مهندسی معکوس ۲ موشک؛ نقطه آغاز ایران موشکی
«دانشمند برجسته»، «مدیر بلند همت» و «پارسای بیادعا» صفتهایی بودند که حضرت آیتالله خامنهای چند روز پس از شهادت «حسن طهرانی مقدم» در سال ۱۳۹۰ به او اطلاق کردند. بُرشهایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «مردی با آرزوهای دوربُرد» گردآوری شده است، منتشر میکند.
داستان شانزدهم
موشک هوا کردن برای مردی که بُرد آرزوهایش از موشکهایش بلندتر بود، آخر راه نبود. ایران موشکی توی ذهن حاج حسن خودش می توانست موشک بسازد. برای همین بعد از همان اولین محمولههایی که به دست ایران رسید و کشور برای عوض کردن سرنوشت جنگ روی تک تکشان حساب می کرد، رفته بود پیش رفیق دوست و خواسته بود که دو موشک از آن چند تا را نگه دارند برای مهندسی معکوس و تا نگفته بود که اگر شهید شد، آن دنیا شفاعتش را می کند! اجازه را نتوانسته بود بگیرد.
کم کردن دو موشک از آن تعداد ناچیز آن هم در اوج نیاز کشور، تصمیم سختی بود. ولی حاج حسن گرفته بودش. تنها یک تصمیم نبود که چیزی گفته باشد و تمام. چیزی گفته بود و پایش ایستاده بود. حتی به ایستادن هم قناعت نکرده بود. رفته بود دنبالش. آدم هایی از اهالی صنعت پیدا کرده بود و موشک و اطلاعاتش را گذاشته بود کف دستشان. بعد از آن هم دستشان را گرفته بود و سال به سال، پا به پایشان آمده بود. ایده داده بود، نیازهای جدید را برایشان مشخص کرده بود، ایرادهایشان را برطرف کرده بود، پروژه بسته بود.