انتقاداتشان شنیده می‌شود مانند انتقادات اقتصادی اخیر که جامعه جویای این سوال بود چرا در زمان افزایش قیمت ارز نرخ مایحتاج روزانه افزایش پیدا کرد، اما با کاهش نرخ ارز کاهش قیمت کالا‌ها را شاهد نبودند.

روزنامه سیاست روز در یادداشت امروز با عنوان «سخنی با جناب وزیر بهداشت مستعفی» آورده است: دشمن برای اینکه شکست جنگ نظامی را جبران کند، جنگ اقتصادی را آغاز کرده است، پیش از آن نیز جنگ فرهنگی را شکل داده بود.
برای اینکه جنگ اقتصادی را پیش ببرد و باعث شود تا تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران شدید و تصمیم‌ساز باشد، اتاق جنگ اقتصادی تشکیل داده و فرماندهی اتاق فکر علیه ایران را تأسیس کرده است. مهره‌هایی را به کار می‌گیرد و جابه‌جا می‌کند که نشان از آرایش جنگی دارد، تغییر وزیر خارجه، رئیس سازمان سیا، وزیر خزانه‌داری و... همه نشانه‌های آرایش جنگی در این جنگ اقتصادی است.


خوب؛ با این رفتاری که آمریکا علیه ایران آغاز کرده و در حال شکل دادن به تصمیمات خود است، قطعاً در طرف مقابل نیز باید تحولاتی صورت گیرد. به این معنا که اتاق جنگ اقتصادی تشکیل شود، برخی افراد و مدیران انقلابی و جهادی وارد عرصه شوند، آرایش جنگ اقتصادی در کشور شکل بگیرد و هر آنچه که نیازمند چنین نبردی است.
شانه خالی کردن از مسئولیت در شرایط جنگ اقتصادی یک اقدام و رفتار غیر حرفه‌ای، غیرمنصفانه و فرار از مسئولیتی است که در این شرایط برعهده فردی است که مسئولیت دارد.
مسئول، زمانی مسئول است که شرایط سخت و دشوار را تجربه کند و پشت سر بگذارد، آیا در زمان عافیت و خوشی که همه چیز در آرامش است، مسئول میتواند پز مدیریت خود را بدهد؟ یا زمانی که کشور در شرایط فشار دشمن قرار دارد و در یک جنگ اقتصادی است؟
قطعاً مسئولین کشور به این امر واقف هستند که در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت یک وظیفه شرعی و قانونی است، اگر آن را پذیرفتند باید از خود مایه بگذارند و وظایف محوله را به درستی انجام دهند. فردی که مسئولیت به او پیشنهاد می‌شود این حق را دارد که نپذیرد و مسئولیت سنگین یک سازمان و وزارتخانه را برعهده نگیرد، اما اگر پذیرفت باید به درستی کار کند و میان راه با بهانه‌های گوناگون شانه خالی نکند.

روزنامه صبح نو در یادداشت امروز با عنوان «احیای پروژه سوخته» آورده است: به دنبال رفتار ناشایست برخی از نمایندگان مجلس که نمونه اخیر آن برخورد نماینده اصلاح‌طلب سراوان با کارمند گمرک بود، این جریان به فکر احیای پروژه سوخته و تکراری حمله به نظارت استصوابی شورای نگهبان افتاد. پیگیری این پروژه از سوی اصلاح‌طلبان به گونه‌ای در جریان است که حتی دستور امام جمعه جدید تهران در برداشتن نرده‌های میان مردم و مسوولان نیز مستمسک آنان قرار می‌گیرد و یکی از تندرو‌های این جریان در توئیتی بی‌ربط در کنایه به تصمیم این خطیب جوان می‌نویسد: «مهم‌ترین گام برای نیل به برابری واقعی #لغو_نظارت_استصوابی است.»

از سویی دیگر محمدعلی مشفق از فعالان این جناح نیز نسخه حضور مشروط در انتخابات برای جریان متبوع خود می‌پیچد و می‌گوید: «باید استراتژی خود را جهت شرکت در هر انتخاباتی و از جمله انتخابات آتی مجلس مشروط به حذف نظارت استصوابی نماییم.» او در عین حال از نماینده‌های اصلاح‌طلب مجلس می‌خواهد که این موضوع را به‌صورت همزمان پی‌بگیرند. اصلاح‌طلبان در فرار روبه‌جلو عامل اصلی ضعف کنونی لیست امید را نظارت استصوابی شورای نگهبان معرفی می‌کنند و مدعی هستند که نظارت استصوابی ورود نامزد‌های شایسته به خانه ملت را مسدود کرده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که ورود نمایندگانی که عصاره فضائل ملت نیستند نتیجه فیلتر‌های انتخاباتی است یا کسانی که فهرست انتخاباتی را بسته‌اند. یعنی از هشت‌هزار نامزد انتخابات مجلس دهم که توسط شورای نگهبان تائید صلاحیت شده‌اند و تنها ۳۰۰ نفر آنان راهی خانه ملت شده‌اند، هیچکدام صلاحیت ورود به مجلس را نداشته و نمی‌توانستند نماینده‌ای متخصص، شجاع، وطن‌پرست، دیندار و در عین حال عصاره فضائل ملت باشند. بهتر است اصلاح‌طلبان به جای احیای سناریوی سوخته و تخریب شورای نگهبان، در انتخاب نامزد‌هایی که به عنوان نماینده جناح خود راهی مجلس شورای اسلامی می‌کنند تجدیدنظر کرده و عامل اعتماد از بین رفته خود در میان مردم را به نهادی دیگر نسبت ندهند.

روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان «تأملی بر منازعه ترامپ و کنگره» چنین آورده است: منازعه رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا و اعضای کنگره بر سر تأمین بودجه کشیدن دیوار در مرز مکزیک وارد فاز تازه‌ای شده است. دونالد ترامپ اعلام کرده است که اگر لازم باشد، ماه‌ها یا سال‌ها دولت فدرال را تعطیل خواهد کرد تا به هدف خود در این زمینه دست پیدا کند! از سوی دیگر، ترامپ هشدار داده است که در صورت امتناع کنگره از تصویب بودجه لازم در خصوص دیوارکشی در مرز مکزیک، از اختیارات ویژه خود در این خصوص استفاده خواهد کرد و بدون اجازه مجلس نمایندگان و سنا دست به این اقدام خواهد زد.

این به معنای گروکشی سیاسی ترامپ از سناتور‌ها و نمایندگان آمریکایی است. این فعل‌وانفعالات در حالی رخ می‌دهد که نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا (که به‌تازگی به این سمت انتخاب‌شده است)، استیضاح ترامپ را منتفی ندانسته است. فراتر از آن، برخی کارشناسان معتقدند که موضوع تعطیلی دولت فدرال آمریکا می‌تواند به‌اندازه‌ای بحرانی شود که به‌تن‌هایی زمینه استیضاح ترامپ توسط مجلس نمایندگان و سنا را فراهم سازد. اتفاقی که ممکن است حتی قبل از انتشار گزارش بازرس مولر در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ رخ دهد.
آنچه امروز در عرصه سیاسی ایالات‌متحده آمریکا رخ می‌دهد، مصداق عینی نوعی «بی‌نظمی مزمن» در این ساختار است. اگرچه تعطیلی دولت فدرال آمریکا در دوران دیگر روسای جمهور دموکرات و جمهوری‌خواه مسبوق به سابقه بوده است، اما گروکشی سیاسی خاص ترامپ از کنگره و تهدید وی نسبت به طولانی‌تر شدن تعطیلی دولت، وضعیت بی‌سابقه‌ای را در تاریخ آمریکا ایجاد کرده است. واقعیت امر این است که محبوبیت ترامپ در آخرین نظرسنجی‌های صورت گرفته در ایالات‌متحده تا حدودی پایین آمده است. این روند پس از پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات مجلس نمایندگان تقویت‌شده است. مطابق نظرسنجی صورت گرفته از سوی شبکه فاکس نیوز، تنها ۳۹ درصد از شهروندان آمریکایی خواهان انتخاب مجدد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور هستند. این در حالی است که ۵۵ درصد از پرسش‌شوندگان اعلام کرده‌اند که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ به رقیب ترامپ (اعم از بایدن، سندرز یا ...) رای خواهند داد. در چنین شرایطی ترامپ سعی دارد ضمن به چالش کشیدن نهاد‌های رسمی در ایالات‌متحده، سبد رأی خود را در نزد رأی‌دهندگان آمریکایی بازتعریف کند. شاید این بازتعریف برای ترامپ نتیجه مؤثری داشته باشد، اما ساختار سیاسی آمریکا را نسبت به آنچه هست نیز شکننده‌تر می‌سازد. ازاین‌رو بسیاری از تحلیلگران آمریکایی نسبت به کلیت اظهارات ترامپ و احتمال استفاده وی از اختیارات ویژه (جهت نادیده گرفتن رأی کنگره) ابراز نگرانی می‌کنند.

روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با موضوع «زیان ایرلاین‌ها از اشتباه پسابرجامی» آورده است:فرصت‌سوزی مدیران صنعت هوایی باعث شده که شرایط ناوگان هوایی کشور در اوضاع نامناسبی قرار بگیرد.
در روز‌های پسابرجام بود که دولتی‌ها برای برجسته‌سازی دستاورد‌های آن، شروع به امضای قرارداد‌های خرید هواپیما با دو غول هواپیما‌سازی دنیا کردند؛ قرارداد‌هایی که همان روز بسیاری آن را بلندپروازانه می‌دانستند و کمتر کسی امیدی به تحقق آن داشت.

در آن روز‌ها بسیاری بر این باور بودند که دولت بهتر است به جای تمرکز بر این نوع قرارداد‌ها که هزینه زیادی به کشور تحمیل می‌کند و احتمال اجرای آن نیز بسیار پایین است، به سراغ خرید پرنده‌های جوان دست دوم برود که از ایمنی کافی برخوردار هستند و قیمت آن نیز کمتر از پرنده‌های صفر کیلومتر است. این دیدگاه، اما هیچ‌گاه توسط مدیران دولتی پذیرفته نشد و نتیجه آن شد که سهم ایران از هواپیما‌های مسافری پسابرجام تنها ۱۶ فروند بود که از این تعداد فقط سه فروند آن توانایی انجام پرواز‌های بلند را دارند و ۱۳ فروند دیگر از نوع هواپیما‌های کوچکی هستند که فقط توانایی کارکرد در مسیر‌های کوتاه داخلی را دارند.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *